گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

۶۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

درامر ازدواج صداقت وهمدلی طرفین از اهمیت بالایی برخوردار است ولی گاهی پیش می آید که طرفین در مورد بیماری که دارند به همسر خود چیزی نگفته ودر واقع از اوپنهان میکند این امر در مردان به راحتی قابل پیگیری است وقانون از او حمایت میکن ولی در مورد زنان این نادیده گرفته شده وعملا حمایتی انجام نمیشود واثبات آن به سختی ومتحمل زمان وهزینه بسیار میشود

درهر صورت اگر مرد وزنی بعد از ازدواج بفهمند که طرف مقابل مریضی خاصی داشته واز او پنهان شده میتواند با مراجعه به دفاتر مربوطه نسبت به طلاق اقدام کند که ما به شرح این موضوع میپردازیم وبا مثالها شما را باشرایط آشنا میکنیم 


طلاق به دلیل پنهان‌‌ کردن بیماری

ژانویه 14, 2018omidمراحل طلاقبدون دیدگاه

این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند. در این شرایط «بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد هر زمان که بخواهد بدون هیچ‌دلیلی می‌تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد.


در این راستا یکی از مواردی که مرد به راحتی و بدون هیچ ‌چون و چرایی می‌تواند همسرش را طلاق دهد، ابتلا به برخی بیماری‌ها قبل یا بعد از ازدواج است. این در حالی است که به گفته کارشناسان حقوق قانون درباره حقوق زن‌ها در این‌باره با قدرت عمل نکرده است.


بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط ویژه و در صورت اثبات ادعایش می‌تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری‌های کشنده و خطرناک از جمله ایدز، هپاتیت و… که عموما غیرقابل درمان یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند، اگر مردی مبتلا به این قبیل بیماری‌ها باشد یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری‌هایی شود، قانون تکلیف ویژه را برای زن مشخص نکرده و سکوت اختیار کرده است. به همین دلیل تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می‌داند.»

درخواست طلاق‌ از سوی زوج یا زوجه به دلیل کتمان کردن بیماری یا بیماری‌های همسر و بروز آن بعد از ازدواج تا حدی قابل قبول است. از سوی دیگر نمی‌توان فردی را که تمایل به ادامه زندگی با شریک زندگی خود ندارد به ادامه زندگی مجبور کرد.


طلاق هم برای همین مسائل است تا در موقع بحرانی مرد و زن آزادی عمل داشته باشند و بتوانند خود را از مخمصه‌ای که بدون اطلاع گرفتار آن شده‌اند، نجات دهند. این در حالی است که وجود عشق و علاقه به زندگی و همسر جلو بسیاری از این‌گونه تصمیمات را می‌گیرد. برای مثال وقتی یک فرد متمول ورشکست می‌شود بی‌شک زنی که به دلیل وضعیت مالی مناسب همسر او شده دیگر توان تحمل شرایط جدید را ندارد و به دنبال بهانه برای طلاق می‌گردد. باید دانست که این طرز تفکر منفعت‌طلبانه و دیدگاه ابزاری به افراد از لحاظ اخلاقی مناسب نیست. هرچند از لحاظ قانونی ازدواج یک قرار داد محسوب می‌شود و در شرایط ویژه یکی از زوج‌ها می‌تواند آن قرار داد را لغو کند.


وقتی افراد بازیچه بیماری دیگران می‌شوند


چندی قبل در دادگاه یک مرد جوان درخواست طلاق داده و به دنبال انجام کارهای قضائی‌اش بود. او درباره چرایی درخواستش به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: قبل از ازدواج، همسرم و خانواده‌اش بیماری صرع او را از بنده پنهان کردند و به این شکل ما ازدواج کردیم. برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است.


او ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تعداد حمله‌های صرع بیشتر شد تا اینکه یک روز همسرم گفت که از کودکی به بیماری صرع مبتلا بوده است. این مرد جوان تاکید کرد: برای همسرم احترام قائلم، اما از اینکه او و خانواده‌‎اش در این مدت مرا بازی داده و با روح و روانم بازی کرده‌اند، ناراحت هستم. به گفته او بیماری صرع چندان حاد نیست و با مصرف یک قرص در روز می‌توان آن را کنترل کرد، اما این بیماری ارثی است و به فرزندم نیز سرایت می‌کند.


وسواس، منشأ مشکلات یک خانواده


فاطمه به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: همسرم بیش از حد در مورد تمیز بودن اشیاء و محیط زندگی حساس است. این حساسیت او باعث شده که به بیماری‌هایی همچون ام اس و آرتروز مبتلا شود. به گفته او همسرم نسبت به اطراف حساس‌ است و روزبه‌روز نیز ناتوان‌تر و ایرادگیرتر می‌شود. دیگر نمی‌توانم این رفتارهایش را تحمل کنم. این زن می‌گوید: دو پسر 15‌ساله و هشت‌ساله دارم با وضعیت پدرشان نمی‌دانم چه تصمیم مناسبی برای ادامه زندگی بگیرم.


برای مثال این شدت وسواس همسرم باعث شده تا در روز چند بار با فرزندانم دعوا کند و از همه چیز ایراد بگیرد. فرزندانم در سنین نوجوانی هستند و این گونه رفتارها در شخصیت آنها تاثیرات سوء دارد. از سوی دیگر اموال و دارایی‌هایش را نزد خانواده‌اش نگهداری می‌کند و نمی‌توان در مخارج خانه و هزینه مدرسه بچه‌ها روی او حساب باز کرد. به گفته فاطمه: این نبود شفافیت در رفتارهای همسرم و خساستش زندگی را برای من و فرزندانم غیرقابل تحمل کرده است.


رعایت بهداشت، متضمن‌ زندگی زناشویی


بر اساس گفته‌های روانشناسان رایحه و موسیقی هیچ‌گاه از ذهن افراد حذف نمی‌شود و فرد هر وقت که اراده کند می‌تواند لحظات و رایحه مورد‌نظر را یادآوری کند. سمیه به کلینیک مشاوره مراجعه کرده و تنها مشکلش را بوی بد دهان و تن همسرش می‌داند و می‌افزاید: هر وقت که این مساله را به او تذکر می‌دهم در خانه جنجال به پا می‌شود و همین مساله زندگی را برایم جهنم کرده است. به گفته او شغل همسرم آزاد است و من هم شرایطش را درک می‌کنم، اما اینکه بعد از کار دوش بگیرد و برای درمان دندان‌هایش به دندانپزشک مراجعه کند، خواسته زیادی نیست. به گفته او به دلیل شغلش دستانش همیشه روغنی و سیاه است، بارها از او خواهش کردم که قبل از مهمانی حمام برود، اما او نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه لج کرده و با سر و وضع آشفته به مهمانی می‌آید.


صداقت، پایه تشکیل زندگی مشترک


یک روانشناس درباره وجود برخی تفاوت‌ها یا بیماری‌‎ها در بروز طلاق به «آرمان» می‌گوید: برخی از زوج‌ها در موقع ازدواج بیماری روحی یا روانی خود را پنهان می‌کنند. برای مثال اگر خانم یا آقا سابقه بیماری روانی داشته باشد به فرد مورد نظر گفته نمی‌شود و بعد از مدتی این مساله در زندگی مشترک نمایان می‌شود و همین مساله نوعی حیله‌گری محسوب می‌شود. در این شرایط از لحاظ قانونی نیز فرد مجاز به طلاق است. امیر هوشنگ مهریار می‌افزاید:‌ در برخی مواقع نیز بعد از ازدواج مسائل غیرقابل پیش‌بینی همچون ناباروری همسر، عدم تمکین همسر از لحاظ جنسی و… روابط را به طلاق می‌کشاند. به گفته او برخی از خطرات روابط را تهدید می‌کنند. به عبارت دیگر برخی از افراد مشکلات جسمی و روانی را در ازدواجشان مخفی می‌کنند.


در حالی که بروز این مشکلات بعد از ازدواج بر روابط زوج‌ها تاثیرگذار است. در این میان باید تاکید کرد که اگر روابط از روی عشق، علاقه و شناخت کافی برقرار شود، طبیعتا این گونه مسائل منجر به طلاق نمی‌شود. این روانشناس تاکید می‌کند: در اغلب روابط به‌دلیل ملاحظات شکل گرفته شاهد درخواست طلاق به دلایل مختلف هستیم. مهریار می‌افزاید: از لحاظ شرعی هم وقتی یکی از زوج‌ها نازا باشد یا از قدرت جنسی مناسب برخوردار نباشد، شرع به دیگری اجازه درخواست طلاق را داده است.


بنابراین بروز این مسائل در زندگی مشترک طبیعی است. در حالی که می‌توان با استفاده از فناوری‌های جدید در علم پزشکی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد. برای مثال وقتی خانمی به دلیل بوی بد همسرش تقاضای طلاق می‌دهد، باید تاکید کرد که او به دنبال بهانه برای طلاق گرفتن است. باید دانست که برخی افراد به دلیل ملاحظات ویژه با فرد ازدواج می‌کنند، اما با گذشت مدتی متوجه می‌شوند که در زندگی به اهداف خود نمی‌رسند و به بهانه‌تراشی می‌پردازند. همچنین مهریار تاکید می‌کند: برخی از افراد حساس هستند و مسائل کوچک را دلایل تصمیم به طلاق خود می‌دانند. در دنیای امروز هرگونه نارسایی و بیماری افراد قابل کنترل و پیشگیری است.


این روانشناس می‌افزاید:‌ وقتی روابط زوج‌ها بر علایق عاطفی عمیق و شناخت کافی استوار باشد، این گونه بهانه‌تراشی‌ها چندان طبیعی نیست. برای مثال در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها با تصمیم خانواده انجام می‌شد و در بسیاری از موارد مرد می‌توانست مسائل کوچک را بهانه کرده و زن را طلاق دهد. در واقع برای حفظ حمایت زنان در قوانین تصمیم‌گیری‌های یک طرفه بوده است. در شرع اسلام با تدوین مهریه تلاش شده تا جلو این تصمیمات گرفته شود. مهریار می‌گوید: برای مثال وقتی زن بعد از ازدواج متوجه بیماری صرع یا هر بیماری جسمی یا روحی غیرقابل درمان همسرش شود، نمی‌توان از او توقع داشت که فداکاری کرده و تا آخر عمر با فرد مبتلا به بیماری زندگی کند.


این در حالی است که در برخی مواقع بیماری‌ها با عواقبی همچون از دست دادن شغل، ناتوانی در انجام برخی فعالیت‌ها، بروز اتفاقات ناگوار در زمان بیماری و… همراه است. به عبارت دیگر مسائلی بروز می‌کند که طلاق در آن شرایط مجاز است. به گفته او در جامعه ما بسیاری از خانواده‌ها بیماری روانی پسرشان را پنهان کرده و بر این باور هستند که بیماری فرد با ازدواج درمان می‌شود؛ غافل از اینکه بعد از گذشت مدتی نه تنها بیماری فرد درمان نمی‌شود، بلکه همسر او دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارد. در این موارد از بعد قانونی و اخلاقی هیچ ‌دلیلی برای ادامه زندگی وجود ندارد، مگر دلایل ویژه‌ای همچون وجود فرزند و… .


پنهان کردن بیماری, یک ماده طلاق است

قانون درباره مخفی کردن بیماری از همسر چه می گوید


حتما تا به حال دیده یا شنیده‌اید که خانمی و آقایی به دلیل اینکه همسرشان واقعیت مهمی مثل بیماری را قبل از ازدواج از آنها پنهان کرده، تصمیم به طلاق گرفته‌اند. شاید هم این سوال برایتان مطرح باشد که اگر طرف مقابل به چه بیماری‌هایی مبتلا باشد، امکان درخواست طلاق وجود دارد...



اصلا «طلاق» یا «فسخ نکاح»؟ مگر اینها با هم تفاوت دارند؟ بله، فرق دارند. پس آنچه قانون دراین‌باره می‌گوید، با هم مرور می‌کنیم.



اگر خانم یا آقایی بیماری‌شان را از طرف مقابل پنهان کنند، برای او حق فسخ وجود دارد؛ آن هم فسخی که طبق قانون (ماده ۱۱۳۱)، فوریت دارد. یعنی اگر کسی بلافاصله بعد از اینکه متوجه بیماری همسرش می‌شود، برای فسخ نکاح اقدام نکند، این حق و اختیار او از بین می‌رود. البته به شرطی که از لزوم فوریت فسخ اطلاع داشته باشد. تشخیص این موضوع که امکان و اختیار فسخ تا چه زمانی است به عرف و عادت بستگی دارد.




حالا اگر فسخ انجام شود، زن می‌تواند مهرش را مطالبه کند؟



هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به هر دلیلی فسخ شود، زن حق مهر ندارد مگر اینکه علت فسخ نکاح، ابتلای شوهر به «عنن» باشد. (ناتوانی در نزدیکی با زن). در این صورت، با وجود فسخ نکاح، نصف مبلغ مهریه به زن تعلق می‌گیرد. (ماده ۱۱۰۱)



قبل از اینکه به بقیه بحث در مورد موضوع پنهانکاری بپردازیم، باید بدانید «فسخ» با طلاق تفاوت دارد.




تفاوت فسخ و طلاق



طلاق عملی حقوقی است که تشریفات خاصی دارد مثلا باید صیغه طلاق جاری شود و در حضور ۲ مرد عادل انجام گیرد ولی فسخ نکاح تشریفات خاصی ندارد و فقط به اراده صاحب حق انجام می‌شود. البته با مراجعه به دادگاه.



پیش از طلاق باید از دادگاه، حکم و اجازه گرفته شود ولی در فسخ می‌توان با ارسال اظهارنامه‌ رسمی دادگستری فسخ را اعلام و تنفیذ آن را از دادگاه درخواست کرد.



در طلاق رجعی، مرد می‌تواند در ایام عده دوباره به زن رجوع کند ولی در فسخ این حق وجود ندارد.



فسخ فقط به اراده کسی که حق آن را پیدا کرده، انجام می‌شود و نیازی به رضایت طرف مقابل برای انجام این کار نیست.




چه بیماری‌هایی فسخ را در پی دارد؟



طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر کدام از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل باعث حق فسخ است.



معنای این ماده قانونی، این است که فرد مدام دچار این بیماری باشد نه اینکه برای مدت کوتاهی دچار بیماری روان‌پزشکی شود و بهبود یابد. این قانون زمانی مصداق پیدا می‌کند که فرد هر چند وقت یک‌بار، مثلا هر هفته یا ماهی یک چند بار دچار حالت‌های غیرعادی باشد یا تمام روزها علایم این بیماری در او دیده شود. البته این بیماری باید مادام‌العمر و برای طرف مقابل خطرناک باشد.



عیب‌هایی که برای مرد و زن حق فسخ ایجاد می‌کند، از نظر قانگذار یکی نیست.



عیب‌هایی در مرد که حق فسخ برای زن ایجاد می‌کند عبارتند از:



۱) حضا؛ (یعنی اخته‌ بودن مرد از طریق دخل و تصرف و عملیات مادی در بیضه که باعث می‌شود نابارورشود)



۲) عنن؛ به شرطی که حتی یک‌بار عمل زناشویی انجام نشده باشد.



۳) مقطوع بودن آلت؛ (یعنی قطع شدن آلت‌تناسلی به اندازه‌ای که مرد قادر به برقراری رابطه زناشویی نباشد.)



عیب‌هایی در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد می‌کند:



۱) ابتلا به جذام



۲) برص



۳) افصاء (یکی‌شدن مجرای حیض و بول در اثر مقاربت)



۴) زمین‌گیر بودن زن



۵) نابینایی هر دو چشم



این عیب‌ها در صورتی باعث ایجاد حق فسخ برای مرد می‌شود(ماده ۱۱۲۴قانون مدنی) که در هنگام عقد وجود داشته باشد نه اینکه بعد از عقد ایجاد شود.



البته مثلا اگر مردی که به انتخاب پدر و مادرش با خانمی که چندان او را ندیده ازدواج کند و متوجه شود که به بیماری جذام مبتلاست، حق فسخ ازدواج را دارد.



اگر این موضوع را قبل از برقراری رابطه زناشویی بفهمد، زن حق مهر نخواهد داشت ولی اگر بعد از برقراری رابطه زناشویی متوجه شود، باید تمام مهریه را بپردازد.



طبق ماده۱۱۲۵ قانون مدنی، اگر جنون و عنن بعد از عقد هم اتفاق بیفتد، به زن حق فسخ داده می‌شود.



طبق ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی، اگر زن یا مرد قبل از عقد بدانند طرف مقابلشان به یکی از بیماری‌هایی که حق فسخ ایجاد می‌کند مبتلاست، دیگر بعد از عقد حق فسخ نخواهند داشت.



در ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد به بیماری‌های مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق می‌گیرد.



(تبصره ۵ ماده ۱۱۳۰قانون مدنی) ابتلای مرد به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا مسری یا هر بیماری‌ صعب‌العلاج دیگری (مثل سرطان) که زندگی مشترک را تهدید کند، یعنی زندگی همراه با مشقت باشد و تحمل آن مشکل شود، باعث می‌شود زن بتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند و در صورتی که ادعای او ثابت شود، دادگاه مرد را وادار به طلاق خواهد کرد. در این صورت خانم می‌تواند تمام حق و حقوق خود را هم مطالبه کند.



حالا اگر خانم یا آقایی مطلع شود همسرش مبتلا به یکی از بیماری‌هایی که حق فسخ ایجاد می‌کند است، باید بلافاصله برای فسخ نکاح اقدام کند و نمی‌تواند بعد از مدت‌ها چنین تصمیمی بگیرد. البته به شرطی که از این موضوع آگاهی داشته باشد. مثلا یک خانم روستایی ممکن است متوجه شود شوهرش دچار عنن است ولی نداند حق فسخ دارد ولی ۲ سال بعد، تازه متوجه اینکه حق فسخ داشته، شود، در این صورت به محض اطلاع فسخ فوریت دارد.



در آخر اینکه اگر کسی که این اتفاق برایش بیفتد، می‌تواند هم خسارت مادی و هم معنوی‌اش را مطالبه کند.



طلاق به دلیل پنهان‌‌ کردن بیماری

این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند.

روزنامه آرمان امروز - زهرا سلیمانی: این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند. در این شرایط «بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد هر زمان که بخواهد بدون هیچ‌دلیلی می‌تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد.

 

در این راستا یکی از مواردی که مرد به راحتی و بدون هیچ ‌چون و چرایی می‌تواند همسرش را طلاق دهد، ابتلا به برخی بیماری‌ها قبل یا بعد از ازدواج است. این در حالی است که به گفته کارشناسان حقوق قانون درباره حقوق زن‌ها در این‌باره با قدرت عمل نکرده است.

 

بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط ویژه و در صورت اثبات ادعایش می‌تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری‌های کشنده و خطرناک از جمله ایدز، هپاتیت و... که عموما غیرقابل درمان یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند، اگر مردی مبتلا به این قبیل بیماری‌ها باشد یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری‌هایی شود، قانون تکلیف ویژه را برای زن مشخص نکرده و سکوت اختیار کرده است. به همین دلیل تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می‌داند.»

 

 طلاق به دلیل پنهان‌‌کردن بیماری


درخواست طلاق‌ از سوی زوج یا زوجه به دلیل کتمان کردن بیماری یا بیماری‌های همسر و بروز آن بعد از ازدواج تا حدی قابل قبول است. از سوی دیگر نمی‌توان فردی را که تمایل به ادامه زندگی با شریک زندگی خود ندارد به ادامه زندگی مجبور کرد.

 

طلاق هم برای همین مسائل است تا در موقع بحرانی مرد و زن آزادی عمل داشته باشند و بتوانند خود را از مخمصه‌ای که بدون اطلاع گرفتار آن شده‌اند، نجات دهند. این در حالی است که وجود عشق و علاقه به زندگی و همسر جلو بسیاری از این‌گونه تصمیمات را می‌گیرد. برای مثال وقتی یک فرد متمول ورشکست می‌شود بی‌شک زنی که به دلیل وضعیت مالی مناسب همسر او شده دیگر توان تحمل شرایط جدید را ندارد و به دنبال بهانه برای طلاق می‌گردد. باید دانست که این طرز تفکر منفعت‌طلبانه و دیدگاه ابزاری به افراد از لحاظ اخلاقی مناسب نیست. هرچند از لحاظ قانونی ازدواج یک قرار داد محسوب می‌شود و در شرایط ویژه یکی از زوج‌ها می‌تواند آن قرار داد را لغو کند.


وقتی افراد بازیچه بیماری دیگران می‌شوند


چندی قبل در دادگاه یک مرد جوان درخواست طلاق داده و به دنبال انجام کارهای قضائی‌اش بود. او درباره چرایی درخواستش به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: قبل از ازدواج، همسرم و خانواده‌اش بیماری صرع او را از بنده پنهان کردند و به این شکل ما ازدواج کردیم. برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است.

 

او ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تعداد حمله‌های صرع بیشتر شد تا اینکه یک روز همسرم گفت که از کودکی به بیماری صرع مبتلا بوده است. این مرد جوان تاکید کرد: برای همسرم احترام قائلم، اما از اینکه او و خانواده‌‎اش در این مدت مرا بازی داده و با روح و روانم بازی کرده‌اند، ناراحت هستم. به گفته او بیماری صرع چندان حاد نیست و با مصرف یک قرص در روز می‌توان آن را کنترل کرد، اما این بیماری ارثی است و به فرزندم نیز سرایت می‌کند.


وسواس، منشأ مشکلات یک خانواده


فاطمه به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: همسرم بیش از حد در مورد تمیز بودن اشیاء و محیط زندگی حساس است. این حساسیت او باعث شده که به بیماری‌هایی همچون ام اس و آرتروز مبتلا شود. به گفته او همسرم نسبت به اطراف حساس‌ است و روزبه‌روز نیز ناتوان‌تر و ایرادگیرتر می‌شود. دیگر نمی‌توانم این رفتارهایش را تحمل کنم. این زن می‌گوید: دو پسر 15‌ساله و هشت‌ساله دارم با وضعیت پدرشان نمی‌دانم چه تصمیم مناسبی برای ادامه زندگی بگیرم.

 

برای مثال این شدت وسواس همسرم باعث شده تا در روز چند بار با فرزندانم دعوا کند و از همه چیز ایراد بگیرد. فرزندانم در سنین نوجوانی هستند و این گونه رفتارها در شخصیت آنها تاثیرات سوء دارد. از سوی دیگر اموال و دارایی‌هایش را نزد خانواده‌اش نگهداری می‌کند و نمی‌توان در مخارج خانه و هزینه مدرسه بچه‌ها روی او حساب باز کرد. به گفته فاطمه: این نبود شفافیت در رفتارهای همسرم و خساستش زندگی را برای من و فرزندانم غیرقابل تحمل کرده است.


رعایت بهداشت، متضمن‌ زندگی زناشویی


بر اساس گفته‌های روانشناسان رایحه و موسیقی هیچ‌گاه از ذهن افراد حذف نمی‌شود و فرد هر وقت که اراده کند می‌تواند لحظات و رایحه مورد‌نظر را یادآوری کند. سمیه به کلینیک مشاوره مراجعه کرده و تنها مشکلش را بوی بد دهان و تن همسرش می‌داند و می‌افزاید: هر وقت که این مساله را به او تذکر می‌دهم در خانه جنجال به پا می‌شود و همین مساله زندگی را برایم جهنم کرده است. به گفته او شغل همسرم آزاد است و من هم شرایطش را درک می‌کنم، اما اینکه بعد از کار دوش بگیرد و برای درمان دندان‌هایش به دندانپزشک مراجعه کند، خواسته زیادی نیست. به گفته او به دلیل شغلش دستانش همیشه روغنی و سیاه است، بارها از او خواهش کردم که قبل از مهمانی حمام برود، اما او نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه لج کرده و با سر و وضع آشفته به مهمانی می‌آید.


صداقت، پایه تشکیل زندگی مشترک


یک روانشناس درباره وجود برخی تفاوت‌ها یا بیماری‌‎ها در بروز طلاق به «آرمان» می‌گوید: برخی از زوج‌ها در موقع ازدواج بیماری روحی یا روانی خود را پنهان می‌کنند. برای مثال اگر خانم یا آقا سابقه بیماری روانی داشته باشد به فرد مورد نظر گفته نمی‌شود و بعد از مدتی این مساله در زندگی مشترک نمایان می‌شود و همین مساله نوعی حیله‌گری محسوب می‌شود. در این شرایط از لحاظ قانونی نیز فرد مجاز به طلاق است. امیر هوشنگ مهریار می‌افزاید:‌ در برخی مواقع نیز بعد از ازدواج مسائل غیرقابل پیش‌بینی همچون ناباروری همسر، عدم تمکین همسر از لحاظ جنسی و... روابط را به طلاق می‌کشاند. به گفته او برخی از خطرات روابط را تهدید می‌کنند. به عبارت دیگر برخی از افراد مشکلات جسمی و روانی را در ازدواجشان مخفی می‌کنند.

 

در حالی که بروز این مشکلات بعد از ازدواج بر روابط زوج‌ها تاثیرگذار است. در این میان باید تاکید کرد که اگر روابط از روی عشق، علاقه و شناخت کافی برقرار شود، طبیعتا این گونه مسائل منجر به طلاق نمی‌شود. این روانشناس تاکید می‌کند: در اغلب روابط به‌دلیل ملاحظات شکل گرفته شاهد درخواست طلاق به دلایل مختلف هستیم. مهریار می‌افزاید: از لحاظ شرعی هم وقتی یکی از زوج‌ها نازا باشد یا از قدرت جنسی مناسب برخوردار نباشد، شرع به دیگری اجازه درخواست طلاق را داده است.

 

 بنابراین بروز این مسائل در زندگی مشترک طبیعی است. در حالی که می‌توان با استفاده از فناوری‌های جدید در علم پزشکی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد. برای مثال وقتی خانمی به دلیل بوی بد همسرش تقاضای طلاق می‌دهد، باید تاکید کرد که او به دنبال بهانه برای طلاق گرفتن است. باید دانست که برخی افراد به دلیل ملاحظات ویژه با فرد ازدواج می‌کنند، اما با گذشت مدتی متوجه می‌شوند که در زندگی به اهداف خود نمی‌رسند و به بهانه‌تراشی می‌پردازند. همچنین مهریار تاکید می‌کند: برخی از افراد حساس هستند و مسائل کوچک را دلایل تصمیم به طلاق خود می‌دانند. در دنیای امروز هرگونه نارسایی و بیماری افراد قابل کنترل و پیشگیری است.

 

این روانشناس می‌افزاید:‌ وقتی روابط زوج‌ها بر علایق عاطفی عمیق و شناخت کافی استوار باشد، این گونه بهانه‌تراشی‌ها چندان طبیعی نیست. برای مثال در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها با تصمیم خانواده انجام می‌شد و در بسیاری از موارد مرد می‌توانست مسائل کوچک را بهانه کرده و زن را طلاق دهد. در واقع برای حفظ حمایت زنان در قوانین تصمیم‌گیری‌های یک طرفه بوده است. در شرع اسلام با تدوین مهریه تلاش شده تا جلو این تصمیمات گرفته شود. مهریار می‌گوید: برای مثال وقتی زن بعد از ازدواج متوجه بیماری صرع یا هر بیماری جسمی یا روحی غیرقابل درمان همسرش شود، نمی‌توان از او توقع داشت که فداکاری کرده و تا آخر عمر با فرد مبتلا به بیماری زندگی کند.

 

این در حالی است که در برخی مواقع بیماری‌ها با عواقبی همچون از دست دادن شغل، ناتوانی در انجام برخی فعالیت‌ها، بروز اتفاقات ناگوار در زمان بیماری و... همراه است. به عبارت دیگر مسائلی بروز می‌کند که طلاق در آن شرایط مجاز است. به گفته او در جامعه ما بسیاری از خانواده‌ها بیماری روانی پسرشان را پنهان کرده و بر این باور هستند که بیماری فرد با ازدواج درمان می‌شود؛ غافل از اینکه بعد از گذشت مدتی نه تنها بیماری فرد درمان نمی‌شود، بلکه همسر او دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارد. در این موارد از بعد قانونی و اخلاقی هیچ ‌دلیلی برای ادامه زندگی وجود ندارد، مگر دلایل ویژه‌ای همچون وجود فرزند و... .


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

هر ازدواجی در موقع ثبت دردفاتر مربوطه با شرایط خاص می انجامد یکی از آن شرایط قرار دادن مهریه برای زن است که هم پول هم سکه وهم ملک میتواند باشد واین بر ضمنه ی مرد است وهر گاه زن مطالبه کند باید پرداخت گردد وقرار دادن مهر به دوصورت عند المطالبه وعند الستطاعه میباشد 

عندالمطالبه یعنی درست بعد از برقراری صیغه عقد بر گردن مرد است که اگر میل زن به دریافت باشد پرداخت کند 

عندالستطاعه یعنی اگر مرد توان پرداخت نداشته باشد زن نمیتواند مرد را مجبور به پرداخت کند 

هریک از این دونوع مهر خود نیز شامل قوانین وتبصره های مربوط به خود است که دراینجا به آن میپردازیم تا باشناخت کامل از این موضوع به حل مشکلات خود بپردازید


قانون به اجرا گذاشتن مهریه

فوریه 2, 2019adminمهریه1 دیدگاه

به اجرا گذاشتن مهریه برای زن  مستلزم گذراندن مراحلی است که توضیح خواهیم داد.


اجرا گذاشتن مهریه از همان نخستین روزهای پس از عقد امکان پذیر است حتی این حق برای زنان در نظر گرفته شده که تا نگرفتن حق و حقوق مالیشان می توانند تمکین از شوهر نکنند این حق در قانون به حق حبس مشهور است .


مطابق ماده 1085 قانون مدنی : زن می تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط به اینکه مهریه وی حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نمی باشد و شرط دیگر اینکه زوجه قبل از گرفتن مهریه به ایفای وظایف زناشویی اقدام نکرده باشد برابر ماده 1086 چنانچه زوجه قبل از گرفتن مهریه به اختیار و اراده خود از زوج تمکین نماید حق حبس وی ساقط می گردد و دیگر مجاز به امتناع از تمکین مطابق ماده 1085 نیست .


آنچه گفته شد یکی از قوانین به اجرا گذاشتن مهریه بود قانون دیگری که وجود دارد مراجعه به دادگاه خانواده و به اجرا گذاشتن مهریه است در این حالت پس از آنکه دادخواست مطالبه مهریه تنظیم شد و به دادگاه تقدیم شد باید هزینه دادرسی به دادگاه پرداخت گردد که این مبلغ یک بیستم کل مبلغ مهریه است که از آن به نیم عشر نیز یاد می شود و باید به حساب دادگستری واریز گردد تا رسیدگی به پرونده و صدور حکم آغاز شود.


البته این مبلغ پس از پیروزی زن قابل دریافت از مرد است به دین صورت که پس از صادر شدن حکم نهایی و محکومیت مرد به پرداخت مهریه ، مطالبه خسارت ناشی از دادرسی می بایست به دادگاه ارایه شود که این مبلغ به زوجه باز گردانده می شود اما موارد زیادی هستند که برای اقدام زوجه ناتوان از پرداخت هزینه دادرسی است که در این موارد زوجه می تواند با معرفی دو شاهد که شهادت دهند وی توان پرداخت هزینه دادرسی را ندارد ، پرداخت این هزینه را به آخر کار یعنی پس از قطعیت حکم و دریافت مهریه خود از مرد ، موکول کند .


نکته : در صورتی زوج و زوجه توافقی در مورد مهریه انجام دهند و آن را اعلام کنند مبلغ نیم عشر در این حالت ، به یک دوم تقلیل می یابد اما اگر توافقی نباشد زوج علاوه بر پرداخت مهریه باید این هزینه دادرسی را نیز کامل بپردازد .


قانون دیگری که برای به اجرا گذاشتن مهریه وجود دارد اقدام از طریق اجرای ثبت است .


زوجه برای اقدام قانونی از طریق اجرای ثبت باید با دردست داشتن عقد نامه به دفتر خانه محل ثبت عقد مراجعه کند و با ارایه مدارکش تقاضای صدور اجراییه نماید. پس از آن با اجراییه به اداره ثبت مراجعه کند و مطالبه مهریه کند در این حال باید نیم عشر دولتی که بابت هزینه های اجرایی دولت می شود را پرداخت کند که البته می تواند این مبلغ را بعدا از شوهر استرداد کند زوجه اگر مالی از مرد برای معرفی سراغ داشته باشد  می تواند طی دادخواستی همراه با دادخواست اصلی ، درخواست تامین خواسته کند با این کار می تواند دریافت مهریه خود را از محل مال معرفی شده تضمین نماید .


چنانچه زوجه نخواهد کل مبلغ مهریه اش را در دادخواست ذکر کند و از طرفی توان پرداخت هزینه دادرسی را هم نداشته باشد می بایست دادخواستی با عنوان اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به دادگاه ارایه کند که برای اینکار باید ضمن معرفی شهود و مدارکی دال بر ناتوانی در پرداخت هزینه دادرسی این مهم را از محضر دادگاه تقاضا کند .


رای محکومیت زوج برای پرداخت مهریه قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر می باشد اما با توجه به اینکه محکومیت پرداخت مهریه با سند رسمی ازدواج انجام می شود دادگاه تجدید نظر حکم بدوی را تایید می کند پس از ابلاغ حکم دادگاه تجدید نظر به طرفین حکم دادگاه قطعیت یافته و زن با مراجعه به دادگاه و مطابق با حکم تایید شده ای یک نسخه از ان به زوج نیز ابلاغ گردیده تقاضای صدور اجراییه  می کند .


زوج ظرف مدت ده روز پس از دریافت این برگه باید به دادگاه مراجعه نماید و اقدام به پرداخت مهریه کند یا در صورت عدم توان می بایست تامینی را به دادگاه معرفی کند تا تضمینی برای پرداخت مهریه زوجه باشد .


گرفتن مهریه | مدارک لازم برای گرفتن مهریه

مرداد ۲۲, ۱۳۹۷r_adminمهریه

4.8 (96.67%) 6 votes

گرفتن مهریه؛ به محض وقوع عقد، زن مالک تمام مهر شده و میتواند آن را از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری نخواهد داشت. قانون مدنی برای تأدیه و پرداخت مهریه دو شیوه را پیش بینی کرده است که در اسناد رسمی ازدواج ( عقدنامه ) نیز درج شده است:


الف) عندالمطالبه.


ب) عند الاستطاعه.


انتخاب یکی از این شیوه ها در عقدنامه منوط به توافق طرفین و خانواده ی آنهاست. اما متأسفانه بسیاری از زوجین از وجود این دو شیوه از پرداخت مهریه و یا امکان انتخاب یکی از آن ها اطلاعات کافی ندارند و معمولاً هم دفاتر رسمی ازدواج به صورت پیش فرض شیوه ی عندالمطالبه را در پرداخت مهریه تعیین می کنند.


ما در این مقاله سعی داریم روش مطالبه ی مهریه و معنا و مفهوم این دو شیوه از پرداخت مهریه و تفاوت آن ها با یکدیگر را شرح دهیم تا با اطلاع از هر یک از این شیوه ها انتخاب آگاهانه ای داشته باشید.


عند المطالبه: اگر مهریه به صورت عندالمطالبه باشد، به محض اجرای صیغه ی نکاح، زن می تواند تمام مهریه را به صورت یکجا از مرد مطالبه کند، قانون مدنی در ماده ی ۱۰۸۵ یک ضمانت اجرای خاصی هم قرار داده که زوجه می تواند در شرایط ویژه ای از آن استفاده کند.




طبق ماده ی۱۰۸۵ قانون مدنی مقرر شده است که:


« زن می تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.»


بنابراین در صورتی که مهریه عندالمطالبه باشد، زن می تواند تا زمانی که تمام مهریه به او تسلیم نشده است، از ایفاء مطلقِ وظایفی که شرعاً و قانوناً در برابر شوهر دارد امتناع کند؛ (رأی وحدت رویه شماره ۷۱۸ مورخ ۱۳/۲/۱۳۹۰ هیئت عمومی دیوان عالی کشور) ، تمکین در ماده ی حاضر، مطابق رای وحدت رویۀ اخیر الذکر، محدود به تمکین خاص ( رابطۀ جنسی ) نیست.


البته آقایان (زوج) هم بایستی آگاه باشند که قانونگذار در این راستا یک طرفه به قضیه ننگریسته؛ چرا که یک مسیر اختصاصی و ویژه برای آن ها پیش بینی کرده که اگر به موقع و درست از آن استفاده کنند متضرر نخواهند شد. موضوع ازین قرار است که در ماده ی ۱۰۸۶ قانون مدنی اشاره شده:


« اگر زن قبل از اخذ مهر، به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم مادۀ قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه ی مهر دارد ساقط نخواهد شد.»


حق قانونی ایجاد شده با رضایت ذی حق یا به حکم قانون، ساقط می شود. پس چنانچه زن مکرَه به تمکین شده باشد، موجب سقوط حق حبس نخواهد شد.


نظر دکتر حسین صفایی در کتاب مختصر حقوق خانواده اینست که همین که زن اراده و رضایت خود مبنی بر تمکین را اعلام نماید، ولو آنکه نزدیکی صورت نگیرد، موجب سقوط حق حبس خواهد بود.


عند الاستطاعه: قرار دادن مهریه به صورت عندالاستطاعه یعنی پرداخت مهریه بستگی به توانایی مالی مرد دارد. اگر مرد اموالی نداشته باشد زن نمی تواند مرد را مجبور به پرداخت آن بکند بلکه هرگاه مالی از مرد کشف شد با معرفی آن از سوی زن، توسط دادگاه توقیف می گردد. در این نوع مهریه مرد می تواند ادعا کند که مالی ندارد، لذا وظیفه ی اثبات ملائت و قدرت مالی مرد، بر عهده ی زن می باشد.


مهریه یک نوع پشتوانه ی مالی برای زن به حساب می آید و اگر مهر به صورت عندالمطالبه باشد و مرد تمایل به پرداخت مهریه نداشته باشد، در هر حال زن دو راه برای وصول آن دارد:


روش اول: از طریق اجرای ثبت


برای وصول مهریه میتوان به جای مراجعه به دادگاه از یک روش غیرقضائی و چه بسا راحت تر نیز استفاده کرد و آن وصول مهریه از طریق صدور اجرائیه ی ثبتی است. از آنجائیکه مهریه طلب زن از مرد محسوب می شود و در سند رسمی ازدواج نیز ثبت شده است لذا میتوان طبق مواد ۹۲ و ۹۳ قانون ثبت اسناد و املاک، از طریق ادارۀ اجرای ثبت، مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را وصول کند. بر حسب اینکه مهریه ای که در عقدنامه ذکر شده جزء اموال منقول و یا غیرمنقول باشد، مرجع صدور اجرائیه متفاوت است:


۱-  اگر مهریه ی ذکر شده در سند ازدواج، جزء اموال منقول باشد مانند سکه، طلا، وجه رایج، مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانۀ ازدواجی است که خطبۀ عقد را جاری و سند ازدواج را تنظیم نموده است.


۲-  اگر مهریه جزء اموال غیرمنقول ثبت شده در دفتر املاک اداره ثبت و دارای سند رسمی باشد در این صورت مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانه ی اسناد رسمی است که  آن سند را تنظیم نموده است مانند سند مالکیت آپارتمان.


نسبت به اموال غیرمنقولی که در دفتر املاک اداره ثبت سابقه ی ثبت ندارند امکان صدور اجرائیه وجود ندارد.




روش دوم: گرفتن مهریه از طریق دادگاه خانواده

زوجه می تواند برای گرفتن مهریه به دادگاه خانواده مراجعه نماید و برای این منظور بایستی کپی عقدنامه را ضمیمه ی دادخواست کرده و از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی اقدام به طرح دعوا و ثبت دادخواست به خواستۀ گرفتن مهریه علیه زوج نماید.


بر اساس قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، این راه برای آقایان وجود دارد تا در صورت اثبات اعسار از طریق معرفی دو شاهد عادل مرد، از پرداخت یکجای تمام مهریه معاف شوند و مهریه را به صورت اقساطی پرداخت کنند.


در این حالت معمولاً دادگاه های خانواده، بخشی از مهریه را به صورت پیش پرداخت مورد حکم قرار می دهند برای مثال ۱۰ سکه تمام بهار آزادی باید یکجا پرداخت شود و مابقی با توجه به وضعیت مالی و توان اقتصادی و شغل مرد، به صورت ماهانه مثلاً مورد حکم قرار میگیرد، به فرض هر ماه نیم سکه یا یک سکه یا هر دو ماه یک سکه و علی هذا…


زوج بایستی  این سکه هایی را که به صورت ماهانه پرداخت می کند به قسمت اجرای احکام شعبه ای که رأی صادر کرده تسلیم نماید و زن نیز طی رسیدی به صورت ماهانه سکه ها را دریافت کند.


تأمین خواسته

یکی از اقداماتی که بعضی از خانم ها قبل از دادخواست مهریه و یا همزمان با ارائه دادخواست انجام می دهند این است که برای تضمین پرداخت مهریه از سوی مرد، تا زمان صدور رأی قطعی، آن دسته از اموال مرد را که جز مستثنیات دین نبوده و بلامعارض باشد را توقیف کنند تا مبادا زوج آن اموال را انتقال دهد یا تلف کند و مانعی بر سر راه پرداخت مهریه بوجود بیاورد. مانند توقیف خودرو، یا توقیف آپارتمان یا توقیف حقوق ماهیانه مرد.


اگر شوهر شاغل باشد، در زمان زوجیت یک چهارم حقوق ماهیانه مرد قابل توقیف است که تا زمان صدور حکم قطعی، هر ماه از طرف کارفرما یا شرکت یا ارگانی که مرد در آن کار می کند به صندوق سپرده دادگستری واریز می شود که بعد از صدور حکم قطعی به زن داده شود.


برخی از اموال مرد قابل توقیف از طریق تأمین خواسته نیستند همانند پول پیش خانه یا قرض الحسنه و یا مستثنیات دین همچون یک دستگاه آپارتمان یا اتومبیل در حد شأن و منزلت مرد، ابزار آلات کسب و کار، اثاثیه اولیه و مورد نیاز زندگی در حد رفع حاجت.


چنانچه شخصی غیر از شوهر، متعهد پرداخت مهریه گردد، الزام شوهر به دادن مهر از بین نمی رود و ثالث در حکم ضامن خواهد بود.


هرگاه معلوم گردد که مهر در زمان عقد، معیوب بوده است، زن می تواند قرارداد مهر را فسخ کند و مثل یا قیمت آن را دریافت کند، یا آنکه مهر را همان گونه که هست بپذیرد و تفاوت قیمت میان مهر صحیح و معیوب ( ارش ) را مطالبه کند. در صورت تلف مهر قبل از تسلیم، زوج باید مثل یا قیمت آن را به زن تحویل دهد.


هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مِثلاً یا قیمتاً استرداد کند. در این حالت چنانچه افزایش قیمت مهر بواسطه افزودن مال معینی به مهر از جانب زن باشد (مانند کاشت درخت در باغ یا احداث ساختمان در زمین )، شوهر فقط مالک نصف مهر می شود نه مالک آنچه که به وسیله ی زن اضافه شده است؛ البته شوهر می تواند برای بقای اموال زن ( درخت و بنا ) روی زمین خود از وی اجرت المثل بگیرد.


اگر چنانچه افزایش بهای مهر در نتیجه ی تغییر شکل مهر در اثر تصرفات زن باشد (مانند تبدیل سنگ به مجسمه ) زن مستحق نصف افزایش قیمتی خواهد بود که حاصل عمل وی بوده است.


هرگاه مهر را شخصی به جز شوهر، به صورت تبرعی پرداخت کرده باشد، چون تبرع در مهر به منزله ی هبه به شوهر است، در صورت وقوع طلاق، نصف مهر به شوهر برمی گردد، نه به شخص پرداخت کننده مهر.


در نکاح منقطع، موت زن در اثناء مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند. در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.


در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته، شوهر می تواند آن را استرداد نماید.


* اموالی که کسی مدعی مالکیت آن نباشد.



  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

در طلاق های توافقی زوجین با توافق بر سر هر چیز از هم جدا میشوند که معمولابا بخشش قسمتی یا تمام مهریه از طرف زن این مهم انجام میشود 

مطالعه نشان داده که بیشتر این زنان بعد از اجرایی شدن طلاق با وجود شرایط بد اقتصادی وجامعه از این بخشش پشیمان میشوند 

پس قانون راهی برای جبران این جلوی پای زنان میگذارد با قرار دادن مهلت سه ماهه بعد از طلاق امکان برگشت وگرفتن قسمتی یا تمام بخششی که داشته را دارد تنها در این مدت میتواند پرونده را باز ومهریه را مطالبه کند بعد ازاین هیچ حق قانونی ندارد 

این بازگشت ومطالبه مهریه نیز خود شرایطی دارد مبنی بر این که زن باکره ویا یائسه هست یا نه که این خود شرایط وقوانینی دارد که دراین باره مفصلا میپردازیم



مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقی

مارس 6, 2019adminمراحل طلاق بدون دیدگاه

 طلاق توافقی آسانترین شیوه طلاق گرفتن وجدایی زوجین است

در طلاق توافقی مهریه نقش مهمی را ایفا می کند و یکی از ارکان مهم در این نوع از طلاق است .


در این نوع طلاق همانطور که از نامش پیداست دو طرف دعوی بر سرتمام مسائل مربوط از جمله مسائل مالی و غیر مالی به توافق نسبی می رسند و سپس اقدام به جدایی از این طریق می نماید بنابراین رای دادگاه همان توافق زوجین است و عینا توافقی که شده در گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی قید می گردد .


نکته : پس از جدایی چنانچه به توافقات قید شده در گواهی عدم امکان سازش عمل نگردد ضمانت اجرایی که بابت عدم اعمال آن تعیین شده توسط دادگاه اجرا می شود .


اما آنچه مطرح است و بسیار پرسش می شود اینست که آیا پس از طلاق توافقی اخذ مهریه ممکن است ؟

در این باره باید گفت در طلاق توافقی اگر زوجه به هنگام ثبت طلاق باکره یا یائسه باشد طلاق قابل رجوع نیست اما چنانچه زوجه باکره یا یائسه نباشد طلاق از نوع رجعی است و زوجه طی مدت زمان عده که این مدت حدودا سه ماه در قانون تعیین شده مرد می تواند به زن رجوع نماید.


 


مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقی

مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقیمهریه


 


در مورد طلاق توافقی باید گفت این طلاق از دسته طلاق های خلعی است در طلاق خلعی زوجه باید مبلغی به زوج بدهد این مبلغ می تواند بخشش بخشی از مهریه زن باشد یا هر چیز دیگری غیر از آن و حتی می تواند مبلغ خیلی ناچیزی باشد در این حالت اگر باکره و یائسه نباشد و مدت زمان عده  نیز به اتمام نرسیده باشد زن می تواند به آنچه که پرداخته رجوع کند یا به مهریه بذل کرده خود رجوع نماید .


در این حالت زوجه باید به دفترخانه ای که طلاق توافقی در آن انجام شده رجوع نماید و تقاضای رجوع از آنچه بذل نموده را بکند . پس از رجوع زوجه به ما بذل ، طلاق به ماهیت اصلی خود که رجعی بودن است باز می گردد و زوج نیز قادر است به زوجیت رجوع کند و در این حالت اثر طلاق از بین  رفته و زن و مرد رابطه زوجیت قبل بین شان برقرار می گردد .


نکته مهم اینجاست که در ، صورت انقضای مدت عده زوجه به هیچ عنوان حقی برای رجوع به ما بذل ندارد حالت دیگر ی که پیش می آید اینست که زوج در ازای پرداخت مهریه ، چک یا سفته به زوجه داده است در این صورت عدم وصول این مدارک زوجه می تواند از دادگاه درخواست مطالبه مهریه خود را بکند که این امر اصولا بعد از طلاق حادث می شود در این حالت امکان جلب و توقیف اموال مرد برای زوجه فراهم می شود اما حالتی هم هست که ممکن است مرد سندی همچون چک یا سفته نداده باشد اما اگر در توافق قید شده باشد که در موعد مقرری مهریه را بپردازد و این کار را انجام ندهد این امکان برای زوجه وجود دارد که از طریق دادگاه این امر را پیگیری کند و با ارایه دادخواست مطالبه مهریه ، مهریه خود را طبق توافق از طریق قانون از مرد بگیرد .


نکته : ازدواج مجدد زوجه پس از طلاق از همسر سابق به هیچ وجه مانعی برای گرفتن مهریه از همسر سابق خود نمی شود و این ادعا از مرد به هیچ وجه پذیرفته نیست .


درخواست طلاق از طرف زن و گرفتن مهریه

اسفند ۲۲, ۱۳۹۷r_adminطلاق یکطرفه

Rate this post

درخواست طلاق از طرف زن به جز حالتی که در طلاق خلع مطرح می شود و در آن زن ازکل یا بخشی از مهریه خود می گذرد ، در دو صورت دیگر نیز مطرح است . در این دو حالت می خواهیم به بررسی مهریه زن در ضمن طلاق بپردازیم :


 




۱-مهریه در بحث وکالت در طلاق :

براساس قانون ، ماده۱۱۳۳ قانون مدنی ، حق طلاق با مرد است . مرد می تواند این حق خود را با دادن وکالت به زن بدهد . در این حالت زن وکالتی مطلق و عام دارد که هر زمانی که بخواهد می تواند بدون هیچ دلیلی از مرد طلاق بگیرد . بدیهی است مهریه زن در این حالت قابل مطالبه بوده ونیازی به گذشت از آن نمی باشد .


۲– مهریه در بحث طلاق با استنادبه شرایط ۱۲ گانه :

با استناد و اثبات هریک از شرایط ۱۲ گانه عقد نامه ، زن می تواند از مرد طلاق بگیرد . در این حالت حکم طلاق صادر می شود . لازم نیست که زن برای صدور حکم طلاق با استناد به شرایط ۱۲ گانه از حقوق مالی خود بگذرد . بلکه طی پرونده ای جداگانه موضوع مطالبه مهریه ، می تواند به حقوق مالی خود برسد .


 گرفتن مهریه بدون طلاق

مرداد ۲۷, ۱۳۹۷r_adminمهریه

4 (80%) 1 vote

تاکنون هیچ تعریفی از مهریه در قانون ارائه نگردیده با اینکه حدود بیست و چهار ماده از قانون مدنی به این موضوع  اختصاص یافته است.  اما با توجه به مقررات مختلف و قانون حمایت از خانواده، می توان مهریه را این گونه تعریف نمود: « مهریه عبارت است از مال معینی که دارای ارزش مالی بوده و ضمن عقد نکاح یا پس از عقد نکاح، از سوی زوج (مرد) به زوجه (زن) تملیک و داده می شود و مهریه گاهی ممکن است به جای مال، انجام کاری به نفع زن باشد مانند تعهد مرد به آموزش زبان انگلیسی به زن.»


در خصوص فلسفه تعیین مهریه، نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی از علماء مثل آیت الله مطهری بر این عقیده اند که مهریه، پشتوانۀ مالی زن و وسیله ای برای جبران پایین بودن میزان سهم الارث زن میباشد.


دستۀ دیگر مهریه را هدیه و پیشکشی از مرد به زن می دانند. در آیۀ چهار سورۀ نساء، مهریه تحت عنوان «صداق» یعنی عطیه و پیشکش تعبیر شده است که دلالت بر علاقه مرد به همسر خود دارد.


در میان عده ای از نظریه پردازان از مهریه به عنوان عاملی که موجب جلوگیری از طلاق توافقی می شود نام برده اند.


با وجود منبع قانونی و شرعی برای مهریه، تعیین آن در زمان عقد ضروری و اجباری نیست؛ یعنی ممکن است شرط به عدم تعیین مهریه شود یا اینکه صرفاً یک شاخه گل یا یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان به عنوان مهریه تعیین شود. در نتیجه ازدواج دائم بدون تعیین مهریه هم قانوناً و هم شرعاً صحیح است و زوجیت واقع می شود، اما در ازدواج موقت (صیغه) تعیین مهریه رکن اساسی و شرط صحت عقد به شمار می رود و بدون آن عقد باطل است.




برای تعیین مهریه سقف خاصی وجود ندارد و طرفین می توانند از یک ریال تا هر میزان سکه یا وجه مالی یا کاری را به عنوان مهریه و به نفع زن در سند ازدواج درج کنند. معمولاً چیزی که به عنوان مهریه تعیین می شود یک مال یا کار با ارزشی است که زن می تواند ازمنافع آن بهره مند شود. پس قرار دادن یک چیز بی ارزش که قابلیت معامله و داد و ستد را ندارد، نمی تواند به عنوان مهریه تلقی شود. برخلاف آنچه که در میان مردم شایعه شده  و بعضاً شنیده می شود، هیچ گاه نمی توان دست یا پای شوهر یا اعضای دیگر بدن را به عنوان مهریۀ زن قرار داد؛ زیرا چیزی که مالیّت ندارد و در بازار قابل خرید و فروش نیست نمی تواند به عنوان مهریه قرار گیرد.


مهریه انواع و اقسام مختلفی دارد که ما برای پرهیز از اطالۀ کلام و دور نشدن از هدف کاربردی این مقاله، به سه نوع از اقسام مهریه در ذیل اشاره می کنیم:


۱ـ مهر المسمّی ( مهریه مقرر در عقدنامه )

مهر المسمّی عبارت از مال معینی است که به عنوان مهر با توافق زوجین تعیین می شود یا توسط شخصی که زن و شوهر برای تعیین مهر، انتخاب کرده اند. اعم از اینکه حین عقد تعیین شود یا پس از آن. یا در تعریف دیگر به مهریه ای که در عقدنامه های رسمی (سند ازدواج) با توافق و رضایت زوجین و خانواده ها تعیین و ثبت می شود، مهر المسمّی گفته میشود. برای مثال سیصد سکه تمام آزادی، که در عقد نامه درج می شود، مهرالمسمّی نام دارد. دختر و پسر در تعیین میزان مهریه آزاد هستند و عملاً در تعیین مهریه هیچ گونه محدودیت خاصی وجود ندارد و می توانند هر مالی یا کاری را که دارای ارزش مالی است را به نفع زن به عنوان مهریه قرار داد.




سوال: آیا امروزه مثل گذشته می توانیم هر چقدر که بخواهیم مهریه تعیین کنیم یا اینکه سقف مهریه ۱۱۰ عدد سکه تعیین شده است و مهر المسمّی نمی تواند بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد؟


پاسخ: امروزه همچون گذشته هیچ گونه محدودیتی برای تعیین میزان مهریه وجود ندارد و این موضوع ۱۱۰ سکه از مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۲ نشأت گرفته و بسیاری از افراد جامعه که اطلاعات حقوقی آن ها کافی نیست دچار شک و ابهام و برداشت ناصحیح از این قانون شده اند و گمان می کنند سقف نهایی مهریه ۱۱۰ عدد سکه می باشد.


طبق مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده:


«هر گاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصد و ده سکۀ تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات مادۀ ۳ قانون اجرای محکومیت های مالی است. چنانچه مهریه، بیشتر از این میزان باشد در خصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبۀ مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.»


مادۀ ۳ قانون نحوۀ اجرای محکومیت های مالی:


« اگر استیفای محکومٌ به (مهریه) از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد، محکومٌ علیه (زوج) به تقاضای محکومٌ له (زوجه) تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود. چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه ی صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد، حبس نمی شود، مگر این که دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.


تبصره ۱ : چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این مادهف ضمن ارائه صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خود را اقامه کند، هرگاه محکومٌ له آزادی وی را بدون اخذ تأمین بپذیرد یا محکوم ٌ علیه به تشخیص دادگاه کفیل با وثیقه معتبر و معادل محکومٌ به ارائه نماید، دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار، از حبس محکومٌ علیه خودداری و در صورت حبس، او را آزاد می کند. در صورت ردّ دعوای اعسار به موجب حکم قطعی، به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکومٌ علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور، حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکومٌ به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است. نحوه ی صدور قرارهای تأمینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است.


تبصره ۲ : مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.»


معنی و مفهومم ماده ی ۲۲ قانون حمایت خانواده این است که چنانچه مهریۀ زن بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد، اگر مرد نتواند تمام مهریه را یکجا بپردازد ولی توان پرداخت ۱۱۰ سکه یا معادل آن را داشته باشد، در این صورت بعداز پرداخت ۱۱۰ عدد سکه، نسبت به باقیمانده ی سکه ها نیازی نیست تقاضای اعسار و تقسیط را از دادگاه بخواهد، اما اگر توان مرد کمتر از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، مشمول مادۀ ۳ قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی می شود؛ یعنی به درخواست زن مرد را حبس می کنند، مگر اینکه مرد دادخواست اعسار به دادگاه خانواده بدهد تا پس از قبول آن حکم به پرداخت قسطی مهریه صادر شود. بنابراین اگر مردی حتی ۱۰۹ عدد سکه را به عنوان بخشی از مهریه به همسرش بپردازد، بابت یک سکه دیگر باید دادخواست اعسار بدهد، در غیر اینصورت به درخواست زن حبس می شود، در هر حال پس از صدور حکم به اعسار و یا پرداخت ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی، هرگاه مالی از مرد شناسایی شود، با معرفی زن قابل توقیف است تا این که تمام مهریه ی قانونی زوجه، حتی اگر بیش از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی باشد، به طور کامل پرداخت و تصفیه شود.


۲ـ مهر المثل ( مهریۀ متعارف )

اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد یا اینکه مالی که به عنوان مهریه ذکر شده مجهول باشد، نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد، مهر را به تراضی معیّن کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهر المثل خواهد بود.


چنانچه در نکاح شرط شده باشد که زن هیچگونه مهری نداشته باشد، این شرط به جهت مخالفت با قاعده ی امری استحقاق زوجه به مهر، نامشروع و باطل خواهد بود؛ به عبارت دیگر مهریه از آثار قانونی ازدواج است و توافق طرفین تنها در میزان و چگونگی آن مؤثر است.


ناگفته نماند اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.


سوال: مهر المثل چقدر ارزش دارد و ملاک آن چیست و به چه صورتی به زن تعلق می گیرد؟


پاسخ: مقدار مهر المثل بر حسب جایگاه اجتماعی و شرافت خانوادگی زن با لحاظ سایر صفات او مانند تحصیلات و شغل و اوضاع و احوال او در مقایسه با نزدیکان و فامیل و افرادی که هم رتبه و هم شأن او هستند تعیین می شود. برای مثال اگر یکی از دختران فامیل که از جهات بسیاری، ویژگی هایی شبیه زنی که برای او مهریه تعیین نشده است، داشته باشد و مهریه او متعارف باشد، همان مهریه را ملاک برای تعیین مهریه قرار می دهند.


در صورت عدم تعیین مهر و فسخ نکاح در اثر عنن ( ناتوانی جنسی مرد )، زن مستحق نصف « مهر المثل » خواهد بود.


۳ـ مهر المتعه ( مهریه با توجه به وضعیت مالی مرد )


اگر ازدواج میان زن و مرد از نوع دائمی باشد و در هنگام انعقاد عقد نکاح، مهریه تعیین نشده یا مجهول باشد، یا شرط عدم تعیین مهریه در عقدنامه ذکر شده باشد، در صورتی که قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی و رابطه ی زناشویی، طلاق واقع شود زن مستحق مهر المتعه است. برای تعیین میزان مهر المتعه، برعکس مهر المثل، شرایط و وضعیت مرد از حیث فقر و غنا در نظر گرفته می شود. یعنی اگر دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر نماید و در ضمن آن حکم به پرداخت مهرالمتعه از سوی مرد به زن شود، دادگاه با تعیین کارشناس رسمی دادگستری و یا خود می تواند تحقیقات لازمه را انجام دهد و وضعیت واقعی مرد از جهت اقتصادی و درآمدی را احراز کرده و مبلغی را از باب مهریه تعیین نماید و زوج را ملزم به پرداخت آن به زوجه جهت اجرای صیغه ی طلاق کند.


سوال: آیا میشود به محض وقوع عقد، زن مهریه اش را از مرد بخواهد یا اینکه حتماً باید تشریفات عروسی و رابطۀ زناشویی اتفاق بیوفتد تا زن استحقاق دریافت مهریه را داشته باشد؟


آیا زن می تواند بدون اینکه تقاضای طلاق کند مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را از زوج دریافت کند؟؟


پاسخ: به موجب مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی ” به مجرد عقد ( به محض اینکه خطبه ی نکاح جاری شد )، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.


تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحوه دیگری تراضی کرده باشد.”


اثر فوری مالکیت زن بر مهر، در موردی است که مهر، عین معین باشد. در مواردی که مهر کلی فی الذمه یا حقی بر ذمۀ مرد باشد، زن به محض وقوع عقد، طلبکار آن می گردد و می تواند هر زمان که بخواهد برای مطالبۀ آن، به شوهر رجوع کند.


تبصره ی ماده فوق شامل کسی هم که ضمانت پرداخت مهر را کرده است، می شود؛ زیرا تکلیف فوق ناظر به اصل دین است، نه شخص مدیون.


نظریه ی شمارۀ ۴۷۰۱/۷ – مورخ ۱۵/۲/۱۳۷۸  اداره ی حقوقی قوۀ قضائیه : ” مستفاد از ماده ی یک آیین نامۀ اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوب ۱۳۷۷ این است که صدور رأی به پرداخت مهریه بر اساس شاخص بانک مرکزی موکول به تقاضای زوجه است و دادگاه نمی تواند رأساً اقدام نماید.


با وجود این، اداره ی حقوقی در نظریۀ مورخ ۲۶/۳/۹۲، از نظریۀ سابق خود عدول کرده و تبصره ی فوق را امری دانسته و دادگاه مکلف به رعایت آن دانسته است ولو اینکه خواهان در دادخواست تقدیمی، محاسبه به نرخ روز را درخواست نکرده باشد.( قسمت اخیر ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱ )


محاسبه ی مهریه به نرخ روز مستلزم این است که مهریه پول ایرانی باشد ولی عادی یا رسمی بودن نکاحنامه در آن، شرط است.


زوجه میتواند برای مطالبه مهر خود علاوه دادگاه، در صورتی که مهر در سند رسمی نکاح درج شده باشد به دایرۀ اجرای ثبت هم رجوع کند.


همانطور که در اشاره کردیم زن به محض وقوع عقد، مالک مهر شده و میتواند آنرا از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه ی آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری را نخواهد داشت.


چنانچه مهریه، عندالاستطاعه باشد و تا پایان عمر، زوج، اموالی به جز مستثنیات دین نداشته باشد، مهریه از ماترک زوج، قابل وصول است، زیرا بحث مستثنیات دین در استیفای طلب از ماترک، موضوعیت ندارد.


بنابر آنچه گفته شد، بدیهی است که گرفتن مهریه بدون طلاق با توجه به مقررات و مواد قانونی مختلف قابل تحقق است. زن می تواند تا زمانی که مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط به اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.


هرگاه قسمتی از مهر حال و قسمتی مؤجل باشد، حق حبس فقط نسبت به قسمتی که حال است، حاصل میشود و پس از دریافت آن قسمت، دیگر زن نمی تواند از ایفاء وظایف زناشویی، سرباز بزند.


مطابق نظر مشهور فقها، تقسیط مهر و دادن مهلت عادله به مرد از سوی دادگاه، مسقط حق حبس نیست و نباید آن را با مهر مؤجل قیاس کرد؛ به عبارت دیگر اگرچه اعسار، زوج را از پرداخت مهریه به نحو یکجا معاف می کند ولی زوجه را مجبور به تمکین نمی کند. بنابرین حق حبس اعم از آن است که شوهر معسر باشد یا توانگر (مَلیء)، مگر اینکه پرداخت مهریه منوط به تمکن مالی شوهر شده باشد.


حق حبس، یک قاعدۀ استثنایی و مختص زوجه می باشد و مرد نمی تواند از آن استفاده کرده و مثلاً پرداخت مهر را منوط به تمکین زن نماید.


با توجه به آیه ی چهارم سورۀ نساء ( اتوا صدقاتهن نحله ) مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای صدق رفتارش به زن می پردازد و در مقابل عوضی نیست. البته اگرچه مهریه توافق فرعی و جدای از اصل نکاح است لیکن تابع آن است و به مناسبت آن برقرار می گردد.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

درمسیر طلاق واجرای حکم طلاق بیشترین مشکل واسترس زا ترین حق حضانت کودکان است 

اگر طلاق توافقی صورت بگیرد که طبق توافق طرفین ومندرجات توافقنامه پرونده اجرایی میشود درغیر این صورت قوانینی وجود دارد وبه زوجین ابلاغ میگردد وبنا به شرایط وتوافقشان عمل میشود

قوانین نسبت به دختریا پسر بودن طفل متفاوت است دختران وپسران تا سن مشخصی حق حضانتشان به مادر داده میشود وبعد از آن به پدر سپرده میشوند واز سنی هم به بعد خود کودک در این مورد تصمیم میگیرد در غیر اینصورت طرفین باید عدله کافی وقانونی را برای عدم صلاحیت  به دادگاه ارائه دهند

در این مقاله به همه ی این موارد میپردازیم



طلاق توافقی و حضانت فرزند

ژوئن 2, 2018adminطلاق توافقی1 دیدگاه

امروزه در طلاق توافقی زوجین بر سر تمام مسائل مالی و غیر مالی با یکدیگر توافق می کنند و حضانت فرزند و ملاقات آن ها  یکی از مسائلی است که در زمان طلاق؛ برای والدین استرس آور است.


به طور کلی قوانینی مبتنی بر حضانت فرزند بعد از طلاق وجود دارد؛ که عبارتست از :


طلاق از نوع طلاق توافقی باشد؛ همه موارد به توافقات بین زن و مرد بستگی دارد.

اگر مادر حضانت فرزند را بر عهده بگیرد می تواند مبلغی را به عنوان نفقه طفل از مرد دریافت کند. البته خانم ها باید توجه داشه باشند که به دلیل تورم مبلغ نفقه می تواند افزایش داشته باشد.

برای هر فرزند نفقه جداگانه ای در نظر گرفته می شود.

نپرداختن نفقه جرم بود و مجازات آن 6 ماه تا 2 سال حبس می باشد

طلاق از نوع طلاق غیر توافقی باشد؛ که به سن فرزندان بستگی دارد.

مادر می تواند حضانت فرزند پسر و حضانت فرزند دختر را تا سن 7 سالگی بر عهده بگیرد و پس از آن حضانت فرزندان به پدر تعلق می گیرد.

حضانت فرزند دختر از 9 سالگی و فرزند پسر از 15 سالگی خارج می شود و فرزندان در این سن می توانند تصمیم بگیرند که با مادر یا پدر خود زندگی کنند.

مشاوره حضانت فرزند بعد از طلاق


چون حضانت فرزندان؛ حق و تکلیف است؛ لذا هیچ کدام از پدر و مادر نمی توانند از زیر بار حضانت شانه خالی کنند و بگویند حضانت فرزند خود را نمی پذیرند. اما اگر دادگاه تشخیص دهد که پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزندان را ندارد؛ ممکن است حضانت فرزندان را به پدر بزرگ و یا سازمان های بهزیستی بسپارد.


همچنین اگر پدر یا مادر اعتیاد داشته باشند؛ حضانت فرزند یا فرزندان به والد دیگر سپرده می شود اما این اصل با مشکلاتی رو به رو است؛ چرا که اثبات اعتیاد فرد مستلزم آزمایشاتی است که فرد از انجام این آن اجتناب می کند.


 حضانت فرزندان در صورت ازدواج مادر


طبق قانون مدنی در صورت (ازدواج مادر)؛ حضانت از مادر سلب شده و به عهده پدر قرار می گیرد. البته طرفین می توانند در مورد این موضوع توافقی بر خلاف قانون انجام دهند. همچنین اگر پدر دچار فساد اخلاقی شده باشد حتی در صورت ازدواج مادر هم؛ حضانت از او سلب نمی شود.


طلاق توافقی و حضانت فرزند

خرداد ۲۱, ۱۳۹۷r_adminطلاق توافقی

Rate this post

امروزه در طلاق توافقی زوجین بر سر تمام مسائل مالی و غیر مالی با یکدیگر توافق می کنند و حضانت فرزند و ملاقات آن ها یکی از مسائلی است که در زمان طلاق توافقی؛ برای والدین استرس آور است.


به طور کلی قوانینی مبتنی بر حضانت فرزند بعد از طلاق توافقی وجود دارد؛ که عبارتست از :


۱٫ طلاق از نوع طلاق توافقی باشد؛ همه موارد به توافقات بین زن و مرد بستگی دارد.


اگر مادر حضانت فرزند را بر عهده بگیرد می تواند مبلغی را به عنوان نفقه طفل از مرد دریافت کند. البته خانم ها باید توجه داشه باشند که به دلیل تورم مبلغ نفقه می تواند افزایش داشته باشد.

برای هر فرزند نفقه جداگانه ای در نظر گرفته می شود.

نپرداختن نفقه جرم بود و مجازات آن ۶ ماه تا ۲ سال حبس می باشد

۲٫ طلاق از نوع طلاق غیر توافقی باشد؛ که به سن فرزندان بستگی دارد.


مادر می تواند حضانت فرزند پسر و حضانت فرزند دختر را تا سن ۷ سالگی بر عهده بگیرد و پس از آن حضانت فرزندان به پدر تعلق می گیرد.

حضانت فرزند دختر از ۹ سالگی و فرزند پسر از ۱۵ سالگی خارج می شود و فرزندان در این سن می توانند تصمیم بگیرند که با مادر یا پدر خود زندگی کنند.

مشاوره حضانت فرزند بعد از طلاق توافقی

چون حضانت فرزندان؛ حق و تکلیف است؛ لذا هیچ کدام از پدر و مادر نمی توانند از زیر بار حضانت شانه خالی کنند و بگویند حضانت فرزند خود را نمی پذیرند. اما اگر دادگاه تشخیص دهد که پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزندان را ندارد؛ ممکن است حضانت فرزندان را به پدر بزرگ و یا سازمان های بهزیستی بسپارد.

همچنین اگر پدر یا مادر اعتیاد داشته باشند؛ حضانت فرزند یا فرزندان به والد دیگر سپرده می شود اما این اصل با مشکلاتی رو به رو است؛ چرا که اثبات اعتیاد فرد مستلزم آزمایشاتی است که فرد از انجام این آن اجتناب می کند.


حضانت فرزندان در صورت ازدواج مادر


طبق قانون مدنی در صورت ( ازدواج مادر )؛ حضانت از مادر سلب شده و به عهده پدر قرار می گیرد. البته طرفین می توانند در مورد این موضوع توافقی بر خلاف قانون انجام دهند. همچنین اگر پدر دچار فساد اخلاقی شده باشد حتی در صورت ازدواج مادر هم؛ حضانت از او سلب نمی شود.


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

باتوجه به این که در کشور ما حق طلاق با مرد است اگر زنی درخواست طلاق داشته باشد این پرونده سخت وزمان بر خواهد بود 

طی این مسیر برای زنان صبر وتحمل بالا را میطلبد زن باید برای اثبات دلایل متارکه ی خود بکوشد ومستندهای قانونی را برای اثبات به دادگاه فراهم کند که این خود هزینه وقت وصبر رامیطلبد

حق حضانت کودکان نیز بر عهده ی مردان است واگر زنی این حضانت را میخواهد مسیر پر پیچ وخمی درانتظار اوست وعدم شایستگی مرد را باید اثبات کند  

مگر باتوافقی که زن ومرد با هم میکنند وپا دراین مسیر میگذارند 

در اینجا ما به شرح مسائل پیش روی زنان در درخواست طلاق از سوی ایشان میپردازیم وشما را یاری میکنیم


طلاق توافقی از طرف زن

ژوئن 2, 2018adminطلاق توافقیبدون دیدگاه

یکی از سخت ترین پرونده های مرتبط با خانواده و طلاق ، دادخواست طلاق از طرف زوجه ( زن ) است. با این وجود خانومی که چنین خواستی دارد می تواند با داشتن مدارک لازم به دادگستری و یا دفاتر خدمات الکترونیک قضایی محل مراجعه کنند. عمدتا در کلان شهرها  طلاق به خواست زن چیزی بین چهار تا هشت ماه طول میکشد.


طلاق توافقی از طرف زن شامل سه فاز است: در فاز اول دادخواست طلاق در دادگاه خانواده بررسی می شود و دادگاه طرفین را به داوری برای ایجاد سازش ارجاع می دهد.در فاز دوم داوران پس از رسیدگی به موضوع گزارش خود را به دادگاه ابلاغ میکنند و دادگاه رای خود را صادر میکند.پس از صدور رای دادگاه ، هر کدام از طرفین متضرر شده باشد میتواند ظرف بیست روز درخواست تجدید نظر کند.در فاز سوم دادگاه تجدید نظر برگزار میشود و رای صادر میشود که معمولا بدون حضور طرفین است . باز هم برای مرحله سوم متضرر بیست روز فرصت درخواست تجدید نظر دارد. اگر درخواست تجدید نظر کند پرونده برای بار سوم اینبار توسط دیوان عالی کشور رسیدگی میشود. اگر رای تایید شود که هیچ در غیر این صورت پرونده دوباره برای رسیدگی به دادگاه ارجاع داده میشود.


برای گرفتن طلاق درخواست کننده باید صبر زیادی بخرج دهد زیرا  رسیدگی به پرونده طلاق کمی طولانیست مگر زوجین توافق کنند وطلاق توافقی انجام دهند و یا مرد در دادگاه حاضر نشودکه طلاق به صورت غیابی صادر میگردد.


مواردی که زن می تواند موفق به گرفتن طلاق شود:


اگر مرد شرایط دوازده گانه عقد نامه را امضا کرده باشد


شرایط دوازده گانه عقد نامه


مرد بعد از شش ماه از مراجعه زن به دادگاه مفقود الاثر شود.

مرد بدون اجازه همسشرش تجدید فراش کند.

مرد بعد از گذشت پنج سال از شروع زندگی نتواند بچه دار شود.

اگر شوهر به مجازات تعزیری و حدی محکوم شده باشد.

اگر شوهر شش ماهمتوالی بدون عذر موجه زندگی زناشویی را ترک کرده باشد.

اگر شوهر به حبس برای مدت پنج سال یا بیشتر محکوم شده باشد.

اگر اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا الکل به طوری باشد که زندگی برای زن سخت شود.

اشتغال مرد به شغلی که باعث آبروریزی برای زن شود.

اثبات جنون زن زمانی که امکان فسخ ازدواج نباشد.

اگر مرد به بیماری لاعلاجی مبتلا شود.

زن اثبات کند که همسرش بدرفتار و بدخو است

زن اثبات کند که شش ماه نفقه دریافت نکرده است.

تاکید: موارد فوق زمانی قابل استناد هستند که مرد در عقدنامه ان ها را امضا کرده باشد.


در صورتی که ادامه زندگی مشترک باعث عسر و حرج زن باشد


عبارت عسر و حرج به معنی سختی و دشواری است و در اصطلاح به این معنی است که زن در زندگی زناشویی دچار مشکلات وسختی شده به طوریکه ادامه زندگی برای او غیر قابل تحمل و غیر ممکن است. در طلاق به علت عسر و حرج تنها کافیست زن، عسر و حرج خود را در دادگاه ثابت کند.


مواردی که شامل عسر وحرج است


شوهر زندگی زناشویی را به مدت 6 ماه یا 9 ماه متناوب در طول زندگی بدون عذر موجه ترک کرده باشد.

اعتیاد شوهر به مواد مخدر یا الکل طوری که ادامه زندگی زناشویی را دشوار کند.

اگر شوهر به حبس برای مدت پنج سال یا بیشتر محکوم شده باشد.

بد رفتاری و ضرب و شتم که ادامه زندگی را برای زوجه غیر ممکن کند.

ابتلای شوهر به بیماری روانی یا بیماری هایی که درمان آن دشوار و یا لاعلاج است.

اگر مرد بدون اجازه همسر اولش تجدیدفراش کند.

اگر مرد توانایی بچه دار شدن نداشته باشد.

موارد فوق تنها برخی از نمونه های عسر و حرج است .م وارد دیگری هم هستند که زندگی را برای زوجه مشکل و سخت میکند.


پیشنهاد به خانم هایی که می خواهند ازدواج کنند:


با وجود همه نکات ذکر شده باز هم در بسیاری از مواقع، یکی از دشوارترین مشکل بانوان، موفقیت در پرونده ی طلاق است.همین مشکلات باعث شده تا خانوم ها و خانواده انها به فکر بالا بردن مهریه بیافتند. بات وجه به تجربه باید بگویم که مهریه سنگین به هیچ وجه نمی‌تواند در بسیاری از موارد مرد را مجبورکند تا همسرش را طلاق بدهد ؛ چرا که اگر مرد دادخواست اعسار و تقسیط مهریه را به دادگاه تقدیم کند از زیر بار پرداخت یکجای آن فرار می‌کنند و تقسیط مهریه نیز تنها تا ۱۱۰ سکه قابل پذیرش است و فراتر از آن را، فقط مرد در صورتی ملزم به پرداخت است که اموالی غیر از مستثنیات دین داشته باشد. در نتیجه خانوم باید به جای بالا بردن مهریه به فکر گرفتن حق طلاق در هنگام عقد باشند.


طلاق توافقی از طرف زن

خرداد ۲۱, ۱۳۹۷r_adminدسته‌بندی نشده

3.5 (70%) 2 votes

یکی از مهمترین پرونده های مرتبط با خانواده، پرونده طلاق و دادخواست طلاق از طرف زوجه (زن) می باشد و این امر با داشتن مدارک شناسایی از جمله شناسنامه؛ کارت ملی؛ رونوشت یا عقدنامه در دفاتر خدمات الکترونیکی قضایی صورت می گیرد.


طلاق توافقی از طرف زن به این صورت انجام می شود :


رسیدگی به دادخواست طلاق در خانواده ]دادگاه بدوی[ است که دادگاه به داوری تمام زوج هایی که دادخواست طلاق داده اند را برای ایجاد صلح فرا می خواند و داوران با توجه به موضوع، نظر خود را به دادگاه گزارش می دهند؛ در نهایت دادگاه رآی خود را بدون ضرر به هر یک از طرفین طلاق صادر میکند. مهلت تجدید نظرخواهی از زمان صدور رای ۲۰ روز می باشد. در طی این مدت اگر طرفین متضرر از رای دادگاه شده باشند، می توانند درخواست تجدید نظر کنند؛ که در اینصورت پرونده برای رسیدگی به دادگاه تجدید نظر ارسال می کنند و اکثرا دادگاه تجدید نظر بدون حضور طرفین پرونده، رای خود را صادر می کند. در مرحله آخر اگر طرفین باز هم متضرر از رای دادگاه باشند، ۲۰ روز از زمان صدور برای پایان رای دادگاه تجدید نظر مهلت خواهند داشت. چنانچه درخواست پایان را داشته باشند پرونده برای سومین بار توسط دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار می گیرد و اگر دیوان رای دادگاه تجدید نظر را مورد تأیید قرار دهد که هیچ؛ در غیر اینصورت پرونده دوباره برای رسیدگی مجدد به دادگاه تجدید نظر بازگردانده می شود و این پروسه همچنان ادامه خواهد داشت.


از آنجایی که پرونده طلاق طولانی است و صبر زیادی را می خواهد؛ طلاق توافقی بهترین اقدام است. که زوجین به صورت تواقفی اقدام به جدایی کنند  و یا طلاق به صورت غیابی صورت گیرد که با عدم حضور مرد در دادگاه انجام می شود.


آسان ترین روش طلاق زمانی ست که زن و شوهر داشته باشند و دیگر تمایلی به ادامه زندگی نداشته باشند که این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است.


روش دیگر که اساس تمام قوانین طلاق است؛ زلاق به اراده مرد می باشد.


طلاق از طرف زوجه (زن) که این نوع طلاق در صورتی امکان پذیر است که که زوجه یکی از شروط عقدنامه را داشته باشد.


مواردی که درخواست طلاق زن به موفقیت می رسد:


مرد بعد از ۵ سال از زندگی مشترک نتواند بچه دار شود.

مرد بدون اجازه از همسرش تجدیدفرش کند.

مرد بعد از گذشت ۶ ماه از مرجعه زن به دادگاه مفقود الاثر شده باشد.

اثبات جنون مرد وقتی امکان فسخ ازدواج وجود نداشته باشد.

مرد به شغلی که باعث آبروریزی زن است اشتغال داشته باشد.

مبتلا بودن شوهرش به بیماری لاعلاج را اثبات کند.

اگر شوهر به مواد مخئر یا الکل اعتباد داشته باشد؛ زوری که ادامه زندگی برای زن سخت باشد.

اگر شوهر به مجازات حبس به مدت پنج سال محکوم شده باشد.

اگر شوهر به مجازات حدی و تعزیری محکوم شده باشد.

اگر شوهر به مدت ۶ ماه متوالی بدون عدر موجه زندگی زناشویی خود را ترک کرده باشد.

اثبات زن به بد رفتاری شوهرش

عدم دریافت نفقه به مدت ۶ ماه متوالی

چنانچه این موارد در عقدنامه قید شده باشد و مرد آن را امضا کرده باشد، زن می تواند ذرخواست طلاق دهد.


طلاق توافقی به دلیل عسر و حرج


اگر زن در زندگی مشترک خود دچار سختی شده باشد به صورتی که زندگی برای او غیرقابل تحمل باشد؛ می تواند درخواست طلاق عسروحرج دهد و اگر دادگاه دلایل زن برای عسر و حرج کافی تشخیص دهد، حکم طلاق صادر  می گردد.


مواردی که شامل عسر و حرج می باشد:


شوهر اقدام به ترک زندگی زناشویی خود به مدت ۶ ماه پی در پی یا ۹ ماه در طول یک سال بدون عذر موجه کرده باشد.

بدرفتاری و ضرب و شتم که ادامه زندگی را برای زن غیرممنک میسازد.

اگر شوهر به حبس به مدت ۵ سال محکوم شده است.

مبتلا شدن شوهر به بیمار روانی یا بیماری هایی که درمان آنها بسیار سخت باشد.

اگر مرد توانایی بچه دار شدن نداشته باشد.

ازداج مجدد شوهر بدون اجازه زوجه

موارد گفته شده تنها برخی از نمونه های عسر و حرج می باشد که ممکن است زندگی را برای زن سخت کند تا با استناد به این موارد و اثبات آنها در دادگاه بتواند اقدام به طلاق کند.


لازم به ذکر است که تقاضای طلاق برای خانم هایی که در دوران عقد هستند خیلی سخت است؛ چرا که علی رقم وقوع عقد نکاح هنوز زندگی مشترک خود را آغاز نکرده اند و دلیل موجه از طرف زوجه برای درخواست طلاق، چنانچه مرد مخالف باشد دشوار است و این مورد با اثبات زن به حق حبس صورت می گیرد که از شروط ۱۲ گانه عقدنامه یا عسر و حرج می باشد.


و در پایان اینکه اگر زنی وکالت در طلاق (حق طلاق) از شوهر داشته باشد؛ در اینکه آیا علاوه بر گرفتن طلاق، می تواند مهریه خود را طلب کنند، به حدود اختیارات درج شده در وکالت نامه از طرف شوهر بستگی دارد.


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

به طور کل در جامعه ما حق طلاق با مرد است وهر وقت که ادامه مسیر زندگی مشترک برای او غیر قابل تحمل باشد میتواند بامراجعه به دفاتر مربوطه درخواست طلاق بدهدمگر این که درحین جاری شدن خطبه عقدحق طلاق را به زن واگذار کرده ودر عقد نامه قید شده باشد

بامراجعه به دفاتر ودادن مدارک لازم وپرداخت تمام حقوق زن مبنی بر مهر /جهیزیه/نفقه/گواهی عدم سازش وطی مسیر تعیین شده از سوی این دفاتر پروسه طلاق را سپری میکنند

دراینجا شرح کاملی از روند این گونه پرونده ها را برای شما با مثال یک نوع دادخواست طلاق آورده ایم 


مرد می تواند در هر زمان که خواست با رعایت قوانین و حق و حقوق زوجه (حقوق زوجه از قبیل پرداخت مهریه، نفقه، اجرت المثل و تنصیف اموال (شرطی در عقد نامه که منجبر به نصف شدن اموال مرد در هنگام طلاق می گردد) درخواست طلاق دهد. طلاق توافقی از طرف مرد از نوع طلاق رجعی است یعنی شوهر می تواند در زمان عده (سه ماه بعد از طلاق)به همسر خود رجوع کند مگر همسر او باکره یا یائسه باشد که طلاق او، طلاق بائن تلقی می شود و امکان رجوع وجود ندارد.


هرگاه مرد بخواهد همسر خود را طلاق بدهد، ابتدا باید دادخواستی مبنی بر درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفین زوجه تنظیم نماید و به هر یک از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی و یا به دادگاه های خانواده ذیصلاح مراجعه نماید و ضمن ثبت دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی و دریافت ابلاغ تعیین مجتمع قضایی و شعبه و کلاسه پرونده، به شعبه مربوطه مراجعه نماید و بعد از تعیین وقت رسیدگی و تشکیل جلسه و تعیین تکلیف نسبت به مطالبات مالی همسر، گواهی عدم امکان سازش را دریافت نماید، اعتبار این گواهی به مدت سه ماه از تاریخ قطعیت آن می باشد و با مراجعه به هر یک از دفاتر رسمی طلاق، نسبت به اجرای صیغه طلاق ظرف مهلت سه ماه اقدام نماید، در صورت انقضاء مدت سه ماه ، گواهی مربوطه از اعتبار ساقط می گردد (اجرای صیغه طلاق مطابق با تبصره سه ماده واحده قانون اصلاح مقررات) طلاق موکول به تاییدیه حقوق شرعی و قانونی زوجه بصورت نقد می باشد مگر در طلاق خلع، در حد آنچه بذل شده و یا رضایت زوجه و یا صدور حکم قطعی اعسار شوهر از پرداخت حقوق فوق الذکرمعاف است.


مدارک لازم جهت تشکیل پرونده طلاق به درخواست مرد


شناسنامه و کارت ملی متقاضی.

عقدنامه یا رونوشت مصدق آن که ازدفتر ازدواج مربوطه تهیه می شود.

وکالتنامه وکیل دادگستری (درصورت داشتن وکیل).

دادخاست طلاق به درخواست مرد وپرداخت هزینه های دادرسی.

آیا طلاق توافقی از طرف مرد نیاز به جلسه داوری دارد؟


بله در طلاق توافقی از طرف مرد، زوجین به داوری ارجاع  داده خواهند شد و سپس داور صورت جلسه را تنظیم خواهد کرد.


آیا طلاق توافقی از طرف مرد نیاز به اثبات شروط ضمن عقد است؟


خیر با توجه به ماده 1133 قانون مدنی ضمن پرداخت حقوق زن، مرد میتواند طلاق بگیرد و نیازی به رضایت زن و یا یکی از شروط ضمن عقد نمیباشد.


نمونه دادخواست طلاق توافقی و نکاتی درباره ی دادخواست طلاق توافقی

مهر ۶, ۱۳۹۶admin_rطلاق توافقیبدون دیدگاه

Rate this post

زوجینی که ازدواج دایم نموده اند ؛ اگر برای جدایی از یکدیگر توافق نمایند ،

و قصد مراجعه به دادگاه برای طلاق توافقی را داشته باشند ،

لازم است دادخواست طلاق توافقی را تقدیم دادگاه خانواده نمایند.

طلاق های توافقی با توجه به تشکیل دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ،

دادخواست های آن معمولا توسط این دفاتر با فرمتی ثابت نوشته وتنظیم می گردد .

لذا در مواردی که زوجین بخواهند از دادخواست مشخصی استفاده نمایند ؛

متن یکی از این قبیل دادخواست ها که در جلسات مشاوره حقوقی درخواست می شود بعنوان نمونه در ذیل آورده شده است ؛

 


نمونه دادخواست طلاق توافقی

خواهان:زن یا شوهر

خوانده :زن یا شوهر

خواسته:صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق  توافقی )

دلایل و مستندات:۱-سند ازدواج۲-شناسنامه وکارت ملی

متن دادخواست:

ریاست محترم دادگاه خانواده…………

با سلام واحترام

بدینوسیله اینجانبان بموجب سندازدواج تقدیمی در دفترخانه شماره…………شهر………..در تاریخ……………بموجب شماره ثبت…………..ازدواج دایم نموده ایم و از تاریخ……………با یکدیگر زندگی مشترک داشته ودارای ………….فرزند مشترک بنام…………..متولد…………..می باشیم مهریه زوجه میزان………………..وسایر شرایط مالی نداریم.

با لحاظ عدم تفاهمات روحی و اخلاقی که موجب ایجاد تنش و نارضایتی از زندگی مشترک را فراهم آورده است تصمیم قاطع برای جدایی از یکدیگر گرفته ایم بدین منظور با قبول شرایط ماده  ۳۴ قانون حمایت خانواده وتبصره آن شرایط اینجانبان برای طلاق توافقی بدین شرح است:

۱-در خصوص مهریه از میزان …………..میزان……………را زوجه در قبال طلاق خلع در محضر طلاق به زوج بذل نموده و زوج قبول بذل می نماید.

۲-در خصوص نفقه از مبلغ………………..ریال بعنوان نفقه معوقه پرداخت می شود یا زوجه با شرایط مذکور نسبت به آن ادعای ندارد.

۳-در خصوص اجرت المثل ایام زناشویی مبلغ……………………ریال پرداخت می شود یا زوجه با شرایط مذکور نسبت به آن ادعای ندارد.

۴-در خصوص حضانت و ملاقات فرزند مشترک بنام……………….متولد…………………حضانت آن با مادر یا پدر بوده و طرف مقابل حق ملاقات را بمیزان………..در هفته در …………..خواهد داشت مستدعی است بعد از گذشت …………سال در خصوص میزان و نحوه ملاقات توافق مجدد خواهد شد.

۵-در خصوص نفقه مفرزند مشترک مقرر شده پدر مبلغ……………ریال هر ماه به حساب مادر یا طفل واریز نماید این مبلغ بعد از گذشت……….سال مورد بازبینی قرار خواهد گرفت

۶-زوجه باردار نمی باشد.

۷-زوجین ادعای مالی دیگر نداریم

۸-مقرر گردید بعد از ثبت طلاق کلیه پرونده های جاری مختومه اعلام گردد و هرگونه ادعای از طرفین بعد از آن ساقط خواهد بود.

 


 


* در این جا  لازم نیست همه توافق های خود را  ( حتی اگر از قبل آماده کرده باشید ) در متن دادخواست طلاق توافقی بگنجانید،

اگرچه می توانید توافق نامه ای را که بین خود صورتجلسه کرده اید در صورت تمایل به دفتر خدمات بدهید ،  تا آن را به انضمام

دادخواست پیوست کند ؛ اما همانطور که گفته شد بهتر است فقط دادخواست ساده طلاق توافقی را امضاء کنید

و اعلام توافقات خود را به دادگاه و مرحله مشاوره و نزد قاضی موکول نمایید.

 


* لازم به ذکر است در مناطقی که این دفاتر تاسیس نشده یا دارای فرم خاصی نباشند ،

آنرا منوط به تنظیم نوشته ای از سوی مراجعین میکنند که در این صورت می توان از نمونه داخواست مذکور استفاده نمود .

 


* پس از دادن دادخواست طلاق توافقی  در دفتر خدمات و پس از ارجاع دادخواست به شعبه،

باید جزئیات کامل توافق های زوجین به دادگاه اعلام شود ، که در متن رای طلاق توافقی منعکس می شود.

*  دادن دادخواست طلاق توافقی و امضاء آن در صورت پشیمانی یکی از زوجین تکلیفی برای آن ها به وجود نمی آورد

و با عدم پیگیری یکی از زوجین پرونده بسته خواهد شد.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

گاهی جوانان قبل از شروع زندگی مشترک ورفتن زیر یک سقف به این نتیجه میرسند که برای هم ساخته نشده اند وبه توافق میرسند که از هم جدا شوند در اینصورت با مراجعه وتشکیل پرونده طلاق توافقی از هم جدا میشوندتمام مراحل این طلاق مانند همه یطلاقهای توافقی است که بارها در مورد آن گفته شده است 

تنها تفاوت در باکره بودن یا نبودن زوجه میباشد که این باید از سوی دادگاه وبه شکل قانوی که همان مراجعه به پزشک قانونی است وبا مهر وامضای پزشک این موسسه باشددرپرونده درج گردد 

اگر زوجه باکره باشد مهریه به او طعلق نمیگیرد مگر اینکه در عقد نامه ذکر شده باشد وتوافق طرفین باشد 

ودیگر اینکه زوجین میتوانند بعد از سپری کردن زمان مشخص بعد از طلاق نام همسر را از شناسنامه پاک کند 

در این مقاله به طور کامل مراحل این طلاق رابا شما درمیان میگذاریم


طلاق توافقی چه مدت طول می کشد؟


به طور کلی مدت زمان طلاق توافقی حدود 3 الی 15 روز می باشد که این مورد  زمانی که از طرف وکیل پایه یک دادگستری پیگیری می شود با توجه به مهارت ایشان و تجربه ای که دارند می تواند زمان کمتری  باشد.


طلاق توافقی در دوران عقد:


طلاق توافقی در دوران عقد و قبل از شروع زندگی نیز امکانپذیر بوده و البته باید توجه داشت در این مدل طلاق  توافقات طرفین بسیار اهمیت دارد و حتی اگر زوجه باکره باشد میتواند به گرفتن کل مهریه توافق کند و با بخشیدن بخش ناچیزی از مهریه ، مابقی آن را مطالبه کند. البته از مزایای این دوران در صورت باکره بودن زوجه پاک نمودن نام همسر میباشد در این خصوص اقرار زوج به باکره بودن همسر خویش تاثیر خاصی نداشته و با اخذ معرفی نامه به پزشکی قانونی مراجعه و با اخذ تایید پزشک مبنی بر گواهی سلامت پرده بکارت و درج این موضوع در رای و عنوان غیرمدخوله بودن رای صادر میگردد و نیازی به گواهی پزشکی مبنی بر عدم بارداری با عنایت به عدم دخول وجود ندارد با درج این امر در رای زوجه میتواند به اداره ثبت احوال مراجعه و با ضمیمه نمودن رای درخواست صدور شناسنامه جدید بدهد که بدین ترتیب نام همسر سابق از شناسنامه حذف میگردد و زوجه می تواند بدون مشکل و به راحتی و کاملا قانونی اقدام به اخذ شناسنامه  جدید نماید.


طلاق توافقی در دوران عقد چگونه است؟ این سوال برای کسانی که در دوران عقد هستند و می خواهند جدا شوند بسیار حائذ اهمیت است. اگر منظور از دوران عقد، عدم نزدیکی و رابطه ی زناشویی بین زوجین باشد، رویه موجود در دادگاه های خانواده تهران بر این است که اگر زوجه مدعی بکارت شود از سوی دادگاه به پزشکی قانونی جهت معاینه ارجاع داده خواهد و در صورت تایید بکارت و عدم نزدیکی این امر در رای دادگاه تاثیر گذار خواهد بود. اگرچه در بعضی از شهرستان ها اظهار زوجین مبنی بر هدم رابطه زناشویی کافی می باشد. بهتر است بدانید که در صورتی که زوجه دوشیزه باشد پس از ثبت طلاق، زوجه حق رجوع به مهریه را نخواهد داشت. علاوه بر این موضوع زوجین با مراجعه به اداره ثبت احوال می توانند شناسنامه جدیدی اخذ نمایند که در آن نام همسر قبلی و طلاق در آن نوشته نشده باشد.


به این موضوع توجه کنید که که در طلاق توافقی که بین زوج رابطه ای زناشویی ای وجود نداشته (زن دوشیزه نشده باشد ) زوجه در هنگام مراجعه برای دادن داخواست طلاق توافقی باید اظهار کرده باشد که کل مهریه استحقاقی را در قبال گرفتن طلاق بذل می کند.


شرایط طلاق توافقی در دوران عقد

همان طور که گفته شد یکی از شرایط طلاق توافقی در دوران نامزدی برای اثبات عدم نزدیکی آن است، اگر زوجه ادعای بکارت کند دادگاه از او می خواهد که با مراجعه به پزشکی قانونی یا ازمایشگاه معتبر و انجام معاینه، گواهی تأیید بکارت بگیرد.


طلاق توافقی در دوران عقد و مهریه

از لحاظ قانونی آنچه دوران عقد را از دوران زندگی زناشویی متمایز می نماید، «عدم رابطه زناشویی بین زن و مرد است.» وقوع نزدیکی بین زن و مرد، تعلق تمام مهریه به زوجه را ضروری می سازد، مگر اینکه زوجه بخواهد در ازای دادخواست طلاق، بخشی از مهریه خود را به مرد ببخشد. زوجه می تواند هر زمان، در طول زندگی زناشویی و در دوران عقد، مهریه خود را مطالبه نماید. در صورتی که طلاق توافقی در زمانی که زن باکره است انجام شود، زن از لحاظ قانونی و شرعی مستحق نصف مهریه خواهد بود، البته زوجین می توانند بر پرداخت و دریافت کل مهریه توافق نمایند. حتی زن می تواند در جریان طلاق توافقی همان نصف مهریه را نیز بذل نماید. در صورت بکارت زوجه و بخشیدن مهریه از طرف او، پس از ثبت طلاق توافقی، زوجه نمی تواند به مهریه بذل شده خود رجوع نماید. همچنین در صورت دوشیزه بودن زوجه، وی می تواند با ارائه درخواست، اقدام به اخذ شناسنامه جدید و حذف نام همسر از شناسنامه در گروه وکلای تهران کند.


در واقع طلاق توافقی در دوران عقد در همان روزهای نخستین بعد از عقد است قبل از اینکه طرفین به اصطلاح زندگی مشترک را شروع کنند وزیر  یک سقف بروند بهترین راه جدایی طرفین و سریعترین راه طلاق توافقی است . زن اگر بخواهد در دوران عقد ( به اصطلاح نامزدی ) طلاق بگیرد لازم است که یکی از شرایط 12 گانه ( شروط ضمن عقد ) را ثابت کند و گر نه طلاق گرفتن بسیار مشکل خواهد بود البته زن می تواند از حق حبس خود استفاده کند و به این وسیله زندگی را مختل کند تا همسر ( زوج ) مجبور به طلاق او شود اما اگر زوج بخواهد همسرش را در دوره عقد طلاق دهد و زن راضی نباشد . طبق م 1092 ق . م (( هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهریه است و اگر شوهر قبلا بیش از نصف مهریه را داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا  یا مثلا یا قیمتا استرداد نماید .


پس اگر در دوران عقد نزدیکی صورت نگرفته باشد زن مستحق نصف مهریه است ولی اگر نزدیکی صورت گرفته باشد زن مستحق کل مهریه می باشد که منظور همان دوشیزه بوده زن می باشد یعنی داشتن پرده بکارت که این امر از طریق معرفی زن به پزشکی قانونی و نامه پزشکی قانونی امکان پذیر است .


باکره بودن زن علاوه بر اینکه مهریه را نصف می کند مزیت دیگری که دارد این است که عده طلاق ندارد و اینکه هر کدام از زوجین می توانند بعد از طلاق با مراجعه به دفتر پیشخوان و یا اداره ثبت احوال با ارائه مدارک لازم از قبیل اصل شناسنامه ، کپی کارت ملی ، دادنامه طلاق ، طلاقنامه و گواهی مربوط به دوشیزه بودن زوجه از دفتر خانه طلاق نسبت به حذف ازدواج و نام همسر از شناسنامه اقدام کند . این امر هم از طریق خود شخص امکان پذیر است و هم از طریق وکالت دادن به وکیل دادگستری صورت می گیرد .


دلایلی که باعث بوجود آمدن طلاق در دوران عقد می شود . ( طلاق توافقی در دوران نامزدی ) عدم سازش طرفین ، انتخاب اشتباه ، مشکلاتی مانند شاغل نشدن مرد ، نداشتن مسکن ، نداشتن توانایی تهیه جهیزیه از طرف خانواده زوجه ، یا اینکه شخص بعد از عقد متوجه می شود که طرف مقابل مرد یا زن آرزوها و رویاهایش نیست چون در دوران عقد با اخلاق و رفتار همدیگر آشنا می شوند و عیب ها و نواقص همدیگر را می بینند در نتیجه ترجیح می دهند که از همان ابتدا اعطای زندگی مشترک را به لقایش ببخشند ، البته توصیه مهم گروه وکلای تهران این است که حتما دو طرف وقت کافی بهم بدهند و برای طلاق توافقی در دوران نامزدی اصلا عجله ای نداشته باشند و سعی کنند مشکلات موجود را توسط روانشناس یا مشاور حل کنند یا توسط بزرگان فامیل سعی کنند از طلاق توافقی در دوران نامزدی جلوگیری کنند و در نهایت اگر دیدن مشکل تحت هیچ شرایطی حل نمی شود می توانند با حضور در گروه وکلای تهران نسبت به دادن وکالت و گرفتن وکیل جهت انجام طلاق توافقی در دوران نامزدی اقدام لازم را انجام بدهند .

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

مدت زمان طلاق توافقی

هر کاری برای اجرایی کردن وطی مسیر قانونی مدت زمان وهزینه خاص خود را میطلبد وامر مهمی چون طلاق هم از این امر مثتثنا نیست

طلاق توافقی کمی سریعتر از طلاقهای دیگر به نتیجه میرسد وزمان کمتری میگیرد چون باتوافق طرفین ورضایت آنها است ومجادله در کار نیست طبق قوانین جدید باثبت نام الکترونیکی ودادن وقت مشاوره وشرکت درکلاس ها وگرفتن عدم سازش بین طرفین کل پروسه حدود دو ماه ونیم طول میکشد که اگر زوجین از وکیل استفاده کنند این مسیر به حدود پانزده روز کاهش میابد ووکیل با راهکارها وتجاربی که دراین مسیر دارد خیلی سریعتر میتواند به پایان کار واجرای حکم طلاق برسد

واین از مزایای داشتن وکیل است

دراینجا به شرح کامل این مسیر میپردازیم وآگاهی کامل را میدهیم 


الزام قانونی برای استفاده از وکیل در طلاق توافقی برای زوجین وجود ندارد ،

و طرفین خواهان طلاق می توانند مراحل طلاق توافقی را بدون دادن وکالت طی کنند .

اما دادن وکالت به وکیل به جهت طلاق توافقی مزایایی برای موکل و حتی طرف مقابل دارد

که به آن اشاره خواهیم داشت:

 


• در صورت گرفتن وکیل نیاز به حضور هیچ یک از خواهان طلاق نیست ,بنابراین لطمه شغلی و یا حیثیتی که

احیانا ممکن است برای بعضی از افراد در اثر حضور در دادگاه خانواده محتمل شود ، به ایشان وارد نمی آید .

• اضطراب و تنش  زوجین در شرف طلاق کاهش می یابد ،

طلاق توافقی از سریع ترین راه های طلاق است که ممکن است در صورت عدم آگاهی طرفین

هفته ها یا ماه ها به طول انجامد , و  طرفین را متحمل مشکلی جدید کند .

 


•  داشتن وکیل در کیفیت کار و حفظ حقوق موکل ( مخصوصا بانوان )

  و هم چنین مدت زمان انجام طلاق توافقی کاملا تاثیر گذار است.

در عین حال داشتن وکیل امری صد در صد اختیاری است.

 


طلاق توافقی بدون وکیل

 


زوجین متقاضی جدایی از طریق طلاق توافقی در صورت نداشتن وکیل ،

باید همراه با کارت ملی , شناسنامه و عقدنامه  (مدارک لازم برای طلاق توافقی)

به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و درخواست طلاق توافقی را ثبت و حتما امضاء کنند.

 


پس از ارجاع دادخواست به شعبه دادگاه ، می بایستی زوجین  به شعبه مربوطه مراجعه کنند

تا پس از انجام مشاوره دادگاه که جزوی از مراحل رسمی طلاق توافقی و اجباری است ,

نزد قاضی حاضر شده و صورتجلسه دادگاه را امضاء نمایند.

زوجین تمام توافقات درباره ی مواد مشترک را به شکل مکتوب به دادگاه ارائه می دهند .

پس از صدور رای طلاق توافقی و اخذ قطعیت ،

زوجین به مدت ۳ ماه  برای مراجعه به دفتر طلاق و  جاری کردن صیغه ی طلاق و ثبت رسمی آن مهلت دارند.

 


آنچه در دادگاه های تهران مرسوم است فرستادن خانم برای اخذ گواهی بکارت از پزشکی قانونی ست .

اگر زوجه دوشیزه نباشد و یائسه نیز نشده باشد اخذ گواهی بارداری نیز به جهت ثبت طلاق الزامی است.

 


لازم به ذکر است در هیچ یک از مراحل طلاق توافقی چه با “وکیل” و چه بدون آن ،

هیچ الزام قانونی برای حضور یا اجازه والدین زوجین نیست ،رحتی اگر زوجه دوشیزه باشد.

 درحال حاضر هر زوجی که برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده مراجعه میکند،

صدور حکم  عدم سازش و بلافاصله صدور حکم طلاق برای دادخواست شان به روز هم نمیکشد .

یعنی ساعت ۹ یا ۱۰ صبح مراجعه کند، ساعت ۱۲ ظهر حکم را می‌گیرد.

 


زن و شوهر همین که از مجتمع بیرون می‌آیند، تعدادی دلال از سوی دفترخانه‌ها جلوی دادگاه ایستاده‌اند

و دست زوج را می‌گیرند سریعاً به دفترخانه می‌برند و در همان روز ، حکم را اجرا می‌کنند .

این گونه است که زوج تا به خودشان می‌آیند می‌بینند طلاق گرفته‌اند .

این در حالی ست که این حکم سه ماه اعتبار دارد .

صدور حکم عدم سازش

 


همه مجتمع‌ها این وضعیت را دارند. یک واحدی در مجتمع های قضایی مختص صدور حکم عد سازش وجود دارد،

که در ۱۰ دقیقه گواهی عدم سازش می‌دهد.

متأسفانه سرعت عمل در مجتمع‌های قضایی تبدیل به معیاری برای ارزیابی شده است.

متأسفانه قضات ما به پرونده‌های طلاق توافقی ورود نمی‌کنند و خود را درگی مقابله برای اجرای حکم نمی کنند .

زوجین همه کارهایشان را دفتر انجام می‌دهند.  یعنی توافق‌های بین زوجین را می‌نویسند

و فقط می‌برد تا قاضی امضا کند.

 


رقابت قضات برای صدور حکم طلاق

۸۰ درصد قضات مراجعان طلاق توافقی را نمی‌بینند.

در دفتر کارهایشان انجام می‌شود و می‌برند پیش قاضی و امضا می‌شود.

درواقع قاضی پیش خودش می‌گوید :

«اینها که مشاوره رفتند، کارهایشان را هم کردند و خودشان هم تصمیم گرفتند جدا شوند، من چکار می‌توانم بکنم؟ می‌توانم بگویم رأی نمی‌دهم؟».

از سوی دیگر قضات برای اینکه آمار عملکردشان بالا برود، توافقی‌ها را سریع رسیدگی و رأی صادر می‌کنند تا آمار پرونده‌های شعبه افزایش یابد .

این روزها شاید کمترین توجه و نظارت بر روی پرونده های طلاق و بالخصوص طلاق تافقی ست

بنابراین خوشبختانه یا متاسفانه گاهی صدور حکم عدم سازش وانجام تمامی مراحل توافقی به روز نمی کشد

در برابر این سوال که چند روز طول می کشد باید گفت اغلب در کوتاه ترین زمان ممکن!!



مدت زمان طلاق توافقی در تهران به چه مسائلی بستگی دارد

اما در مقام پاسخ به این سوال که طلاق توافقی چه مدت طول می کشد جزئیاتی نیز موثر است مثلا خوب است که بدانید معمولا از بیست و پنجم هر ماه تا اول ماه بعد، دادخواست طلاق توافقی و یا هر دادخواست دیگری ثبت شود، به دلیل آماری که هر شعبه باید ارائه کند پرونده ارجاع نمی شود. بنابراین مدت زمان طلاق توافقی اگر دادخواست در پنج روز آخر ماه ثبت گردد طولانی تر می شود.


در مورد پرونده های طلاق توافقی که زن و شوهر دارد بعضی از شعب حساسیت بیشتر نشان می دهند و در بیشتر شعبه های خانواده تهران مرسوم است که از دفترخانه ای که وکالت در طلاق اخذ شده است در خصوص صحت و سقم آن و مدت اعتبار استعلام می شود .


البته این استعلام دستی است به این صورت که اگر دفترخانه مورد نظر همان شهر باشد می توان در یک روز با مراجعه به دفترخانه جواب استعلام دادگاه را اخذ کرد اما اگر دفتر خانه ای که وکالت در طلاق از آن جا گرفته شده است در شهر دیگر باشد بدیهی است که و صدور رای بیشتر طول می کشد مگر این که ضمن عقد نکاح یعنی در سند ازدواج درج شده باشد که در این حالت نیازی به استعلام نیست.


اما متاسفانه بعضی از وکالت های در طلاق به ویژه آن هایی که ضمن عقد و در سند ازدواج از شوهر اخذ شده است دارای نواقصی است و مهم ترین آن ها که مرتبط با این بحث طلاق توافقی چند روز طول میکشد این است زن از شوهر در وکالت در طلاق در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی را ندارد.


بعضی از شعب خانواده در این مورد حساسیت ویژه نشان می دهند و اگر در وکالتنامه عبارت مذکور وجود نداشته باشد رای صادر می گردد ولی قطعیت آن موکول به ۴۴ روز بعد خواهد شد یعنی این که امکان ثبت طلاق در این مدت میسر نمی باشد.


به نظر می رسد کسانی که در پی دانستن این هستند که توسط وکیل طلاق توافقی چند روز طول میکشه؟، جواب خود را دریافت کرده باشند.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

قانون طلاق توافقی

قوانینی برای اجرایی کردن طلاق در طلاق توافقی وجود دارد که باید از طرف زوجین اجرا شود 

بعد از برقراری صیغه ی طلاق مدتی به طرفین زمان داده میشود تا اگر پشیمانی ویا اعتراضی به توافقات فی مابین دارند مراجعه ومسئله راحل کنند 

این مدت سه ماه وده روز است واگر این زمان بگذرد دیگر هیچ ترتیب اثری به اعتراضات احتمالی داده نمیشود 

در روند پرونده طلاق گاهی طرفین تن به کارهایی میزنند تا شرایط وزمان را کوتاه کرده وبه رای نهایی برسند که ممکن است پشیمان شوند که بازگشت وترمیم  دراین زمان قانونی وقابل اجرا میباشد 

گاهی هم تحمل جدایی سخت وامکان بازگشت دراین سه ماهه امکان پذیر است 

پس طلاقی قابل پذیرش وپیگیری در سراسر کشور است که تمام مراحل قانونی راسپری کرده باشد ودردادگاه رسمی انجام شده باشد که ما دراین مقاله به تفسیر در مورد راه های قانونی وچگونگی انجام آن باشما صحبت میکنیم


مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق

پس از صدور گواهی عدم امکان سازش نوبت به مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق می‌رسد. باید در نظر داشت که این گواهی دارای اعتباری سه ماهه است. یعنی زوجین تنها سه ماه فرصت دارند که با مدارک لازم به یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کنند و اگر این مدت سپری شود، این گواهی و کلیه‌ توافقات فی‌مابین زوج و زوجه فاقد اعتبار خواهد بود.


لازم به ذکر است که بعد از صدور گواهی عدم امکان سازش و در مدت سه ماهه اعتبار آن، قبل از مراجعه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و اجرای صیغه‌ طلاق زوج یا زوجه نمی‫تواند یک طرفه توافق را از بین ببرد و و این توافق اولیه برای طلاق توافقی فقط با توافق ثانویه هر دو طرف مبنی بر برهم زدن توافق اولیه از بین خواهد رفت.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


بعد از اینکه گواهی عدم امکان سازش صادر شد، در صورت باکره بودن زوجه، در ضمن توافقات، زوجه باید این مورد را بیان کند؛ او باید پیش از اجرای صیغه‌ طلاق با مراجعه به پزشکی قانونی گواهی سلامت بکارت را بگیرد. درصورتی که باکره نباشد (مدخوله باشد) ضمن اقرار بر این امر در خلال توافقات، اخذ گواهی عدم بارداری از طریق آزمایش خون ضروری است.


سپس زوجین با همراه داشتن گواهی عدم بارداری و قطعیت گواهی عدم امکان سازش به همراه هم می‫توانند به هریک از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کنند و خواستار اجرای رأی طلاق شوند، سپس صیغه‌ طلاق برای آنها جاری خواهد شد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


در صورت عدم همکاری زوج و زوجه برای مراجعه به دفتر ازدواج و طلاق، هرگاه زوج در مهلت سه ماهه مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را ارائه کند، اما زوجه ظرف یک هفته در این دفتر حضور نیابد، سردفتر به زوجین اخطار می‌دهد تا برای اجرا و ثبت صیغه‌ طلاق در دفترخانه حاضر شوند.


در صورت عدم حضور زوجه، صیغه‌ طلاق جاری می‌شود و مراتب پس از ثبت به وسیله‌ دفترخانه به اطلاع زوجه خواهد رسید.


حال اگر زوج برای اجرا و ثبت صیغه طلاق به دفترخانه مراجعه نکند و زوجه بنابر اعلام دادگاه صادرکننده‌ رأی یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه‌ طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج، مانع اجرای صیغه‌ طلاق و ثبت آن نخواهد بود. اجرای صیغه‌ طلاق با رعایت قوانین شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر انجام می‌شود.


بنابراین برای اجتناب از مشکلات عدم حضور زوج در دفترخانه، اخذ وکالت بلاعزل برای زوجه جهت اجرای صیغه‌ طلاق در طلاق توافقی بسیار حائز اهمیت بوده و باید به آن توجه شود.


در پایان لازم به یادآوریست که در طلاق توافقی کراهت از جانب هر دو طرف یعنی زن و شوهر است در نتیجه با هم توافق می‫کنند که از هم جدا شوند. در این شرایط معمولاً زوجه، قسمی از حقوق مالی خود را نادیده می‌گیرد به همین خاطر طلاق توافقی از نوع «بائن» قلمداد می‌شود.


اگر زوجه مدخوله باشد باید سه طهر و در غیر این صورت سه ماه عده نگه دارد. طلاق بائن در مقابل طلاق رجعی است. طلاق رجعی به این معناست که پس از اینکه طلاق بین زن و مرد صورت گرفت مرد می‫تواند بدون اینکه دوباره برای ثبت و خواندن صیغه ازدواج اقدامی کند به همسر خود رجوع کند مشروط بر اینکه در دوران عده باشد؛ یعنی مرد حق رجوع به زن را نخواهد داشت تا زمانی که زن به مالی که به مرد بخشیده رجوع نکند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

قانون طلاق توافقی چه تحولاتی داشته است؟توسط تحریریه گروه وکلای یاسا۱۰ ماه قبل ۰

قانون طلاق توافقی

در این مقاله صد داریم آخرین تحولات قانون طلاق توافقی را بررسی نماییم. در برخی موارد زن و مرد، بنا به دلایل مختلف، ممکن است تصمیم بگیرند بدون جنگ و دعوا و با توافق در مورد همه مسایل، از هم جدا شوند که در این صورت موضوع طلاق توافقی پیش می‌آید. در قانون جدید حمایت خانواده مقررات سابق مربوط به طلاق تا حدود زیادی نسخ شده است. در ادامه پس از بررسی یک رای قضایی در خصوص طلاق توافقی به بررسی آخرین تحولات قانون در این خصوص پرداخته‌ایم.


در این پرونده خواهان (زوجه) به خواسته طلاق توافقی به طرفیت خوانده دادخواستی را تقدیم دادگاه می‌کند. پس از ارجاع به شعبه و انجام تشریفات قانونی دادگاه به تصدی قاضی رسیدگی‌کننده تشکیل می‌شود و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و رای صادر می‌کند.


اظهارات طرفین

در خصوص دادخواست زوج و زوجه به طرفیت یکدیگر به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای صیغه طلاق ، زوجین در دادخواست تقدیمی و در جلسه دادگاه اظهار کردند که به لحاظ بعضی از مسایل ادامه زندگی مشترک بین آنان مقدور و میسر نیست و قصد جدایی دارند. البته قبلا هم از سوی شعبه دادگاه حکم طلاق صادر شده بود ولی در موعد قانونی اقدام نکردند و رای مزبور کان لم یکن شده است.


زوجین همچنین اظهار کردند که دارای یک فرزند مشترک دختر دو و نیم ساله هستند که تکلیف حضانت و ملاقات آن هم قبلا از سوی مرجع قضایی روشن شده است و از لحاظ حقوق مالی هم با یکدیگر به توافق رسیده‌اند و مشکلی ندارند. علاوه بر این، زوجه اعلام کرد که از همه حقوق خود صرف نظر کرده است و طلبی از شوهر ندارد، حامله هم نیست و گواهی عدم وجود جنین هم ارایه شده است.


استدلال دادگاه

دادگاه به علت اینکه احتمال سازش بین زوجین وجود داشت، به حکم آیه شریفه (وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما مناهله و حکما من اهلها…) و آیین‌نامه اجرایی تبصره ۱ ماده واحده مصوب ۱۳۷۱ مبادرت به ارجاع امر به داوری کرد که داوران در نظریه خود اعلام داشتند که نظر به طلاق دارند و ادامه زندگی مشترک بین زوجین امکان‌پذیر نیست. البته با تصویب قانون حمایت خانواده در ابتدای سال ۱۳۹۱ به جز مواد مربوط به طلاق در قانون مدنی سایر قوانین نسخ صریح در این مورد شده‌اند.


قانون طلاق توافقی


استناد دادگاه

دادگاه در قانون طلاق توافقی با توجه به توافق طرفین به طلاق و نظریه داوران و جامع محتویات پرونده دعوای آنان را وارد و موجه تشخیص می‌دهد و با استناد به بند ۱ ماده ۸ قانون حمایت خانواده و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۱۳۷۱ مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام و مواد ۱۱۴۳ و ۱۱۴۷ قانون مدنی مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش می‌کند.


صدور رای

دادگاه رای به عدم امکان سازش بین زوجین را صادر و اعلام می‌کند که زوجین می‌توانند در موعد قانونی به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و صیغه طلاق را جاری سازند. در خصوص حضانت طفل مشترک با توجه به اینکه دادگاه قبلا اتخاذ تصمیم کرده و با توجه به ارایه گواهی عدم وجود جنین توسط زوجه و درباره حقوق مالی زوجه با توجه به توافقات به عمل آمده دادگاه فارغ از اظهارنظر بوده و رای صادره ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در دادگاه‌های تجدیدنظر استان است.


نکاتی در خصوص رای دادگاه در قانون طلاق توافقی

در رای دادگاه و در خصوص قانون طلاق توافقی باید سه مطلب حتما قید شود:


احراز رابطه زوجیت: با توجه به اینکه رسیدگی به دعوای طلاق و وقوع طلاق فرع بر احراز رابطه زوجیت بین طرفین عقد ازدواج متقاضی طلاق است ولی در رای مرقوم اشاره‌ای به رابطه زوجیت و مستند احراز آن نشده است. بنابراین نخست باید معلوم شود که آیا ازدواجی بوده است و بعد نوبت به طلاق می‌رسد.

اقدامات دادگاه برای حصول سازش: با توجه به اینکه در دعوای طلاق وفق مفاد ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق علاوه بر داوران دادگاه نیز تکلیف داشته که برای حل و فصل اختلاف فیمابین زوجین اقدام لازم را معمول دارد و نتیجه این اقدامات به این صورت در رای قید می‌شود: « سعی دادگاه در خصوص سازش بین زوجین منتج به نتیجه نشده و…» و حال آنکه بیان چنین قیدی در رای ملاحظه نمی‌شود.

مطرح نشدن نتیجه اقدامات

 تشریفات طلاق در قانون جدید

همان طور که گفتیم قانون حمایت خانواده بسیاری از مقررات گذشته در خصوص ازدواج و طلاق را نسخ کرده است. با توجه به اینکه قانون طلاق توافقی جدید بیشتر جنبه شکلی دارد و آیین‌ها و روش‌ها را می‌گوید اکنون در خصوص طلاق و اشکال مختلف آن حتما باید به این قانون مراجعه کرد. در قانون جدید حمایت خانواده در صورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد و طرفین می‌توانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتدا در مراکز مذکور مطرح کنند و در صورت منصرف نشدن متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص کردن موارد توافق برای اتخاذ تصمیم نهایی به دادگاه منعکس می‌کند.


این مطلب را از دست ندهید:  سهم الارث زوجه و تأثیر اصلاح مواد و قانون مدنی بر این سهم

در صورتی که طلاق توافقی به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام و اگر به درخواست زوجه باشد، حسب مورد، مطابق قانون به صدور حکم الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می‌کند. در تمامی موارد درخواست طلاق، به جز قانون طلاق توافقی، دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر کند و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.


طلاق توافقی


مهلت اعتبار حکم طلاق

در قانون طلاق توافقی مدت اعتبار حکم طلاق ۶ ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجام‌خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود، در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین ابلاغ می‌کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت حضور نیافتن زوج و اعلام نشدن عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه، صیغه طلاق جاری و ثبت می‌شود و مراتب به زوج ابلاغ می‌شود. در صورت اعلام عذر از سوی زوج، یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به عمل می‌آید. دادگاه صادرکننده حکم طلاق باید در رأی صادرشده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.


مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش

در قانون طلاق توافقی مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی است. چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارایه نکند، گواهی صادرشده از درجه اعتبار ساقط است. هرگاه گواهی عدم امکان سازش صادرشده بر اساس توافق زوجین به حکم قانون از درجه اعتبار ساقط شود تمامی توافقاتی که گواهی مذکور بر مبنای آن صادر شده است، ملغی می‌شود.


هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، در صورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار می‌کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت حضور نیافتن زوجه، صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می‌رسد.


هرگاه گواهی عدم امکان سازش بنا بر توافق زوجین صادر شده باشد، در صورتی که زوجه بنا بر اعلام دادگاه صادرکننده رأی و یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، حضور نیافتن زوج، مانع اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نیست.اجرای صیغه طلاق با رعایت جهات شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر صورت می‌گیرد.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

وقتی ازدواجی به بنبست میرسد ووابستگی بین زن مرد از بین میروددراینجا حرف از جدایی وطلاق توافقی به میان می آید وباتوافقاتی که زوجین انجام میدهند در تمام موارد وآماده کردن مدارک وارجاع آن به مراکز مربوطه وگذراندن مشاوره وزمان مورد نظر رای برعدم سازش طرفین داده میشود وبادردست داشتن این عدم سازش وحضور مرد وزن همزمان در محضر صیغه طلاق جاری واز هم جدا میشوند وبعد از مدت تعین شده از طرف دادگاه هر دوطرف از زندگی هم خارج شده وبه زندگی در مسیر جدید میپردازند طلاقی قانونی ومعتبر است که همه ی این مراحل راگذرانده ودردادگاه وبارای این نهاد اجرایی شده باشد



ثبت رسمی طلاق

بدانیم که ثبت رسمی طلاق بدون رای دادگاه امکان پذیر نیست پس برای ثبت طلاق توافقی هم زوجین بایستی رای دادگاه در این خصوص داشته باشند. در طلاق توافقی همانطور که به کرات توضیح داده شده است ملاک برای دادگاه توافق زن و شوهر متقاضی است.

آنچه ایشان در مورد امور مالی و غیر مالی مربوط به توافقات طلاق توافقی , توافق کنند در رای دادگاه منعکس می شود. از طرفی ممکن است زوجین در برهه های مختلف توافقات متفاوتی داشته باشند و در گذر زمان آن را تغییر دهند.


فرض کنید که زن و شوهری بین خود یا توسط وکیل، توافقات طلاق توافقی را تنظیم کرده اند ولی در جریان دادرسی بخواهند آن را تغییر دهند و یا این که زوجین توافقات خود را در متن دادخواست نوشته اند اما بعد از ارجاع دادخواست به شعبه بخواهند بعضی قسمت ها را تغییر دهند، آیا امکان پذیر است؟ جواب این است که قطعا امکان پذیر است توافق نهایی زوجین ملاک و معیار برای دادگاه خواهد بود.


سوال دیگر این است که زوجین یا وکلای آن ها رای قطعی طلاق توافقی (گواهی عدم امکان سازش) را اخذ کرده اند و هنوز در مهلت ۳ ماه اعتبار رای دادگاه برای مراجعه به محضر می باشند. در این مدت زوجین قصد دارند توافقات طلاق توافقی خود را اصلاح نمایند.


در بادی امر ممکن است با توجه به صدور رای قطعی دادگاه مبنی بر توافقات قبلی این موضوع غیر ممکن به نظر آید و بعضی فقط چاره کار را در اخذ رای جدید طلاق توافقی ببینند. اما باید به این نکته اشاره کرد که دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر می کند و به دفترخانه طلاق اجازه ثبت طلاق می دهد اما زوجین می توانند با اقرار کتبی خود در محضر طلاق توافقات را عوض کنند و آنچه در سند طلاق نوشته می شود بر طبق توافقات جدید باشد.


البته باید توجه داشت که در این مورد ماهیت نوع طلاق نبایستی در اثر تغییر توافقات، عوض شود. به عنوان مثال قسمتی از توافق مندرج در رای دادگاه چنین است که زوج مبلغ ۵۰ میلیون تومان معادل … سکه به زوجه پرداخت نماید و باقی مانده مهریه به صورت ماهانه یک سکه پرداخت شود اما در محضر طلاق توافق می کنند که زوجه صد میلیون تومان معادل … سکه پرداخت کند و نسبت به باقی مانده زوجه ذمه شوهر را بری کند.


اما پس از ثبت در محضر امکان تغییر توافقات برای زن و شوهر سابق وجود دارد؟ این هم جواب مثبت است به این صورت که حتی بعد از ثبت طلاق در محضر هم زن و شوهر سابق می توانند طی صورتجلسه ای که به امضاء آن ها می رسد توافقات قبلی خود را تغییر دهند. بعدا این سند عادی که به امضاء ایشان رسیده است در دادگاه قابلیت استناد دارد.



مرحله اول ثبت دادخواست است، پس از آن دادگاه صالحه برای رسیدگی به دادخواست مطروحه بر اساس آدرس محل سکونت مشترک زوجین تعیین می‌شود. مرحله بعد از تعیین دادگاه صالحه و شعبه مربوطه، برای زوجین پیامکی صادر شده که حاوی اطلاعتی چون آدرس و تاریخ و ساعت جلسه دادرسی خواهد بود.


لازم است در این جلسه هر دو آنها حضور داشته باشند و و خواسته خود را مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش یا طلاق توافقی مطرح کنند. این جلسه توسط قاضی دادگاه به داوری ارجاع داده خواهند شد.


داوری و ویژگی داوران طلاق توافقی

هر یک از زوجین باید یک نفر را به عنوان داور از بین آشنایان خود به دادگاه معرفی کند. در صورت عدم معرفی داور به دادگاه از سوی زوجین، دادگاه راساً اقدام به انتخاب داور خواهد کرد.


داوران معرفی شده باید حداقل ۴۰ سال سن داشته، متاهل، امین، مسلمان و دارای حسن شهرت باشند.

داوران و مشاوران وظیفه ایجاد صلح و سازش بین طرفین و حل تعارض آنها را به عهده دارند، در صورت عدم حصول صلح و سازش بین


زوجین، گزارش جلسه داور و نظر کارشناسی مشاور در این رابطه باید کتباً به حضور دادگاه اعلام شود. پس از دریافت نظر مشاور و داور، دادگاه گواهی عدم امکان سازش زوجین را صادر می‌کند.


رای دادگاه در خصوص عدم امکان سازش زوجین قابل تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی است زوجین باید یا تا پایان مهلت تجدید نظر و فرجام صبر کنند و منتظر قطعی شدن رای شوند یا با اسقاط حق تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی خود این مرحله را سرعت بدهند.

پس از قطعی شدن این رای، دفتر دادگاه، حکم مذکور را در ۳ نسخه صادر می‌کند، ۲ نسخه برای طرفین و یک نسخه برای بایگانی است.


داوری

زوجین پس از اعلام دادگاه مبنی بر تعیین داور، شخصی مورد اعتماد از بین بستگان یا آشنایان خود معرفی می‌کند. در صورتی که زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه خود داوران مورد نیاز را تعیین می‫کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


علاوه بر داوری، دادگاه زوجین را به مراکز مشاره‫ای هم ارجاع می‌دهد. در این مراکز زوجین علت عدم توافقشان را مطرح کرده و مشاور سعی در ایجاد مصالحه و سازش بین طرفین خواهد کرد؛ درصورت عدم حصول سازش، مشاور نظر کارشناسی خود را به صورت مکتوب و مدلل به دادگاه اعلام می‌کند.‬‬


اخذ گواهی داور و مشاور و مراجعه مجدد به دادگاه

پس از آنکه دادگاه نظرِ کارشناسیِ مشاور و داور را دریافت کرد، قاضی نظرات واصله را بررسی و در صورت لزوم گواهی عدم امکان سازش را صادر می‌کند.


این نکته قابل توجه است که زوجین باید در همان جلسه‌ دادگاه با ساقط کرن حق تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی خود، رأی دادگاه را قطعیت بدهند و مدیر دفتر دادگاه سه نسخه از گواهی قطعیت را صادر کرده و به هریک از زن و شوهر نسخه‫ای می‫دهد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


نکاتی در خصوص رای دادگاه در قانون طلاق توافقی

در رای دادگاه و در خصوص قانون طلاق توافقی باید سه مطلب حتما قید شود:


احراز رابطه زوجیت: با توجه به اینکه رسیدگی به دعوای طلاق و وقوع طلاق فرع بر احراز رابطه زوجیت بین طرفین عقد ازدواج متقاضی طلاق است ولی در رای مرقوم اشاره‌ای به رابطه زوجیت و مستند احراز آن نشده است. بنابراین نخست باید معلوم شود که آیا ازدواجی بوده است و بعد نوبت به طلاق می‌رسد.

اقدامات دادگاه برای حصول سازش: با توجه به اینکه در دعوای طلاق وفق مفاد ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق علاوه بر داوران دادگاه نیز تکلیف داشته که برای حل و فصل اختلاف فیمابین زوجین اقدام لازم را معمول دارد و نتیجه این اقدامات به این صورت در رای قید می‌شود: « سعی دادگاه در خصوص سازش بین زوجین منتج به نتیجه نشده و…» و حال آنکه بیان چنین قیدی در رای ملاحظه نمی‌شود.

مطرح نشدن نتیجه اقدامات


  • گروه وکالت مجد