گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلاق توافقی وحضانت فرزندان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

درسایت نابرو به تمام مراحل ومدارکی که برای طلاق توافقی نیاز است پرداخته شده با مطالعه این سایت پاسخ سوالات خود رابیابید

شرایط اجرای طلاق توافقی/مدارک لازم جهت درخواست طلاق توافقی/مراحل طلاق توافقی/داوری و ویژگی داوران طلاق توافقی/اخذ گواهی داور و مشاور و مراجعه مجدد به دادگاه/مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق/


ازدواج از بزرگترین و مهم‌ترین اتفاقاتی است که انسان در زندگی تجربه می‌کند که برای برخی این اتفاق منجر به جدایی و طلاق می‌شود. اخیراً واژه‌ «طلاق» را زیاد می‌شنویم و احتمالاً همه ما به مسائل و جزئیات آن آشنا نیستیم.


بهتر است در ابتدا با انواع طلاق پرداخته و سپس به بحث اصلی یعنی طلاق توافقی بپردازیم. طبق قانون و شرع حاکم بر کشورمان طلاق از طرق زیر ممکن می¬شود: طلاق به درخواست زوج یا زوجه و طلاق با توافق زوجین.


طلاق توافقی

طلاق توافقی زمانی حاصل می‌شود که زوجین نسبت به هم اکراه داشته و بنا به مشکلاتی که در روابطشان رخ داده تصمیم به جدایی و ختم ازدواجشان می‌گیرند.


در ابتدا زوجین باید دادخواست طلاق توافقی خود را به دفتر خدمات قضایی ارائه دهند، بر اساس محل سکونت مشترک زوجین دادگاه صالح برای رسیدگی به دادخواست مطروحه تعیین می‌شود.


پس از این مرحله، پیامکی به منظور اطلاع از تاریخ و ساعت جلسه رسیدگی برای زوجین ارسال می‌شود. حال باید زوجین در تاریخ و ساعت مقرر در دادگاه حاضر شوند. در جلسه اول رسیدگی، قاضی دادگاه طرفین را به داوری و مراکز مشاوره ارجاع می‌دهد.


شرایط اجرای طلاق توافقی

این نوع از طلاق شرایط خاصی ندارد؛ تنها زمانی که زوجین با توجه به شرایط خود به این تصمیم برسند که جدایی از ماندن در قید ازدواج برایشان بهتر است می‌توانند در خواست اجرای طلاق بدهند. طبق قانون جدید، زوجین موظفند که در جلسات مشاوره حاضر شوند و همچنین حکم دادگاه صالح را مبنی بر اجرای صیغه طلاق توافقی در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق اخذ کنند.


مدارک لازم جهت درخواست طلاق توافقی

کارت ملی؛ شناسنامه؛ سند ازدواج (عقدنامه) زوجین.

لازم است که زوجین هردو باهم با همراه داشتن مدارک فوق به دفتر خدمات قضایی در تهران و به واحدِ ثبت دادخواست در شهرستان‌ها، مراجعه کنند. موضوع درخواست زوجین در برگ دادخواست باید «صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)» باشد.‬‬‬‬


مراحل طلاق توافقی


مرحله اول ثبت دادخواست است، پس از آن دادگاه صالحه برای رسیدگی به دادخواست مطروحه بر اساس آدرس محل سکونت مشترک زوجین تعیین می‌شود. مرحله بعد از تعیین دادگاه صالحه و شعبه مربوطه، برای زوجین پیامکی صادر شده که حاوی اطلاعتی چون آدرس و تاریخ و ساعت جلسه دادرسی خواهد بود.


لازم است در این جلسه هر دو آنها حضور داشته باشند و و خواسته خود را مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش یا طلاق توافقی مطرح کنند. این جلسه توسط قاضی دادگاه به داوری ارجاع داده خواهند شد.


داوری و ویژگی داوران طلاق توافقی

هر یک از زوجین باید یک نفر را به عنوان داور از بین آشنایان خود به دادگاه معرفی کند. در صورت عدم معرفی داور به دادگاه از سوی زوجین، دادگاه راساً اقدام به انتخاب داور خواهد کرد.


داوران معرفی شده باید حداقل ۴۰ سال سن داشته، متاهل، امین، مسلمان و دارای حسن شهرت باشند.

داوران و مشاوران وظیفه ایجاد صلح و سازش بین طرفین و حل تعارض آنها را به عهده دارند، در صورت عدم حصول صلح و سازش بین


زوجین، گزارش جلسه داور و نظر کارشناسی مشاور در این رابطه باید کتباً به حضور دادگاه اعلام شود. پس از دریافت نظر مشاور و داور، دادگاه گواهی عدم امکان سازش زوجین را صادر می‌کند.


رای دادگاه در خصوص عدم امکان سازش زوجین قابل تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی است زوجین باید یا تا پایان مهلت تجدید نظر و فرجام صبر کنند و منتظر قطعی شدن رای شوند یا با اسقاط حق تجدید نظرخواهی و فرجام خواهی خود این مرحله را سرعت بدهند.

پس از قطعی شدن این رای، دفتر دادگاه، حکم مذکور را در ۳ نسخه صادر می‌کند، ۲ نسخه برای طرفین و یک نسخه برای بایگانی است.


داوری

زوجین پس از اعلام دادگاه مبنی بر تعیین داور، شخصی مورد اعتماد از بین بستگان یا آشنایان خود معرفی می‌کند. در صورتی که زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه خود داوران مورد نیاز را تعیین می‫کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


علاوه بر داوری، دادگاه زوجین را به مراکز مشاره‫ای هم ارجاع می‌دهد. در این مراکز زوجین علت عدم توافقشان را مطرح کرده و مشاور سعی در ایجاد مصالحه و سازش بین طرفین خواهد کرد؛ درصورت عدم حصول سازش، مشاور نظر کارشناسی خود را به صورت مکتوب و مدلل به دادگاه اعلام می‌کند.‬‬


اخذ گواهی داور و مشاور و مراجعه مجدد به دادگاه

پس از آنکه دادگاه نظرِ کارشناسیِ مشاور و داور را دریافت کرد، قاضی نظرات واصله را بررسی و در صورت لزوم گواهی عدم امکان سازش را صادر می‌کند.


این نکته قابل توجه است که زوجین باید در همان جلسه‌ دادگاه با ساقط کرن حق تجدیدنظرخواهی و فرجام‌خواهی خود، رأی دادگاه را قطعیت بدهند و مدیر دفتر دادگاه سه نسخه از گواهی قطعیت را صادر کرده و به هریک از زن و شوهر نسخه‫ای می‫دهد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق

پس از صدور گواهی عدم امکان سازش نوبت به مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق می‌رسد. باید در نظر داشت که این گواهی دارای اعتباری سه ماهه است. یعنی زوجین تنها سه ماه فرصت دارند که با مدارک لازم به یکی از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کنند و اگر این مدت سپری شود، این گواهی و کلیه‌ توافقات فی‌مابین زوج و زوجه فاقد اعتبار خواهد بود.


لازم به ذکر است که بعد از صدور گواهی عدم امکان سازش و در مدت سه ماهه اعتبار آن، قبل از مراجعه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و اجرای صیغه‌ طلاق زوج یا زوجه نمی‫تواند یک طرفه توافق را از بین ببرد و و این توافق اولیه برای طلاق توافقی فقط با توافق ثانویه هر دو طرف مبنی بر برهم زدن توافق اولیه از بین خواهد رفت.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


بعد از اینکه گواهی عدم امکان سازش صادر شد، در صورت باکره بودن زوجه، در ضمن توافقات، زوجه باید این مورد را بیان کند؛ او باید پیش از اجرای صیغه‌ طلاق با مراجعه به پزشکی قانونی گواهی سلامت بکارت را بگیرد. درصورتی که باکره نباشد (مدخوله باشد) ضمن اقرار بر این امر در خلال توافقات، اخذ گواهی عدم بارداری از طریق آزمایش خون ضروری است.


سپس زوجین با همراه داشتن گواهی عدم بارداری و قطعیت گواهی عدم امکان سازش به همراه هم می‫توانند به هریک از دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مراجعه کنند و خواستار اجرای رأی طلاق شوند، سپس صیغه‌ طلاق برای آنها جاری خواهد شد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬


در صورت عدم همکاری زوج و زوجه برای مراجعه به دفتر ازدواج و طلاق، هرگاه زوج در مهلت سه ماهه مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را ارائه کند، اما زوجه ظرف یک هفته در این دفتر حضور نیابد، سردفتر به زوجین اخطار می‌دهد تا برای اجرا و ثبت صیغه‌ طلاق در دفترخانه حاضر شوند.


در صورت عدم حضور زوجه، صیغه‌ طلاق جاری می‌شود و مراتب پس از ثبت به وسیله‌ دفترخانه به اطلاع زوجه خواهد رسید.


حال اگر زوج برای اجرا و ثبت صیغه طلاق به دفترخانه مراجعه نکند و زوجه بنابر اعلام دادگاه صادرکننده‌ رأی یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه‌ طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج، مانع اجرای صیغه‌ طلاق و ثبت آن نخواهد بود. اجرای صیغه‌ طلاق با رعایت قوانین شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر انجام می‌شود.


بنابراین برای اجتناب از مشکلات عدم حضور زوج در دفترخانه، اخذ وکالت بلاعزل برای زوجه جهت اجرای صیغه‌ طلاق در طلاق توافقی بسیار حائز اهمیت بوده و باید به آن توجه شود.


در پایان لازم به یادآوریست که در طلاق توافقی کراهت از جانب هر دو طرف یعنی زن و شوهر است در نتیجه با هم توافق می‫کنند که از هم جدا شوند. در این شرایط معمولاً زوجه، قسمی از حقوق مالی خود را نادیده می‌گیرد به همین خاطر طلاق توافقی از نوع «بائن» قلمداد می‌شود.


اگر زوجه مدخوله باشد باید سه طهر و در غیر این صورت سه ماه عده نگه دارد. طلاق بائن در مقابل طلاق رجعی است. طلاق رجعی به این معناست که پس از اینکه طلاق بین زن و مرد صورت گرفت مرد می‫تواند بدون اینکه دوباره برای ثبت و خواندن صیغه ازدواج اقدامی کند به همسر خود رجوع کند مشروط بر اینکه در دوران عده باشد؛ یعنی مرد حق رجوع به زن را نخواهد داشت تا زمانی که زن به مالی که به مرد بخشیده رجوع نکند. ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬



منبع:سایت نابرو

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

طلاق توافقی چیست؟

درسایت خوب وکلای یاسا به طور کامل وجامع درمورد طلاق توافقی باشما صحبت میکند ودرمورد مراحل وراهکارها میگویدقسمتی ازاین سایت را باشما به اشتراک گذاشته ایم


طلاق توافقی چیست؟

شاید در کلام بشری، کمتر واژه ای را بتوان به تلخی طلاق و یا طلاق توافقی سراغ داشت که حکایت از غمها، دردها، رنجها و جدایی انسانها می کند. واژه ای که نمایانگر وجود اقیانوس متلاطم و ناامن برای کودکان بی گناه است که گاهی از ضربات طوفانهای سهمگین آن تا پایان عمر رهایی کامل نمی یابند. افراد گوشه گیر، بزه کار، دارای عقده های روانی و عقب مانده های اجتماعی، می توانند محصول این واژه باشند. این است که طلاق از مبغوض ترین حلالها خوانده شده است. براستی جامعه بشری بدون این واقعیت تلخ چه متفاوت می شد، اما وا اسفا که گاهی گریزی از آن نیست.

اکثر روانشناسان و جامعه شناسان اذعان دارند که خانواده، نقش اساسی را در سرنوشت فرزندان دارد و این والدین هستند که می توانند با راهنماییها و موضع گیریهای بموقع و صحیح، راهگشای فرزندان خود باشند. از جمله مراحل مهم زندگی هر دختر و پسری مرحله ازدواج آنان است؛ که ای بسا اگر ازدواج موفقی نداشته باشند، دیگر موفقیتها نیز تحت الشعاع قرار گیرد.

متأسفانه باید گفت در این سرگذشت، خانواده خانم «مهین ف» با عدم درک صحیح و به خاطر پایبندی به یک سری مسائل سنتی منفی و از سوی دیگر ساده نگری و سهل انگاری بیش از حد خود موجب این وصلت نابجا گشته اند.

در اینجا تصمیم گیرنده مطلق، مادر ایشان است به عبارت دیگر نوعی حکومت مادرشاهی در این خانواده برقرار می باشد؛ از سوی دیگر پدر خانواده فردی است بی اراده که نمی تواند نقش اساسی خود را در تعیین سرنوشت فرزندش به درستی ایفاء کند. روشی را که این مادر اتخاذ نموده نه تنها مفیدی فایده ای نبوده، بلکه خودش را نیز گرفتار عواقب تصمیمات خودمحورانه اش کرده است. چرا که اصولاً از شروط مسلم موفقیت در زندگی مشترک، مشورت و هماهنگی می باشد. و چنانچه هر یک از اعضاء خانواده به طور مطلق و یک جانبه عقاید خود را اعمال نماید، در اکثر موارد به نتیجه مثبتی نمی انجامد. پیامبر اکرم(ص) در کارهای خطیر به مشورت می پرداختند و این از آن باب بود که به اصل مشورت و نظرات دیگران احترام می گذاشتند و هدف آن حضرت این بوده که به امت خود بیاموزند در امور خود مطلق العنان و خودرأی نباشند. سقوط انسان آن جایی است که خود را عقل کل و بی نیاز از هر گونه مشورت و تبادل فکری بداند. حتی متأسفانه برای این مادر فرقی نمی کند که دخترش در کنکور دانشگاه پذیرفته شده یا خیر. و به راستی باید گفت: بعضی افراد در قرن حاضر زندگی می کنند ولی گویی در دوران جاهلیت قبل از ظهور اسلام به سر می برند. جاهلیت فقط این نیست که دختران را در خاک زنده به گور می کردند بلکه در روی زمین نیز می توان دختر را زنده به گور کرد و در واقع مرگ زودرس او را فراهم نمود؛ و معمولاً این خانواده ها طوری فرزندشان را بار می آورند که به سادگی و بی مقاومتی یک کودک دو روزه می توانند دختر بیست ساله ای را زنده به گور کنند. ما همیشه و در همه جا نمی توانیم بگوییم که در برخورد آراء، این فقط والدین هستند که درست می اندیشند؛ بلکه گاهی هم دیده می شود که فرزندان از آگاهی بیشتری برخوردارند و اگر به استعدادها و خواسته های بر حقشان توجه نشود، ظلم بزرگی در حق آنها واقع شده است.


در این گونه موارد معمولاً این دسته از خانواده ها به راه ناصحیحشان اصرار نیز دارند و حتی با استبداد، نظر خود را حاکم می نمایند. در این سرگذشت آنچه که برای این مادر اصلاً جایگاهی ندارد، عقاید و نظرات فرزندانش است. و تنها با عقاید نادرستی مثل اینکه ادامه تحصیلات برای دختر بی فایده است و یا اینکه تا دختر اول به خانه بخت نرود دختر دوم را نمی توان شوهر داد، بدون در نظر گرفتن عدم تناسب خواستگار با دخترش، اقدام به شوهر دادن عجولانه او می کند. در اینجا اخلاق و عقاید داماد و بسیاری موارد دیگر برای خانواده عروس مجهول بوده ولی هیچ گونه دغدغه و سؤالی برای این خانواده به وجود نیاورده و حتی تفاوت فاحش سنی و جثه این مرد که هیچ گونه تناسبی با دخترشان ندارد، نمی تواند برای آنها هشداردهنده باشد. و شاید تنها مورد مثبتی که در این خواستگار دیده اند همان ادب و احترام اولیه در هنگام خواستگاری بوده که متأسفانه معمولاً برای افراد ساده نگر می تواند فریبنده بوده و همه چیز را تحت الشعاع قرار دهد.

نکته مهم دیگر اینکه این قبیل والدین برای توجیه اشتباهات خود، همه چیز را به گردن سرنوشت انداخته و می گویند: «نصیب و قسمت بچه ام این بوده»؛ و در شرایطی که همه تلاشها و صبوریهای خانم «ف» برای حفظ و بهبود یافتن زندگی بی حاصل بوده است، اشتباه قبلی خود را با اشتباه دیگر یعنی «با قسمت باید ساخت» مضاعف می نمایند و موجب می شوند که دخترشان سالها یک زندگی جهنمی را تحمل کند و صاحب فرزندانی شود که آنها نیز به نوبه خود در این زندگی طعم خوشبختی را نچشند.

و اما پاسخ به پرسش حقوقی خانم «ف» در باره طلاق توافقی چیست و چگونگی آن. همان طور که از اصطلاح طلاق توافقی پیدا است در این حالت همه چیز بستگی دارد به توافق زوجین و اینکه با چه شرایطی با یکدیگر به توافق رسیده باشند. بنابراین در اینجا شرایط ثابت و معینی برای حق و حقوق خانم «ف» نمی توان عنوان کرد و همان طور که ذکر شد، همه چیز منوط به تراضی بین دو طرف است. طلاق توافقی دارای ویژگیهای خاص خود بوده و برای روشن شدن اذهان و رفع ابهامات موجود که اغلب مورد سؤال واقع می شود، نظر ایشان و خوانندگان محترم را به توضیحات ذیل جلب می نماییم؛ باشد که هر چه بیشتر، افراد جامعه نسبت به قانون و حق و حقوق خود آشنا شده و در سایه و پناه قانون حتی المقدور بتوانند از تضییع حقوق خود و دیگران جلوگیری نمایند. امید است با درج این سلسله از پاسخهای حقوقی، بتوانیم همگام با اهداف قانونگذار که همانا اعتلای عدالت در جامعه می باشد قدمی برداریم.

به طور کلی، شاید بهترین شکل طلاق در شرایطی که زوجین انصاف را رعایت نمایند، همان طلاق توافقی باشد. معمولاً در طلاق توافقی از دعوا، جنجال، برخوردها، عکس العملهای نامعقول و اتلاف وقت بیشتر در پیچ و خم دادگاهها که حتی در مواردی به چندین سال می انجامد جلوگیری می گردد؛ و مسأله حضانت و ملاقات فرزندان با تفاهم بیشتری صورت گرفته و از این ناحیه لطمات کمتری متوجه فرزندان می گردد.

از آنجا که طرح هر دعوای حقوقی، در مراجع قضایی با تنظیم و تسلیم دادخواست آغاز می شود، لازم است ابتدا تا اندازه ای در مورد برگ دادخواست توضیحاتی داده شود تا حتی المقدور چگونگی کاربرد آن در تمام دعاوی حقوقی برای خوانندگان روشن گردد.

اصولاً برگ دادخواست ورقه ای است در فرم مشخص که از سوی دادگستری با آرم «دادگستری جمهوری اسلامی ایران» به چاپ رسیده و در مراجع قضایی در دسترس عموم مراجعه کنندگان قرار می گیرد. ماده ۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی می گوید: «شروع به رسیدگی در دادگاههای دادگستری محتاج به تقدیم دادخواست است.» لذا اشخاصی که در نظر دارند دعوای حقوقی مطرح نمایند می بایست از آن استفاده کنند. البته لازم به ذکر است که در دعوای کیفری، از این برگ استفاده نمی شود و شکایت شاکی طی یک ورقه عادی تقدیم مراجع قضایی می گردد که اصطلاحا به آن «لایحه» یا «عرض حال» یا «شکواییه» می گویند. ورقه دادخواست به ترتیب شامل موارد ذیل است.


مشخصات طرفین: یعنی مشخصات خواهان و خوانده در حد نام و نام خانوادگی، نام پدر، شغل و محل اقامت؛ و ابتدا مشخصات «خواهان» می بایست درج گردد. «خواهان» فردی است که ادعایی علیه دیگری دارد و می خواهد به حق خود برسد که به وی «مدّعی» نیز می گویند. بعد به همین ترتیب، مشخصات «خوانده» که به وی «مدعی علیه» نیز می گویند، توسط خواهان در این برگ ذکر می گردد. (در بسیاری موارد نام پدرِ «خوانده» برای خواهان معلوم نیست، که عدم ذکر آن اشکالی به وجود نمی آورد).

وکیل یا نماینده قانونی: در این قسمت چنانچه دادخواست را وکیل و یا نماینده قانونی خواهان ـ مثل قیم ـ داده باشد، مشخصات خود را به ترتیب فوق پر می کند و در غیر این صورت این قسمت خالی می ماند.

تعیین خواسته ها و بهای آن: در این قسمت خواهان، خواسته خود و بهای آن را مشخص می کند. مگر اینکه تعیین بها ممکن نبوده و یا «خواسته» مالی نباشد. «خواسته»، یعنی آن چیزی که خواهان ادعا می کند، مختلف است؛ مثلاً ممکن است مبلغی پول، یا الزام فروشنده ملک به تنظیم سند رسمی، یا تخلیه ملک مورد اجاره و یا خواسته های دیگری باشد که بستگی به موضوع مورد دعوی دارد.

دلایل و منضمات دادخواست: خواهان برای ادعای خود می بایست دلایلی داشته باشند، که در این قسمت به آن دلایل اشاره می نماید. مثلاً مؤجر (اجاره دهنده) برای تخلیه ملک مورد اجاره به سند مالکیت و اجاره نامه ای که با مستأجر تنظیم نموده اشاره می کند، و یا خریدار ملک برای الزام فروشنده به حضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی به بیع نامه غیر رسمی تنظیمی (که در بین مردم به قولنامه معروف است) اشاره می کند، و زوج یا زوجه در دادخواست طلاق سند ازدواج را ذکر می کند.

سپس در فضای خالی دادخواست، شرح ماوقع و دلایل و مدارک و چگونگی خواسته خود را به طور مختصر به عنوان ریاست محترم مجتمع قضایی حوزه می نویسد. توضیح اینکه طبق قانون، دادخواست می بایست به حوزه ای که محل اقامت «خوانده» در آن واقع است، داده شود.

در ذیل دادخواست محلی برای امضاء مشخص گردیده، که خواهان می بایست این قسمت را امضاء نموده و تاریخ تقدیم دادخواست را بگذارد.


منبع:سایت گروه وکلای یاسا

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

وکیل طلاق توافقی

آنچه درسایت خوب وکامل وکیل پایه یک نیکزاد اختری میخوانید

مراحل طلاق توافقی

مدارک لازم جهت طلاق توافقی

هزینه انجام طلاق توافقی

تکلیف مهریه در طلاق توافقی چه می شود؟

مقدار نفقه‌ای که در طلاق توافقی باید پرداخت شود چقدر است؟

جهیزیه زن قابل استرداد است

اجرت المثل در صورتیکه طلاق توافقی باشد به زن تعلق میگیرد؟

حضانت فرزندان با پدر یا مادر است؟

نفقه فرزند را چه کسی باید پرداخت کند؟

نحوه ملاقات فرزند چگونه است

وضعیت حمل و باکره بودن چگونه مشخص میشود؟



انجام طلاق توافقی کاملا بدون حضور زوجین در مدت زمان 5 روز کاری با حق الوکاله هر وکیل 700 هزار تومان به شرح ذیل:

 


در طلاق توافقی همه چیز به توافق زن و شوهر بستگی دارد و معمولا زن و شوهر پس از توافق در مسائل مربوط به زندگی مشترک از جمله مهریه، نفقه، جهیزیه و در صورت داشتن فرزند مشترک حضانت فرزند، برای طلاق توافقی اقدام میکنند. در صورتیکه زن و مرد متقاضی طلاق توافقی باشند میتوانند مبادرت به اخذ وکیل نمایند.

مراحل طلاق توافقی

ابتدا بین خودتان مذاکره کنید و به این یقین برسید که قصد  انجام طلاق توافقی دارید. (امیدواریم که از این قصد صرف نظر کنید)

خوب اکنون شما نیاز به وقت حضوری دارید تا مدارک خود را تحویل وکیل متخصص امور خانواده و طلاق دهید. (برای دریافت وقت تماس حاصل فرمایید)

پس از تعیین وقت با وکیل زن و مرد باید در این دفتر وکالت و نزد وکیل حاضر شوند و توافقات خود را در خصوص مهریه. نفقه، حضانت فرزندان و … مکتوب نمایند.

وقتی توافقات توسط زن و مرد انجام شد هر یک صورتجلسه تنظیم شده توسط وکیل را امضاء می کنند.

سپس تمام اقدامات بعدی توسط وکلا انجام خواهد شد و حضور در جلسات مشاوره بدون نیاز به زوجین انجام میشود.

در مرحله بعد زوجه باید پس از حضور در آزمایشگاه گواه عدم بارداری دریافت کند و تحویل وکیل بدهد.

در مرحله بعدی با حضور وکلا صیغه طلاق در دفترخانه جاری و در شناسنامه ثبت خواهد شد و سند طلاق  تحویل زن و مرد میشود.

مدارک لازم جهت طلاق توافقی

  • اصل سند ازدواج
  • اصل شناسنامه زن و مرد
  • کپی کارت ملی زن و مرد
  • در صورت نبود اصل سند ازدواج باید رونوشت آن را از دفترخانه محل انعقاد عقد نکاح دریافت کنید.

هزینه انجام طلاق توافقی

در صورتی که هم زوج و هم زوجه بخواهند برای انجام طلاق در دادگاه حضور نداشته باشند هر یک از زوجین باید یک وکیل انتخاب کنند که پیگیری تمام مراحل طلاق توافقی را انجام دهند. برای انجام و رسیدگی دادگاه هردو نفر وکیل بایستی حضور داشته و به جای موکل پی گیری انجام مشاوره، ثبت دادخواست، جلسه رسیدگی دادگاه، ثبت طلاق در دفترخانه طلاق و ….. را انجام دهند. که وکلای این موسسه تمام مراحل را بدون حضور زوجین انجام می دهند. حق الوکاله هر وکیل 700 هزار تومان است. سایر هزینه ها نیز شامل ثبت دادخواست، مشاوره دادگاه، ثبت طلاق در دفترخانه طلاق و….600 هزار تومان می شود. که ثبت طلاق در دفتر طلاق نیز توسط وکلای زوجین صورت می گیرد.جمع کل هزینه ها از ابتدا تا تحویل مدرک طلاق کلا دو میلیون تومان می شود. و هیچ هزینه دیگری توسط متقاضی پرداخت نمی گردد.

تکلیف مهریه در طلاق توافقی چه می شود؟

مهریه به مالی گفته می شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود می پردازد یا مکلف به پرداخت می شود.

می‏توان مهریه را بعنوان یک پشتوانه اجتماعی برای زن محسوب کرد زیرا در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری می‏شود زیرا مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد و همچنین مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه با از دست رفتن سرمایه جوانی و زیبایی امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است مهریه چیزی به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیله ای برای تأمین زندگی آینده اوست.

زن و مرد میتوانند در ضمن طلاق توافقی شرط نمایند که طلاق توافقی در قبال بذل کل مهریه باشد و یا طلاق توافقی در قبال نیمی از مهریه باشد و یا حتی مرد میتواند با اختیار خود تمامی مهریه را به زن پرداخت نماید. در هر حال در این سه حالت زن و مرد میتوانند با هم توافق نمایند.

مقدار نفقه‌ای که در طلاق توافقی باید پرداخت شود چقدر است؟

نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن. البسه. غذا. اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و هر آنچه را به صورت عادت یا احتیاج لازمه زندگی وی باشد که میزان نفقه بر اساس شئونات اجتماعی و خانوادگی زوجه توسط دادگاه تعیین خواهد شد و مرد تحت هر شرایطی مکلف به پرداخت آن به زن میباشد.

گر چه در قانون مدنی و کیفری ایران نسبت به پرداخت نفقه تاکید بسیاری شده است تا به این وسیله مردان ملزم به پرداخت حق و حقوق شرعی و قانونی همسر خود باشند اما در مواردی نیز به آنها اجازه داده شده است که از پرداخت آن خودداری کنند و مهمترین چراغ سبز قانون مدنی برای ندادن نفقه به زن ماده 1108 ق. م است که میگوید هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناء کند مستحق نفقه نخواهد بود. زن و مرد میتوانند با یکدیگر توافق نمایند که مبلغی به عنوان نفقه تا پایان زمان عده زن (سه ماه و ده روز) به زن پرداخت شود.

لازم به ذکر است در صورتیکه زن باکره باشد عده نخواهد داشت.

جهیزیه زن قابل استرداد است

جهیزیه ای که زن به خانه شوهر میاورد به معنای انصراف زن از مالکیت یا شریک ساختن مرد در آن نیست بلکه مرد می‌تواند از منافع آن با اجازه زن استفاده کند که براساس قانون جهیزیه نوعی «اباحه تصرف» است و هیچ حقی را برای شوهر ایجاد نمی‌کند چرا که زن می‌تواند جهیزیه را به دیگری هم انتقال دهد.

دعوی استرداد جهیزیه همانند هر دعوی حقوقی دیگر نیاز به اثبات بردن و تحویل جهیزیه به منزل داماد و بقای آن از طرف مدعی دارد و باید به یکی از طرق ادله اثبات دعوا، وجود حق ثابت شود.

معمولاً مشکل از آنجایی آغاز می شود که لیست جهیزیه موسوم به “سیاهه” وجود نداشته باشد زیرا در نزد بیشتر خانواده ها گرفتن رسید از زوج هنگام بردن جهیزیه بی اعتمادی به وی در اوایل ازدواج تلقی می شود.

در صورتیکه طلاق توافقی باشد زن میتواند جهیزیه خود را مسترد کند و اگر هم وسایلی را خریداری کرده باشد میتواند با توافق زوج مقداری از آنها را در منزل زوج باقی بگذارد و یا نیمی از آن را مسترد کند.

اجرت المثل در صورتیکه طلاق توافقی باشد به زن تعلق میگیرد؟

اجرت‌المثل در طول شرط مالی ضمن عقد در مورد کارهای زوجه در امر خانه‌داری و نیز در طول اجرت‌المسمی است.

یعنی اگر زوجه در امور خانه‌داری، شرط ضمن عقد داشته باشد، نوبت به اجرت‌المثل نمی‌رسد. زوجه نباید قصد تبرع داشته باشد؛ چرا که اگر در انجام کارهای خانه‌داری از ابتدا قصد و نیت تبرع و به اصطلاح رایگان داشته باشد، نمی‌تواند اجرت‌المثل ایام زوجیت را بگیرد.

درخواست طلاق نباید از سوی زوجه باشد و لازم است که شوهر قصد طلاق داشته باشد. البته اگر تقاضای طلاق از طرف زوج داده شده است و ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار زوجه باشد، در این صورت نیز اجرت‌المثل به او تعلق نمی‌گیرد.

چنانچه زوجه کارهایی را که شرعا بر عهده وی نبوده، به دستور زوج و با نداشتن قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت‌المثل کارهای انجام‌ گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می‌کند.

در نحله دادگاه با توجه به وضع مالی زوج و زحمات زوجه مبلغی را به عنوان نحله تعیین می کند که به زوجه بپردازد و در نحله نیازی به تعیین کارشناس نیست و قاضی باید راجع به وضعیت مالی زوج تحقیق و با توجه به زحمات زن مبلغ متناسبی بابت نحله معین کند. زن و مرد میتوانند توافق نمایند که مرد مبلغی به عنوان اجرت المثل ایام زندگی به زن پرداخت نماید که البته به طور معمول در طلاق توافقی زوجه نسبت به اجره المثل ادعایی ندارد.

حضانت فرزندان با پدر یا مادر است؟

برای حضانت و نگهداری طفل که پدر و مادر او از یکدیگر جدا شده‌اند، مادر تا 7 سالگی (پسر یا دختر فرقی ندارد) اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است (دختر تا پایان سن 9 سالگی و پسر تا پایان سن 15 سالگی) حضانت و نگهداری از فرزند امری است که بر اساس مصالح عمومی و نیاز طبیعی فرزندان تنظیم شده است؛ یعنی پس از جدایی در زمانى که فرزند نیاز بیشترى به مادر دارد، اولویت نگهدارى فرزند به او داده شده و در عین حال در همین مدت، تأمین هزینه زندگى کودک برعهده پدر است.

اما پس از طی این دوران (بعد از 7 سالگی ) حضانت فرزند به پدر داده خواهد شد مگر اینکه عدم صلاحیت پدر اثبات شود.


در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت کودک (صغیر یا محجور) با والدی که زنده است خواهد بود. هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده ‌باشد. مثلاً با فوت پدر، حضانت طفل با مادر است؛ نه پدربزرگ طفل. حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آنها است؛ مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادسـتان، اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.

در زمان طلاق توافقی زن و مرد میتوانند شرط کنند که مثلا حضانت دختر 8 ساله با مادر باشد که پدر باید وکالتی در این مورد به زن بدهد و یا مرد شرط کند که قصد نگهداری فرزند پسر 10 ساله را ندارد و البته بهتر است وکالتی در این مورد به زوجه بدهد.

نفقه فرزند را چه کسی باید پرداخت کند؟

پرداخت نفقه فرزندان بر عهده پدر خواهد بود  در زمان طلاق توافقی زوجین می توانند توافق کنند پدر وظیفه ای در خصوص پرداخت نفقه به فرزند نداشته باشد و هزینه نگهداری از فرزند بر عهده مادر باشد.

نحوه ملاقات فرزند چگونه است؟

در زمانیکه حضانت فرزند با مادر باشد پدر حق ملاقات فررزند را خواهد داشت و بالعکس در زمانیکه حضانت فرزند با پدر است مادر حق ملاقات خواهد داشت.

لذا در زمان طلاق توافقی زن و مرد میتوانند در خصوص ساعت ملاقات با فرزند و تعداد روزهای ملاقات در هفته با یکدیگر توافق نمایند مثلا زن عنوان کند که مرد در روزهای یکشنبه و سه شنبه در ساعت 9 تا 11 میتواند فرزند خود را ملاقات نماید.

وضعیت حمل و باکره بودن چگونه مشخص میشود؟

در صورتیکه زن باکره باشد در توافقات اقرار به باکره بودن خواهد کرد و در زمانیکه قصد اجرای صیغه طلاق را دارند باید به پزشکی قانونی مراجعه کرده و گواهی سلامت بکارت بگیرد.

در صورتیکه زن باکره نباشد و باردار نیز نباشد در توافقات زن اقرار به عدم باردار بودن خواهد کرد و برای اجرای صیغه طلاق ارائه گواهی عدم بارداری الزامی خواهد بود. در صورتیکه زن باکره باشد میتوانند بعد از ثبت طلاق برای حذف نام همسر سابق از شناسنامه خود اقدام نمایند.



منبع:سایت خوب وکیل پایه یک نیکزاد اختری

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

نفقه شامل تمام نیازهای یک انسان برای گذران زندگی است که در قانون مرد موظف به تامین آن میباشد بارها وبارها در مورد آن نوشته ایم 

وقتی زن ومردی به مرحله طلاق میرسند پرداخت نفقه مطرح میشود که اگر توافق در میان باشد بنا به توافقی که انجام شده پیش میروند در غیر این قوانینی وجود دارد که متاسفانه به سود آقایان است وچراغ سبزی که همیشه پیش رویشان بودهمبنی بر عدم پرداخت 

این خود یکی از ده ها مشکلی است که پیش روی زنان مطلقه است که با وجود مشکلات اقتصادی ونداشتن شغل وشرایطی که جامعه پیش روی زنان مطلقه قرار میدهدبا این هم باید مواجه شوند در این مقاله به دتفسیر در مورد نفقه ومقدار وزمان پرداخت آن میپردازیم




مقدار نفقه‌ای که در طلاق توافقی باید پرداخت شود چقدر است؟

نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن. البسه. غذا. اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و هر آنچه را به صورت عادت یا احتیاج لازمه زندگی وی باشد که میزان نفقه بر اساس شئونات اجتماعی و خانوادگی زوجه توسط دادگاه تعیین خواهد شد و مرد تحت هر شرایطی مکلف به پرداخت آن به زن میباشد.

گر چه در قانون مدنی و کیفری ایران نسبت به پرداخت نفقه تاکید بسیاری شده است تا به این وسیله مردان ملزم به پرداخت حق و حقوق شرعی و قانونی همسر خود باشند اما در مواردی نیز به آنها اجازه داده شده است که از پرداخت آن خودداری کنند و مهمترین چراغ سبز قانون مدنی برای ندادن نفقه به زن ماده 1108 ق. م است که میگوید هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناء کند مستحق نفقه نخواهد بود. زن و مرد میتوانند با یکدیگر توافق نمایند که مبلغی به عنوان نفقه تا پایان زمان عده زن (سه ماه و ده روز) به زن پرداخت شود.

لازم به ذکر است در صورتیکه زن باکره باشد عده نخواهد داشت.


حقوق زن در طلاق توافقی

 

بسیاری از افراد که در جهت طلاق توافقی به وکلا مراجعه می کنند ،

دارای این طرزه تفکر هستند که زن باید تمام حقوق مالی و معنوی خود را ببخشد ،

در حالی که اصلا این طور نیست .

زوجه در صورت قبول زوج می تواند تمام حق و حقوق خود را مطالبه نماید.

قبل از ثبت طلاق توافقی و ارجاع به شعبه دادگاه لازم است که زوجین در باره ی تمام موارد مشترک خود

اعم از مالی و غیر مالی (مهریه , نفقه , دیدار با فرزندان مشترک , …) به توافق برسند.

 

مهریه  در طلاق توافقی

پرداخت کامل یا جزئی از مهریه و یا حتی عدم پرداخت مهریه کاملا وابسته به توافق زن و مرد است ،

در طلاق توافقی معمولا مهریه در مقابل حق طلاق مرد است .

مثلا مرد میتواند به همسرش بگوید که ۱۰۰سکه از مهریه  یا بخشی از آن را ببخش تا در قبال آن طلاق توافقی بگیریم.

یا حتی ممکن است توافق شود مقداری از مهریه به صورت یکجا یا اقساط به زن پرداخت شود ,

ولی معمولا زن از مهریه خود گذشت می‌کند تا مرد راضی به طلاق توافقی شود.

 

نفقه در طلاق توافقی

 

برای مثال زوجینیپنج سال باهم زندگی می کنند و زوجه در این مدت هیچ نفقه ای دریافت نکرده است.

در این شرایط زن میتواند برای دریافت نفقه پنج ساله ی خود از شوهر اقدام کند.

اما زمانی که زوج و زوجه قصد طلاق توافقی داشته باشند ،به دلیل اینکه مردان در اکثر مواقع راضی به جدایی نمیشوند،

زن میتواند مقداری از نفقه خود و یا تمام نفقه را نسبت به شوهرش ببخشد تا شوهر راضی به طلاق توافقی شود.

یعنی گرفتن و یا نگرفتن نفقه در طلاق توافقی کاملا بستگی به توافق میان زن و شوهر خواهد داشت.

ولی معمولا زنان در طلاق توافقی نفقه خود را میبخشند.

 

اجرت المثل در طلاق توافقی

 

اجرت المثل، مزدی است که زوجه بابت کارهایی که در منزل انجام میدهد دریافت میکند؛

و آن زمان به ویزن تعلق میگیرد که طلاق از طرف مرد باشد و یا خود زوجه قصد نداشته باشد که ،

اینکارها را مجانی انجام دهد.

بنابراین دو طرف باید در خصوص اجرت المثل توافق کنند و معمولا از طرف زوجه اجرت المثل  در طلاق توافقی بخشیده می شود.

 

جهیزیه در طلاق توافقی

زوجه میتواند جهیزیه ای که به خانه شوهر می آورد را در لیستی نوشته و آن را نزد خود نگه دارد

 این لیست معمولا ، سیاهه جهیزیه نامیده میشود .

سیاهه جهیزیه زمانی اعتبار دارد که شوهر آنرا امضا کرده باشد.

در طلاق توافقی طرفین باید در خصوص جهیزیه ای که زن به خانه آورده است توافق کنند ؛

اما معمولا زوجه جهیزیه خود را با خود میبرد.

اگر هم زوجین توافقی در خصوص جهیزیه نکنند، زوجه میتواند با استناد به سیاهه برای گرفتن جهیزیه خود اقدام کند.


نگهداری فرزندان در طلاق توافقی


بیشترین علت دخالت دادگاه‌ها در طلاق توافقی، تعیین تکلیف نسبت به  ”  حضانت و نگهداری فرزندان مشترک  “

بعد از طلاق توافقی است که در هر حال بین زوجین نسبت به این امر نیز توافق صورت می‌گیرد.

توافقی که طرفین به عنوان پدر و مادر فرزندان تنظیم میکنند در دادگاه اعتبار دارد و مطابق آن، دادگاه حکم صادر میکند.

مثلا زن و مرد میتوانند توافق کنند که بعد از طلاق، نگهداری فرزند دختری که هشت سال سن دارد با مادر باشد.

 

نفقه فرزندان در طلاق توافقی

 

نفقه فرزندان بعد از طلاق توافقی، ارتباطی به حضانت ندارد و در صورتی که پدر وضع مالی خوبی داشته باشد

و فرزندان نیاز به کمک مالی داشته باشند، پدر ملزم به پرداخت نفقه فرزندان است .

یعنی اگر نگهداری فرزندان هم به مادر سپرده شود تحت هر شرایطی پدر باید نفقه فرزندان را پرداخت کند؛

و مادر مسئولیتی در پرداخت نفقه به فرزندان ندارد.

 

وضعیت باردار بودن زن در طلاق توافقی

 

در صورتی که زن اقرار کند که حامله نیست باید بعد از صدور گواهی عدم امکان سازش ,

گواهی عدم بارداری را نیز ارائه دهد .

اگر زن اقرار کند که اصلا رابطه نزدیکی با شوهر خود نداشته است (دوشیزگی ) ,

باید گواهی سلامت بکارت را ارائه کند که این گواهی توسط پزشکی قانونی و سایر مراکز پزشکی معتبر صادر می شود.

• اگر  زن باردار باشد باید مشخص شود تا بعد از به دنیا آمدن فرزند، نام پدر و مادر در شناسنامه قید شود.

باردار بودن زن هیچ ارتباطی با طلاق توافقی ندارد یعنی اگر زن باردار باشد،

طلاق توافقی مطابق توافقات میان زن و مرد انجام خواهد شد.

 توافق در مورد نفقه در طلاق توافقی

 

نفقه نیز مانند مهریه یکی از حقوق مالی مهم زن است، اما یکی از تفاوت های مهمی که با مهریه دارد این است که جنس و مقدار مهریه در سند نکاحیه بصورت کاملا روشن ذکر می شود ولی در مورد نفقه چنین چیزی و جود ندارد و معمولا (تقریبا در ۱۰۰ درصد ازدواج ها) زوج در مقابل زوجه عدد و رقم مشخصی را بصورت کتبی تعهد نمی نماید.

 

همچنین همانطور که گفتیم، به مجرد وقوع عقد، زن مالک مهریه می شود و حتی بر روی آن حق حبس نیز دارد، اما چنین چیزی در مورد نفقه وجود ندارد، بلکه زن بصورت مستمر و در طول دوران زندگی مشترک و همچنین در صورت ناشزه نبودن، مستحق دریافت نفقه می شود.

 

در توافق نامه مربوط به طلاق توافقی ، باید روشن شود که آیا نفقه ای بر ذمه شوهر باقی مانده است یا خیر و اگر باقی مانده، مقدار، شرایط پرداخت و زمان پرداخت آن باید تعیین شده باشد.

 

چنانچه زوجین در رابطه با نفقه به توافق نرسند، دادگاه از صدور گواهی عدم امکان سازش خودداری خواهد نمود و در نتیجه امکان انجام طلاق توافقی هم میسر نخواهد بود.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

متاسفانه آمار طلاق توافقی بسیار بالاست ومراحل آن ساده وکوتاه هست پس میتواند یک تصمیم عجولانه ای باشد که گرفته شده وپشیمانی در پی داشته باشد چه در مورد خود طلاق چه درمورد توافقاتی که انجام شده

در این طلاق چون خانواده در جریان امور قرار نمیگیرند پس از مشاوره وپا درمیانی آنها هم خبری نیست پس هم حمایتشان وهم مشورتشان را از دست میدهند که این خود یکی دیگر از پشیمانی ها میتواند باشد 

غرور بیجا /تصمیم عجولانه/عصبانیت زود گذر/راحت بودن مراحل طلاق/کوتاه بودن زمان طلاق همه ی معایبی هستند که بر این طلاق وارد است وموجبات پشیمانی زوجین را دارد که در اینجا به آن میپردازیم 


معایب طلاق توافقی

۱) معمولا بعد از گرفتن حکم عدم سازش از سوی دادگاه، بعضی از زوج ها به دفتر طلاق مراجعه نمی کنند تا طلاق خود را به ثبت برسانند، بنابراین علاوه بر توافقاتی که در هنگام طلاق توافقی زن و مرد انجام می دهند، باید این مورد هم به صورت توافقی برطرف نمایند تا در هنگام طلاق دچار مشکل نشوند.


۲) بسیاری از زنان پس از طلاق توافقی به دلیل اینکه حاضر شده‌اند از بسیاری حقوق خود بگذرند دچار پشیمانی و نارضایتی می‌شوند.


۳) در این طلاق استفاده دوطرف از آراء و مشاوره افراد متخصص و شاید خانوده و دوستان محروم هستند.


۴) اگر طلاق توافقی مبتنی بر کدورت های آنی و اختلافات کوچک قابل حل باشد آنگاه مبنای درستی برای طلاق نخواهد بود، به ویژه اگر ازدواج ثمره یا کودکانی را داشته باشد



تاثیرات منفی توافقی بودن طلاق ها

 


 متاسفانه آمار طلاق توافقی روز به روز در حال افزایش است و زوجینی که به این صورت از هم جدا می شوند بسیار زیاد شده اند!



در دنیای امروز به راحتی زوج های جوان پس از دعوا برسر یک موضوع پیش پاافتاده توافق می کنند که جدا شوند و متأسفانه این امر در زمانی بسیار کوتاه انجام می شود.


امروز آمار بالای طلاق های توافقی نگران کننده است، چرا که در جامعه اسلامی، خانواده نهادی ارزشمند برای رسیدن به آرامش، تربیت فرزندان و رشد و شکوفایی است و از هم پاشیدن آن،از فروپاشی ارزش های اجتماعی و تربیتی جامعه حکایت دارد. ‏


پشیمانی های بی سود در طلاق های توافقی‏


فرشته روح افزا معاون شورای فرهنگی زنان کشور از روند آسان طلاق های توافقی در دادگاه ها انتقاد می کند و می گوید: یکی از مشکلات طلاق های توافقی این است که در این گونه طلاق ها، زوجین خانواده ها را مطلع نمی کنند و خانواده و بستگان وقتی متوجه ماجرا می شوند که کار تمام شده است و از اینرو پادرمیانی برای حل مشکل دیگر فایده ای ندارد. ‏


وی می افزاید: نکته جالب اینجاست که بسیاری از زوجین بعد از طلاق توافقی، پشیمان می شوند، چون این کار می تواند در پی یک عصبانیت یا موارد جزیی دیگر صورت گیرد که دو طرف به عواقب آن فکر نکرده باشند، اما متأسفانه وقتی طلاق انجام شد بازگشت زوجین به زندگی مشترک، سخت تر می شود.


معاون شورای فرهنگی زنان کشور با اشاره به روند آسان طلاق های توافقی در دادگاه ها، اضافه می کند: برای طلاق توافقی زوجین حتی در یک نیمه روز هم می توانند با یک مرخصی ساعتی از هم طلاق بگیرند؛ حال آن که آسان شدن طلاق های توافقی موضوع مهم و خطرناکی است که نمایندگان مجلس و مسئولان مربوطه باید فکری برای آن کنند.


روح افزا یادآور می شود: با این آسان شدن طلاق، قبح آن نیز به راحتی ریخته شده است، چه بسا زمانی که ما برای خرید یک لباس می گذاریم، از زمانی که به همه مراحل انجام یک طلاق توافقی اختصاص می یابد بیشتر است، یعنی ممکن است ما یکی دو روز برای خرید کفش و لباس وقت بگذاریم و بگردیم، ولی این طوری یک زندگی مشترک که با هزاران زحمت آغاز شده است، به راحتی پایان می یابد و بسیاری از افراد تحت تاثیر یک تصمیم غلط قرار می گیرند.‏


وی با بیان اینکه در این روش آسان، زشتی و بدی طلاق توافقی به چشم نمی آید و این کار به صورت یک امر عادی و در جامعه مطرح می شود که آسیب های زیادی به بار می آورد، تاکید می کند: آمار نشان می دهد در میان طلاق های صورت گرفته در کشور، آمار طلاق های توافقی بالاترین است که یک خطر بزرگ برای جامعه به حساب می آید.‏



مضرات طلاق توافقی

مضرات طلاق توافقی.امروزه آمار بالای طلاق توافقی نگران کننده است چرا که در جامعه اسلامی، خانواده نهادی ارزشمند برای رسیدن به آرامش تربیت فرزندان و رشد شکوفایی است و از هم پاشیدن آن بی ارزشی ارزش های اجتماعی و تربیتی جامعه حکایت دارد.


مقام شورای فرهنگی زنان کشور از روند آسان طلاق های توافقی در دادگاه ها انتقاد می کند و می گوید یکی از مشکلات طلاق های توافقی این است که در این گونه طلاق های زوجین خانواده ها را مطلع نمی کنند و خانواده و بستگان وقتی متوجه ماجرا  می شوند که کار تمام شده است و از این رو پادر میانی آن ها برای حل مشکل دیگر فایده ای ندارد.


وی افزود نکته جالب اینجاست که بسیاری از زوجین بعد از طلاق توافقی پشیمان می شوند چون اینکار می تواند در پی یک عصبانیت یا موارد جزئی صورت بگیرد که دو طرف به عواقب آن فکر نکرده باشند. اما وقتی طلاق انجام شد بازگشت به زندگی مشترک سخت تر می شود.


مضرات طلاق توافقی.برای طلاق توافقی زوجین حتی در یک نیمه روز هم می توانند با یک مرخصی ساعتی از هم طلاق بگیرند. چه بسا زمانی که ما برای خرید یک دست لباس می گذراریم بیشتر از زمانی است که ما برای زندگی خود تصمیم می گیریم. زندگی که با هزاران زحمت آغاز شده به راحتی پایان می یابد و بسیاری از افراد را تحت تأثیر یک تصمیم غلط قرار می دهد.


درمیان طلاق های صورت گرفته در کشور آمار طلاق توافقی بالاترین رقم را دارد که یک خطر بزرگ برای جامعه به حساب می آید. هر طلاق با خود ۷۰آسیب اجتماعی وارد جامعه می کند و بااین آمار خطرناک طلاق، خطرناک تر از آن آمار طلاق های عاطفی است.


دراین نوع طلاق زوجین همدیگر را تحمل می کنند و به آن طلاق زرد و خاموش گفته می شود.


در نوشته های قبل مطالبی در مورد طلاق توافقی بدون وکیل،شرایط طلاق توافقی به چه صورت است،مراحل طلاق توافقی در دوران عقد،حضانت فرزند در طلاق توافقی به شما ارائه دادیم.


مضرات طلاق توافقی در جامعه

مضرات طلاق توافقی.برای شیرین سازی زندگی مشترک، احترام متقابل یکی از ساز و کارها به حساب می آید. صدا کردن همدیگر به اسم کوچک و همراه با کلمات محبت آمیز، مشورت کردن ،سلام کردن و تشکر از همسر است. احترام به زن در نگاه اسلام، احترام به خداست و در دستورات دینی ما احترام مرد به زن بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است.


یکی از علل افزایش طلاق وجود پرونده های زیاد در دستگاه قضاست. قضات به دلیل ازدیاد پرونده ها و ارائه بیلان کار به مسئولان بالاتر، تمایل دارند هرچه زودتر رأی صادر کنند. دادگاه ها نباید در موضوع طلاق شتاب داشته باشند و با این عنوان که طلاق توافقی است در یک جلسه مجوز آن را صادر کنند.


مضرات طلاق توافقی.برای کاهش آمار طلاق مشاوره می تواند در تمامی مراحل زندگی راهگشا باشد و راهنمایی مشاوران مانع از طلاق شود. هر خانواده باید یک مشاور داشته باشد. مشاوران می توانند مرد کاران اجتماعی و روانشناسان باشند.


بسیاری از افراد هدف از ازدواج را فراموش کرده اند و این درحالی است که باید قبل از ازدواج با مشاوران خانواده به این حقیقت دست یابند که ازدواج انتخاب یک همراه برای یک عمر زندگی است. امروزه عوامل مؤثر بر طلاق توافقی ماهواره ها و فضای مجازی عدم آگاهی ،کم بودن شناخت قبل از ازدواج زوجین از یکدیگر، اعتیاد به مواد مخدر، بالا رفتن سطح توقعات و پایین آمدن سطح تحمل زوج های جوان و مهارت های زندگی مهمترین عوامل می باشند.


مشکلات اکثر زنان بعد از طلاق بیشتر می شود

اغلب زنانی که طلاق را تجربه کرده اند حاضرند تا با بازگشت به شرایط گذشته آرامشی هرچند مخدوش و دچار مشکلات عدیده را بر زندگی بعنوان یک زن مطلقه ترجیح دهند.


به گزارش " رویداد" طلاق یک بدعت اجتماعی است و به عنوان ابزاری اجتماعی در مواجه با شکست در ازدواج به کار گرفته می شود. غالبا در فرآیند طلاق یکی از طرفین، درگیری های عاطفی و رنج بیش تری را متحمل می شود و به مدت طولانی تری در بحران به سر می برد.

طلاق نه تنها اثرات اقتصادی منفی بسیاری برای خانواده دارد بلکه این اثرات در تک تک سلول های اجتماعی رخنه می کند و حتی خانواده های سالم، ناخودآگاه در اجتماع تحت تاثیر عوارض طلاق قرار می گیرند.

درجامعه ما،‌واقعیت زندگی زنان مطلقه در زیر انبوهی از باورهای غلط و مشکل زا نادیده گرفته می شود، درصد زیادی از زنان مطلقه، قضاوت های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان مطلقه را باور داشته و احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی را در خود به وجود می آورد.

نیازهای اقتصادی چنین می طلبد که زنان مطلقه با تشکیل خانواده جدید به ترمیم روحی و رفع نیازمندی های خود بپردازند. اما چنین شرایطی در جامعه ما امکان پذیر نیست، به علت چنین محدودیتی احتمال ورود زنان مطلقه به فعالیت های بزهکارانه به سبب نیازهای مالی و جنسی افزایش می دهد.


موضوع دیگر آن است که با توجه به اینکه بسیاری از طلاق‌ها در اوایل زندگی اتفاق می‌افتد می‌توان انتخاب‌های غلط و نادرست را مهم‌ترین دلیل طلاق‌‌ها عنوان کرد. گاهی توجه به ظواهر زندگی آنچنان زیاد می‌شود که اصل برقراری ازدواج و زندگی مشترک را از بین می‌برد.

البته این نکته قابل توجه است که برخی از افراد بر اثر احساساتی شدن تصمیم به انتخاب همسر می‌کنند که این امر کاری بسیار اشتباه است؛ زوجین باید قبل از ازدواج به روحیات و خلقیات همدیگر کاملاً آگاه باشند.


طلاق راه حل آخر نیست


برخی از زوجین به خصوص زنان معمولاً با بروز مسایل کوچک و گاهی بی‌ارزش طلاق را انتخاب می‌کنند. 


زوجین باید بدانند طلاق راه‌حل مناسب و خوبی برای رهایی از مشکلات نیست. طلاق شاید ظاهراً مشکلی را حل کند ولی مشکلات دیگری را برای فرد ایجاد می‌کند،‌ بنابراین زوجین باید به این نکته توجه داشته باشند‌ که طلاق بهترین راه‌حل نیست.


یکی از زنان مطلقه در گفتگو با خبرنگار رویداد گفت: طلاق در واقع مشکلی را از بین نمی‌برد و فقط نوع مشکلات فرد را تغییر می‌دهد و در بسیاری از موارد مشکلات بعد از طلاق سخت‌تر از مشکلات قبل از طلاق است.


زنان و کودکان طلاق در معرض آسیب‌های اجتماعی بیشتری نسبت به مردان قرار دارند افسردگی و به دنبال آن مشکلات روحی از جمله کوچکترین آسیب‌های اجتماعی بعد از طلاق است.


بسیاری از زنان مطلقه بعد از جدایی با والدین خود زندگی می‌کنند ولی برخی از زنانی که متارکه می‌کنند، مکان مناسبی برای گذران زندگی ندارند و حتی افرادی هم که به طور مستقل زندگی می‌کنند، ‌مشکلات خاص خود را دارند.


گاهی برخی سوءتفاهم‌ها و توقعات نابجا باعث بروز مشکلات جدی در زندگی‌های مشترک می‌شود که در این شرایط، مراجعه به مراکز مشاوره خانواده می‌تواند بسیاری از این مسائل را حل کند.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

درامر ازدواج صداقت وهمدلی طرفین از اهمیت بالایی برخوردار است ولی گاهی پیش می آید که طرفین در مورد بیماری که دارند به همسر خود چیزی نگفته ودر واقع از اوپنهان میکند این امر در مردان به راحتی قابل پیگیری است وقانون از او حمایت میکن ولی در مورد زنان این نادیده گرفته شده وعملا حمایتی انجام نمیشود واثبات آن به سختی ومتحمل زمان وهزینه بسیار میشود

درهر صورت اگر مرد وزنی بعد از ازدواج بفهمند که طرف مقابل مریضی خاصی داشته واز او پنهان شده میتواند با مراجعه به دفاتر مربوطه نسبت به طلاق اقدام کند که ما به شرح این موضوع میپردازیم وبا مثالها شما را باشرایط آشنا میکنیم 


طلاق به دلیل پنهان‌‌ کردن بیماری

ژانویه 14, 2018omidمراحل طلاقبدون دیدگاه

این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند. در این شرایط «بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد هر زمان که بخواهد بدون هیچ‌دلیلی می‌تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد.


در این راستا یکی از مواردی که مرد به راحتی و بدون هیچ ‌چون و چرایی می‌تواند همسرش را طلاق دهد، ابتلا به برخی بیماری‌ها قبل یا بعد از ازدواج است. این در حالی است که به گفته کارشناسان حقوق قانون درباره حقوق زن‌ها در این‌باره با قدرت عمل نکرده است.


بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط ویژه و در صورت اثبات ادعایش می‌تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری‌های کشنده و خطرناک از جمله ایدز، هپاتیت و… که عموما غیرقابل درمان یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند، اگر مردی مبتلا به این قبیل بیماری‌ها باشد یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری‌هایی شود، قانون تکلیف ویژه را برای زن مشخص نکرده و سکوت اختیار کرده است. به همین دلیل تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می‌داند.»

درخواست طلاق‌ از سوی زوج یا زوجه به دلیل کتمان کردن بیماری یا بیماری‌های همسر و بروز آن بعد از ازدواج تا حدی قابل قبول است. از سوی دیگر نمی‌توان فردی را که تمایل به ادامه زندگی با شریک زندگی خود ندارد به ادامه زندگی مجبور کرد.


طلاق هم برای همین مسائل است تا در موقع بحرانی مرد و زن آزادی عمل داشته باشند و بتوانند خود را از مخمصه‌ای که بدون اطلاع گرفتار آن شده‌اند، نجات دهند. این در حالی است که وجود عشق و علاقه به زندگی و همسر جلو بسیاری از این‌گونه تصمیمات را می‌گیرد. برای مثال وقتی یک فرد متمول ورشکست می‌شود بی‌شک زنی که به دلیل وضعیت مالی مناسب همسر او شده دیگر توان تحمل شرایط جدید را ندارد و به دنبال بهانه برای طلاق می‌گردد. باید دانست که این طرز تفکر منفعت‌طلبانه و دیدگاه ابزاری به افراد از لحاظ اخلاقی مناسب نیست. هرچند از لحاظ قانونی ازدواج یک قرار داد محسوب می‌شود و در شرایط ویژه یکی از زوج‌ها می‌تواند آن قرار داد را لغو کند.


وقتی افراد بازیچه بیماری دیگران می‌شوند


چندی قبل در دادگاه یک مرد جوان درخواست طلاق داده و به دنبال انجام کارهای قضائی‌اش بود. او درباره چرایی درخواستش به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: قبل از ازدواج، همسرم و خانواده‌اش بیماری صرع او را از بنده پنهان کردند و به این شکل ما ازدواج کردیم. برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است.


او ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تعداد حمله‌های صرع بیشتر شد تا اینکه یک روز همسرم گفت که از کودکی به بیماری صرع مبتلا بوده است. این مرد جوان تاکید کرد: برای همسرم احترام قائلم، اما از اینکه او و خانواده‌‎اش در این مدت مرا بازی داده و با روح و روانم بازی کرده‌اند، ناراحت هستم. به گفته او بیماری صرع چندان حاد نیست و با مصرف یک قرص در روز می‌توان آن را کنترل کرد، اما این بیماری ارثی است و به فرزندم نیز سرایت می‌کند.


وسواس، منشأ مشکلات یک خانواده


فاطمه به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: همسرم بیش از حد در مورد تمیز بودن اشیاء و محیط زندگی حساس است. این حساسیت او باعث شده که به بیماری‌هایی همچون ام اس و آرتروز مبتلا شود. به گفته او همسرم نسبت به اطراف حساس‌ است و روزبه‌روز نیز ناتوان‌تر و ایرادگیرتر می‌شود. دیگر نمی‌توانم این رفتارهایش را تحمل کنم. این زن می‌گوید: دو پسر 15‌ساله و هشت‌ساله دارم با وضعیت پدرشان نمی‌دانم چه تصمیم مناسبی برای ادامه زندگی بگیرم.


برای مثال این شدت وسواس همسرم باعث شده تا در روز چند بار با فرزندانم دعوا کند و از همه چیز ایراد بگیرد. فرزندانم در سنین نوجوانی هستند و این گونه رفتارها در شخصیت آنها تاثیرات سوء دارد. از سوی دیگر اموال و دارایی‌هایش را نزد خانواده‌اش نگهداری می‌کند و نمی‌توان در مخارج خانه و هزینه مدرسه بچه‌ها روی او حساب باز کرد. به گفته فاطمه: این نبود شفافیت در رفتارهای همسرم و خساستش زندگی را برای من و فرزندانم غیرقابل تحمل کرده است.


رعایت بهداشت، متضمن‌ زندگی زناشویی


بر اساس گفته‌های روانشناسان رایحه و موسیقی هیچ‌گاه از ذهن افراد حذف نمی‌شود و فرد هر وقت که اراده کند می‌تواند لحظات و رایحه مورد‌نظر را یادآوری کند. سمیه به کلینیک مشاوره مراجعه کرده و تنها مشکلش را بوی بد دهان و تن همسرش می‌داند و می‌افزاید: هر وقت که این مساله را به او تذکر می‌دهم در خانه جنجال به پا می‌شود و همین مساله زندگی را برایم جهنم کرده است. به گفته او شغل همسرم آزاد است و من هم شرایطش را درک می‌کنم، اما اینکه بعد از کار دوش بگیرد و برای درمان دندان‌هایش به دندانپزشک مراجعه کند، خواسته زیادی نیست. به گفته او به دلیل شغلش دستانش همیشه روغنی و سیاه است، بارها از او خواهش کردم که قبل از مهمانی حمام برود، اما او نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه لج کرده و با سر و وضع آشفته به مهمانی می‌آید.


صداقت، پایه تشکیل زندگی مشترک


یک روانشناس درباره وجود برخی تفاوت‌ها یا بیماری‌‎ها در بروز طلاق به «آرمان» می‌گوید: برخی از زوج‌ها در موقع ازدواج بیماری روحی یا روانی خود را پنهان می‌کنند. برای مثال اگر خانم یا آقا سابقه بیماری روانی داشته باشد به فرد مورد نظر گفته نمی‌شود و بعد از مدتی این مساله در زندگی مشترک نمایان می‌شود و همین مساله نوعی حیله‌گری محسوب می‌شود. در این شرایط از لحاظ قانونی نیز فرد مجاز به طلاق است. امیر هوشنگ مهریار می‌افزاید:‌ در برخی مواقع نیز بعد از ازدواج مسائل غیرقابل پیش‌بینی همچون ناباروری همسر، عدم تمکین همسر از لحاظ جنسی و… روابط را به طلاق می‌کشاند. به گفته او برخی از خطرات روابط را تهدید می‌کنند. به عبارت دیگر برخی از افراد مشکلات جسمی و روانی را در ازدواجشان مخفی می‌کنند.


در حالی که بروز این مشکلات بعد از ازدواج بر روابط زوج‌ها تاثیرگذار است. در این میان باید تاکید کرد که اگر روابط از روی عشق، علاقه و شناخت کافی برقرار شود، طبیعتا این گونه مسائل منجر به طلاق نمی‌شود. این روانشناس تاکید می‌کند: در اغلب روابط به‌دلیل ملاحظات شکل گرفته شاهد درخواست طلاق به دلایل مختلف هستیم. مهریار می‌افزاید: از لحاظ شرعی هم وقتی یکی از زوج‌ها نازا باشد یا از قدرت جنسی مناسب برخوردار نباشد، شرع به دیگری اجازه درخواست طلاق را داده است.


بنابراین بروز این مسائل در زندگی مشترک طبیعی است. در حالی که می‌توان با استفاده از فناوری‌های جدید در علم پزشکی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد. برای مثال وقتی خانمی به دلیل بوی بد همسرش تقاضای طلاق می‌دهد، باید تاکید کرد که او به دنبال بهانه برای طلاق گرفتن است. باید دانست که برخی افراد به دلیل ملاحظات ویژه با فرد ازدواج می‌کنند، اما با گذشت مدتی متوجه می‌شوند که در زندگی به اهداف خود نمی‌رسند و به بهانه‌تراشی می‌پردازند. همچنین مهریار تاکید می‌کند: برخی از افراد حساس هستند و مسائل کوچک را دلایل تصمیم به طلاق خود می‌دانند. در دنیای امروز هرگونه نارسایی و بیماری افراد قابل کنترل و پیشگیری است.


این روانشناس می‌افزاید:‌ وقتی روابط زوج‌ها بر علایق عاطفی عمیق و شناخت کافی استوار باشد، این گونه بهانه‌تراشی‌ها چندان طبیعی نیست. برای مثال در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها با تصمیم خانواده انجام می‌شد و در بسیاری از موارد مرد می‌توانست مسائل کوچک را بهانه کرده و زن را طلاق دهد. در واقع برای حفظ حمایت زنان در قوانین تصمیم‌گیری‌های یک طرفه بوده است. در شرع اسلام با تدوین مهریه تلاش شده تا جلو این تصمیمات گرفته شود. مهریار می‌گوید: برای مثال وقتی زن بعد از ازدواج متوجه بیماری صرع یا هر بیماری جسمی یا روحی غیرقابل درمان همسرش شود، نمی‌توان از او توقع داشت که فداکاری کرده و تا آخر عمر با فرد مبتلا به بیماری زندگی کند.


این در حالی است که در برخی مواقع بیماری‌ها با عواقبی همچون از دست دادن شغل، ناتوانی در انجام برخی فعالیت‌ها، بروز اتفاقات ناگوار در زمان بیماری و… همراه است. به عبارت دیگر مسائلی بروز می‌کند که طلاق در آن شرایط مجاز است. به گفته او در جامعه ما بسیاری از خانواده‌ها بیماری روانی پسرشان را پنهان کرده و بر این باور هستند که بیماری فرد با ازدواج درمان می‌شود؛ غافل از اینکه بعد از گذشت مدتی نه تنها بیماری فرد درمان نمی‌شود، بلکه همسر او دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارد. در این موارد از بعد قانونی و اخلاقی هیچ ‌دلیلی برای ادامه زندگی وجود ندارد، مگر دلایل ویژه‌ای همچون وجود فرزند و… .


پنهان کردن بیماری, یک ماده طلاق است

قانون درباره مخفی کردن بیماری از همسر چه می گوید


حتما تا به حال دیده یا شنیده‌اید که خانمی و آقایی به دلیل اینکه همسرشان واقعیت مهمی مثل بیماری را قبل از ازدواج از آنها پنهان کرده، تصمیم به طلاق گرفته‌اند. شاید هم این سوال برایتان مطرح باشد که اگر طرف مقابل به چه بیماری‌هایی مبتلا باشد، امکان درخواست طلاق وجود دارد...



اصلا «طلاق» یا «فسخ نکاح»؟ مگر اینها با هم تفاوت دارند؟ بله، فرق دارند. پس آنچه قانون دراین‌باره می‌گوید، با هم مرور می‌کنیم.



اگر خانم یا آقایی بیماری‌شان را از طرف مقابل پنهان کنند، برای او حق فسخ وجود دارد؛ آن هم فسخی که طبق قانون (ماده ۱۱۳۱)، فوریت دارد. یعنی اگر کسی بلافاصله بعد از اینکه متوجه بیماری همسرش می‌شود، برای فسخ نکاح اقدام نکند، این حق و اختیار او از بین می‌رود. البته به شرطی که از لزوم فوریت فسخ اطلاع داشته باشد. تشخیص این موضوع که امکان و اختیار فسخ تا چه زمانی است به عرف و عادت بستگی دارد.




حالا اگر فسخ انجام شود، زن می‌تواند مهرش را مطالبه کند؟



هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به هر دلیلی فسخ شود، زن حق مهر ندارد مگر اینکه علت فسخ نکاح، ابتلای شوهر به «عنن» باشد. (ناتوانی در نزدیکی با زن). در این صورت، با وجود فسخ نکاح، نصف مبلغ مهریه به زن تعلق می‌گیرد. (ماده ۱۱۰۱)



قبل از اینکه به بقیه بحث در مورد موضوع پنهانکاری بپردازیم، باید بدانید «فسخ» با طلاق تفاوت دارد.




تفاوت فسخ و طلاق



طلاق عملی حقوقی است که تشریفات خاصی دارد مثلا باید صیغه طلاق جاری شود و در حضور ۲ مرد عادل انجام گیرد ولی فسخ نکاح تشریفات خاصی ندارد و فقط به اراده صاحب حق انجام می‌شود. البته با مراجعه به دادگاه.



پیش از طلاق باید از دادگاه، حکم و اجازه گرفته شود ولی در فسخ می‌توان با ارسال اظهارنامه‌ رسمی دادگستری فسخ را اعلام و تنفیذ آن را از دادگاه درخواست کرد.



در طلاق رجعی، مرد می‌تواند در ایام عده دوباره به زن رجوع کند ولی در فسخ این حق وجود ندارد.



فسخ فقط به اراده کسی که حق آن را پیدا کرده، انجام می‌شود و نیازی به رضایت طرف مقابل برای انجام این کار نیست.




چه بیماری‌هایی فسخ را در پی دارد؟



طبق ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی، جنون هر کدام از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل باعث حق فسخ است.



معنای این ماده قانونی، این است که فرد مدام دچار این بیماری باشد نه اینکه برای مدت کوتاهی دچار بیماری روان‌پزشکی شود و بهبود یابد. این قانون زمانی مصداق پیدا می‌کند که فرد هر چند وقت یک‌بار، مثلا هر هفته یا ماهی یک چند بار دچار حالت‌های غیرعادی باشد یا تمام روزها علایم این بیماری در او دیده شود. البته این بیماری باید مادام‌العمر و برای طرف مقابل خطرناک باشد.



عیب‌هایی که برای مرد و زن حق فسخ ایجاد می‌کند، از نظر قانگذار یکی نیست.



عیب‌هایی در مرد که حق فسخ برای زن ایجاد می‌کند عبارتند از:



۱) حضا؛ (یعنی اخته‌ بودن مرد از طریق دخل و تصرف و عملیات مادی در بیضه که باعث می‌شود نابارورشود)



۲) عنن؛ به شرطی که حتی یک‌بار عمل زناشویی انجام نشده باشد.



۳) مقطوع بودن آلت؛ (یعنی قطع شدن آلت‌تناسلی به اندازه‌ای که مرد قادر به برقراری رابطه زناشویی نباشد.)



عیب‌هایی در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد می‌کند:



۱) ابتلا به جذام



۲) برص



۳) افصاء (یکی‌شدن مجرای حیض و بول در اثر مقاربت)



۴) زمین‌گیر بودن زن



۵) نابینایی هر دو چشم



این عیب‌ها در صورتی باعث ایجاد حق فسخ برای مرد می‌شود(ماده ۱۱۲۴قانون مدنی) که در هنگام عقد وجود داشته باشد نه اینکه بعد از عقد ایجاد شود.



البته مثلا اگر مردی که به انتخاب پدر و مادرش با خانمی که چندان او را ندیده ازدواج کند و متوجه شود که به بیماری جذام مبتلاست، حق فسخ ازدواج را دارد.



اگر این موضوع را قبل از برقراری رابطه زناشویی بفهمد، زن حق مهر نخواهد داشت ولی اگر بعد از برقراری رابطه زناشویی متوجه شود، باید تمام مهریه را بپردازد.



طبق ماده۱۱۲۵ قانون مدنی، اگر جنون و عنن بعد از عقد هم اتفاق بیفتد، به زن حق فسخ داده می‌شود.



طبق ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی، اگر زن یا مرد قبل از عقد بدانند طرف مقابلشان به یکی از بیماری‌هایی که حق فسخ ایجاد می‌کند مبتلاست، دیگر بعد از عقد حق فسخ نخواهند داشت.



در ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی هم آمده اگر مردی بعد از عقد به بیماری‌های مقاربتی مبتلا شود، زن حق دارد از برقراری رابطه زناشویی با او امتناع کند ولی به او نفقه تعلق می‌گیرد.



(تبصره ۵ ماده ۱۱۳۰قانون مدنی) ابتلای مرد به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا مسری یا هر بیماری‌ صعب‌العلاج دیگری (مثل سرطان) که زندگی مشترک را تهدید کند، یعنی زندگی همراه با مشقت باشد و تحمل آن مشکل شود، باعث می‌شود زن بتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند و در صورتی که ادعای او ثابت شود، دادگاه مرد را وادار به طلاق خواهد کرد. در این صورت خانم می‌تواند تمام حق و حقوق خود را هم مطالبه کند.



حالا اگر خانم یا آقایی مطلع شود همسرش مبتلا به یکی از بیماری‌هایی که حق فسخ ایجاد می‌کند است، باید بلافاصله برای فسخ نکاح اقدام کند و نمی‌تواند بعد از مدت‌ها چنین تصمیمی بگیرد. البته به شرطی که از این موضوع آگاهی داشته باشد. مثلا یک خانم روستایی ممکن است متوجه شود شوهرش دچار عنن است ولی نداند حق فسخ دارد ولی ۲ سال بعد، تازه متوجه اینکه حق فسخ داشته، شود، در این صورت به محض اطلاع فسخ فوریت دارد.



در آخر اینکه اگر کسی که این اتفاق برایش بیفتد، می‌تواند هم خسارت مادی و هم معنوی‌اش را مطالبه کند.



طلاق به دلیل پنهان‌‌ کردن بیماری

این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند.

روزنامه آرمان امروز - زهرا سلیمانی: این روزها در اغلب جوامع بشری نرخ طلاق افزایش یافته است. هر یک از کارشناسان درباره شدت گرفتن این پدیده دلایل ویژه خود را مطرح می‌کنند. در این میان برخی از زوج‌ها نیز به دلیل بروز بیماری یا برخی مسائل که قبل‌تر در زندگی وجود نداشت، تصمیم به طلاق می‌گیرند. در این شرایط «بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد هر زمان که بخواهد بدون هیچ‌دلیلی می‌تواند همسرش را به شرط پرداخت تمام حق و حقوقش طلاق دهد.

 

در این راستا یکی از مواردی که مرد به راحتی و بدون هیچ ‌چون و چرایی می‌تواند همسرش را طلاق دهد، ابتلا به برخی بیماری‌ها قبل یا بعد از ازدواج است. این در حالی است که به گفته کارشناسان حقوق قانون درباره حقوق زن‌ها در این‌باره با قدرت عمل نکرده است.

 

بنابراین طبق اصلاحیه همین قانون زن فقط تحت شرایط ویژه و در صورت اثبات ادعایش می‌تواند دادخواست طلاق دهد. حال با توجه به شیوع برخی بیماری‌های کشنده و خطرناک از جمله ایدز، هپاتیت و... که عموما غیرقابل درمان یا دیردرمان هستند و خطر جانی دارند، اگر مردی مبتلا به این قبیل بیماری‌ها باشد یا در طول زندگی گرفتار چنین بیماری‌هایی شود، قانون تکلیف ویژه را برای زن مشخص نکرده و سکوت اختیار کرده است. به همین دلیل تنها راه نجات زن را در اثبات عسر و حرج می‌داند.»

 

 طلاق به دلیل پنهان‌‌کردن بیماری


درخواست طلاق‌ از سوی زوج یا زوجه به دلیل کتمان کردن بیماری یا بیماری‌های همسر و بروز آن بعد از ازدواج تا حدی قابل قبول است. از سوی دیگر نمی‌توان فردی را که تمایل به ادامه زندگی با شریک زندگی خود ندارد به ادامه زندگی مجبور کرد.

 

طلاق هم برای همین مسائل است تا در موقع بحرانی مرد و زن آزادی عمل داشته باشند و بتوانند خود را از مخمصه‌ای که بدون اطلاع گرفتار آن شده‌اند، نجات دهند. این در حالی است که وجود عشق و علاقه به زندگی و همسر جلو بسیاری از این‌گونه تصمیمات را می‌گیرد. برای مثال وقتی یک فرد متمول ورشکست می‌شود بی‌شک زنی که به دلیل وضعیت مالی مناسب همسر او شده دیگر توان تحمل شرایط جدید را ندارد و به دنبال بهانه برای طلاق می‌گردد. باید دانست که این طرز تفکر منفعت‌طلبانه و دیدگاه ابزاری به افراد از لحاظ اخلاقی مناسب نیست. هرچند از لحاظ قانونی ازدواج یک قرار داد محسوب می‌شود و در شرایط ویژه یکی از زوج‌ها می‌تواند آن قرار داد را لغو کند.


وقتی افراد بازیچه بیماری دیگران می‌شوند


چندی قبل در دادگاه یک مرد جوان درخواست طلاق داده و به دنبال انجام کارهای قضائی‌اش بود. او درباره چرایی درخواستش به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: قبل از ازدواج، همسرم و خانواده‌اش بیماری صرع او را از بنده پنهان کردند و به این شکل ما ازدواج کردیم. برای مثال روز اولی که حمله صرع به همسرم دست داد، داشتم از ترس سکته می‌کردم. جالب است بدانید که در آن وضعیت مادر همسرم هم کوتاه نمی‌آمد، همچنان به بنده می‌گفت تو حرصش دادی یا چیزی گفتی که دخترم ناراحت شده است.

 

او ادامه داد: بعد از گذشت مدتی تعداد حمله‌های صرع بیشتر شد تا اینکه یک روز همسرم گفت که از کودکی به بیماری صرع مبتلا بوده است. این مرد جوان تاکید کرد: برای همسرم احترام قائلم، اما از اینکه او و خانواده‌‎اش در این مدت مرا بازی داده و با روح و روانم بازی کرده‌اند، ناراحت هستم. به گفته او بیماری صرع چندان حاد نیست و با مصرف یک قرص در روز می‌توان آن را کنترل کرد، اما این بیماری ارثی است و به فرزندم نیز سرایت می‌کند.


وسواس، منشأ مشکلات یک خانواده


فاطمه به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: همسرم بیش از حد در مورد تمیز بودن اشیاء و محیط زندگی حساس است. این حساسیت او باعث شده که به بیماری‌هایی همچون ام اس و آرتروز مبتلا شود. به گفته او همسرم نسبت به اطراف حساس‌ است و روزبه‌روز نیز ناتوان‌تر و ایرادگیرتر می‌شود. دیگر نمی‌توانم این رفتارهایش را تحمل کنم. این زن می‌گوید: دو پسر 15‌ساله و هشت‌ساله دارم با وضعیت پدرشان نمی‌دانم چه تصمیم مناسبی برای ادامه زندگی بگیرم.

 

برای مثال این شدت وسواس همسرم باعث شده تا در روز چند بار با فرزندانم دعوا کند و از همه چیز ایراد بگیرد. فرزندانم در سنین نوجوانی هستند و این گونه رفتارها در شخصیت آنها تاثیرات سوء دارد. از سوی دیگر اموال و دارایی‌هایش را نزد خانواده‌اش نگهداری می‌کند و نمی‌توان در مخارج خانه و هزینه مدرسه بچه‌ها روی او حساب باز کرد. به گفته فاطمه: این نبود شفافیت در رفتارهای همسرم و خساستش زندگی را برای من و فرزندانم غیرقابل تحمل کرده است.


رعایت بهداشت، متضمن‌ زندگی زناشویی


بر اساس گفته‌های روانشناسان رایحه و موسیقی هیچ‌گاه از ذهن افراد حذف نمی‌شود و فرد هر وقت که اراده کند می‌تواند لحظات و رایحه مورد‌نظر را یادآوری کند. سمیه به کلینیک مشاوره مراجعه کرده و تنها مشکلش را بوی بد دهان و تن همسرش می‌داند و می‌افزاید: هر وقت که این مساله را به او تذکر می‌دهم در خانه جنجال به پا می‌شود و همین مساله زندگی را برایم جهنم کرده است. به گفته او شغل همسرم آزاد است و من هم شرایطش را درک می‌کنم، اما اینکه بعد از کار دوش بگیرد و برای درمان دندان‌هایش به دندانپزشک مراجعه کند، خواسته زیادی نیست. به گفته او به دلیل شغلش دستانش همیشه روغنی و سیاه است، بارها از او خواهش کردم که قبل از مهمانی حمام برود، اما او نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه لج کرده و با سر و وضع آشفته به مهمانی می‌آید.


صداقت، پایه تشکیل زندگی مشترک


یک روانشناس درباره وجود برخی تفاوت‌ها یا بیماری‌‎ها در بروز طلاق به «آرمان» می‌گوید: برخی از زوج‌ها در موقع ازدواج بیماری روحی یا روانی خود را پنهان می‌کنند. برای مثال اگر خانم یا آقا سابقه بیماری روانی داشته باشد به فرد مورد نظر گفته نمی‌شود و بعد از مدتی این مساله در زندگی مشترک نمایان می‌شود و همین مساله نوعی حیله‌گری محسوب می‌شود. در این شرایط از لحاظ قانونی نیز فرد مجاز به طلاق است. امیر هوشنگ مهریار می‌افزاید:‌ در برخی مواقع نیز بعد از ازدواج مسائل غیرقابل پیش‌بینی همچون ناباروری همسر، عدم تمکین همسر از لحاظ جنسی و... روابط را به طلاق می‌کشاند. به گفته او برخی از خطرات روابط را تهدید می‌کنند. به عبارت دیگر برخی از افراد مشکلات جسمی و روانی را در ازدواجشان مخفی می‌کنند.

 

در حالی که بروز این مشکلات بعد از ازدواج بر روابط زوج‌ها تاثیرگذار است. در این میان باید تاکید کرد که اگر روابط از روی عشق، علاقه و شناخت کافی برقرار شود، طبیعتا این گونه مسائل منجر به طلاق نمی‌شود. این روانشناس تاکید می‌کند: در اغلب روابط به‌دلیل ملاحظات شکل گرفته شاهد درخواست طلاق به دلایل مختلف هستیم. مهریار می‌افزاید: از لحاظ شرعی هم وقتی یکی از زوج‌ها نازا باشد یا از قدرت جنسی مناسب برخوردار نباشد، شرع به دیگری اجازه درخواست طلاق را داده است.

 

 بنابراین بروز این مسائل در زندگی مشترک طبیعی است. در حالی که می‌توان با استفاده از فناوری‌های جدید در علم پزشکی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد. برای مثال وقتی خانمی به دلیل بوی بد همسرش تقاضای طلاق می‌دهد، باید تاکید کرد که او به دنبال بهانه برای طلاق گرفتن است. باید دانست که برخی افراد به دلیل ملاحظات ویژه با فرد ازدواج می‌کنند، اما با گذشت مدتی متوجه می‌شوند که در زندگی به اهداف خود نمی‌رسند و به بهانه‌تراشی می‌پردازند. همچنین مهریار تاکید می‌کند: برخی از افراد حساس هستند و مسائل کوچک را دلایل تصمیم به طلاق خود می‌دانند. در دنیای امروز هرگونه نارسایی و بیماری افراد قابل کنترل و پیشگیری است.

 

این روانشناس می‌افزاید:‌ وقتی روابط زوج‌ها بر علایق عاطفی عمیق و شناخت کافی استوار باشد، این گونه بهانه‌تراشی‌ها چندان طبیعی نیست. برای مثال در گذشته بسیاری از ازدواج‌ها با تصمیم خانواده انجام می‌شد و در بسیاری از موارد مرد می‌توانست مسائل کوچک را بهانه کرده و زن را طلاق دهد. در واقع برای حفظ حمایت زنان در قوانین تصمیم‌گیری‌های یک طرفه بوده است. در شرع اسلام با تدوین مهریه تلاش شده تا جلو این تصمیمات گرفته شود. مهریار می‌گوید: برای مثال وقتی زن بعد از ازدواج متوجه بیماری صرع یا هر بیماری جسمی یا روحی غیرقابل درمان همسرش شود، نمی‌توان از او توقع داشت که فداکاری کرده و تا آخر عمر با فرد مبتلا به بیماری زندگی کند.

 

این در حالی است که در برخی مواقع بیماری‌ها با عواقبی همچون از دست دادن شغل، ناتوانی در انجام برخی فعالیت‌ها، بروز اتفاقات ناگوار در زمان بیماری و... همراه است. به عبارت دیگر مسائلی بروز می‌کند که طلاق در آن شرایط مجاز است. به گفته او در جامعه ما بسیاری از خانواده‌ها بیماری روانی پسرشان را پنهان کرده و بر این باور هستند که بیماری فرد با ازدواج درمان می‌شود؛ غافل از اینکه بعد از گذشت مدتی نه تنها بیماری فرد درمان نمی‌شود، بلکه همسر او دیگر توان ادامه زندگی با او را ندارد. در این موارد از بعد قانونی و اخلاقی هیچ ‌دلیلی برای ادامه زندگی وجود ندارد، مگر دلایل ویژه‌ای همچون وجود فرزند و... .


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

هر ازدواجی در موقع ثبت دردفاتر مربوطه با شرایط خاص می انجامد یکی از آن شرایط قرار دادن مهریه برای زن است که هم پول هم سکه وهم ملک میتواند باشد واین بر ضمنه ی مرد است وهر گاه زن مطالبه کند باید پرداخت گردد وقرار دادن مهر به دوصورت عند المطالبه وعند الستطاعه میباشد 

عندالمطالبه یعنی درست بعد از برقراری صیغه عقد بر گردن مرد است که اگر میل زن به دریافت باشد پرداخت کند 

عندالستطاعه یعنی اگر مرد توان پرداخت نداشته باشد زن نمیتواند مرد را مجبور به پرداخت کند 

هریک از این دونوع مهر خود نیز شامل قوانین وتبصره های مربوط به خود است که دراینجا به آن میپردازیم تا باشناخت کامل از این موضوع به حل مشکلات خود بپردازید


قانون به اجرا گذاشتن مهریه

فوریه 2, 2019adminمهریه1 دیدگاه

به اجرا گذاشتن مهریه برای زن  مستلزم گذراندن مراحلی است که توضیح خواهیم داد.


اجرا گذاشتن مهریه از همان نخستین روزهای پس از عقد امکان پذیر است حتی این حق برای زنان در نظر گرفته شده که تا نگرفتن حق و حقوق مالیشان می توانند تمکین از شوهر نکنند این حق در قانون به حق حبس مشهور است .


مطابق ماده 1085 قانون مدنی : زن می تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط به اینکه مهریه وی حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نمی باشد و شرط دیگر اینکه زوجه قبل از گرفتن مهریه به ایفای وظایف زناشویی اقدام نکرده باشد برابر ماده 1086 چنانچه زوجه قبل از گرفتن مهریه به اختیار و اراده خود از زوج تمکین نماید حق حبس وی ساقط می گردد و دیگر مجاز به امتناع از تمکین مطابق ماده 1085 نیست .


آنچه گفته شد یکی از قوانین به اجرا گذاشتن مهریه بود قانون دیگری که وجود دارد مراجعه به دادگاه خانواده و به اجرا گذاشتن مهریه است در این حالت پس از آنکه دادخواست مطالبه مهریه تنظیم شد و به دادگاه تقدیم شد باید هزینه دادرسی به دادگاه پرداخت گردد که این مبلغ یک بیستم کل مبلغ مهریه است که از آن به نیم عشر نیز یاد می شود و باید به حساب دادگستری واریز گردد تا رسیدگی به پرونده و صدور حکم آغاز شود.


البته این مبلغ پس از پیروزی زن قابل دریافت از مرد است به دین صورت که پس از صادر شدن حکم نهایی و محکومیت مرد به پرداخت مهریه ، مطالبه خسارت ناشی از دادرسی می بایست به دادگاه ارایه شود که این مبلغ به زوجه باز گردانده می شود اما موارد زیادی هستند که برای اقدام زوجه ناتوان از پرداخت هزینه دادرسی است که در این موارد زوجه می تواند با معرفی دو شاهد که شهادت دهند وی توان پرداخت هزینه دادرسی را ندارد ، پرداخت این هزینه را به آخر کار یعنی پس از قطعیت حکم و دریافت مهریه خود از مرد ، موکول کند .


نکته : در صورتی زوج و زوجه توافقی در مورد مهریه انجام دهند و آن را اعلام کنند مبلغ نیم عشر در این حالت ، به یک دوم تقلیل می یابد اما اگر توافقی نباشد زوج علاوه بر پرداخت مهریه باید این هزینه دادرسی را نیز کامل بپردازد .


قانون دیگری که برای به اجرا گذاشتن مهریه وجود دارد اقدام از طریق اجرای ثبت است .


زوجه برای اقدام قانونی از طریق اجرای ثبت باید با دردست داشتن عقد نامه به دفتر خانه محل ثبت عقد مراجعه کند و با ارایه مدارکش تقاضای صدور اجراییه نماید. پس از آن با اجراییه به اداره ثبت مراجعه کند و مطالبه مهریه کند در این حال باید نیم عشر دولتی که بابت هزینه های اجرایی دولت می شود را پرداخت کند که البته می تواند این مبلغ را بعدا از شوهر استرداد کند زوجه اگر مالی از مرد برای معرفی سراغ داشته باشد  می تواند طی دادخواستی همراه با دادخواست اصلی ، درخواست تامین خواسته کند با این کار می تواند دریافت مهریه خود را از محل مال معرفی شده تضمین نماید .


چنانچه زوجه نخواهد کل مبلغ مهریه اش را در دادخواست ذکر کند و از طرفی توان پرداخت هزینه دادرسی را هم نداشته باشد می بایست دادخواستی با عنوان اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به دادگاه ارایه کند که برای اینکار باید ضمن معرفی شهود و مدارکی دال بر ناتوانی در پرداخت هزینه دادرسی این مهم را از محضر دادگاه تقاضا کند .


رای محکومیت زوج برای پرداخت مهریه قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر می باشد اما با توجه به اینکه محکومیت پرداخت مهریه با سند رسمی ازدواج انجام می شود دادگاه تجدید نظر حکم بدوی را تایید می کند پس از ابلاغ حکم دادگاه تجدید نظر به طرفین حکم دادگاه قطعیت یافته و زن با مراجعه به دادگاه و مطابق با حکم تایید شده ای یک نسخه از ان به زوج نیز ابلاغ گردیده تقاضای صدور اجراییه  می کند .


زوج ظرف مدت ده روز پس از دریافت این برگه باید به دادگاه مراجعه نماید و اقدام به پرداخت مهریه کند یا در صورت عدم توان می بایست تامینی را به دادگاه معرفی کند تا تضمینی برای پرداخت مهریه زوجه باشد .


گرفتن مهریه | مدارک لازم برای گرفتن مهریه

مرداد ۲۲, ۱۳۹۷r_adminمهریه

4.8 (96.67%) 6 votes

گرفتن مهریه؛ به محض وقوع عقد، زن مالک تمام مهر شده و میتواند آن را از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری نخواهد داشت. قانون مدنی برای تأدیه و پرداخت مهریه دو شیوه را پیش بینی کرده است که در اسناد رسمی ازدواج ( عقدنامه ) نیز درج شده است:


الف) عندالمطالبه.


ب) عند الاستطاعه.


انتخاب یکی از این شیوه ها در عقدنامه منوط به توافق طرفین و خانواده ی آنهاست. اما متأسفانه بسیاری از زوجین از وجود این دو شیوه از پرداخت مهریه و یا امکان انتخاب یکی از آن ها اطلاعات کافی ندارند و معمولاً هم دفاتر رسمی ازدواج به صورت پیش فرض شیوه ی عندالمطالبه را در پرداخت مهریه تعیین می کنند.


ما در این مقاله سعی داریم روش مطالبه ی مهریه و معنا و مفهوم این دو شیوه از پرداخت مهریه و تفاوت آن ها با یکدیگر را شرح دهیم تا با اطلاع از هر یک از این شیوه ها انتخاب آگاهانه ای داشته باشید.


عند المطالبه: اگر مهریه به صورت عندالمطالبه باشد، به محض اجرای صیغه ی نکاح، زن می تواند تمام مهریه را به صورت یکجا از مرد مطالبه کند، قانون مدنی در ماده ی ۱۰۸۵ یک ضمانت اجرای خاصی هم قرار داده که زوجه می تواند در شرایط ویژه ای از آن استفاده کند.




طبق ماده ی۱۰۸۵ قانون مدنی مقرر شده است که:


« زن می تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.»


بنابراین در صورتی که مهریه عندالمطالبه باشد، زن می تواند تا زمانی که تمام مهریه به او تسلیم نشده است، از ایفاء مطلقِ وظایفی که شرعاً و قانوناً در برابر شوهر دارد امتناع کند؛ (رأی وحدت رویه شماره ۷۱۸ مورخ ۱۳/۲/۱۳۹۰ هیئت عمومی دیوان عالی کشور) ، تمکین در ماده ی حاضر، مطابق رای وحدت رویۀ اخیر الذکر، محدود به تمکین خاص ( رابطۀ جنسی ) نیست.


البته آقایان (زوج) هم بایستی آگاه باشند که قانونگذار در این راستا یک طرفه به قضیه ننگریسته؛ چرا که یک مسیر اختصاصی و ویژه برای آن ها پیش بینی کرده که اگر به موقع و درست از آن استفاده کنند متضرر نخواهند شد. موضوع ازین قرار است که در ماده ی ۱۰۸۶ قانون مدنی اشاره شده:


« اگر زن قبل از اخذ مهر، به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم مادۀ قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه ی مهر دارد ساقط نخواهد شد.»


حق قانونی ایجاد شده با رضایت ذی حق یا به حکم قانون، ساقط می شود. پس چنانچه زن مکرَه به تمکین شده باشد، موجب سقوط حق حبس نخواهد شد.


نظر دکتر حسین صفایی در کتاب مختصر حقوق خانواده اینست که همین که زن اراده و رضایت خود مبنی بر تمکین را اعلام نماید، ولو آنکه نزدیکی صورت نگیرد، موجب سقوط حق حبس خواهد بود.


عند الاستطاعه: قرار دادن مهریه به صورت عندالاستطاعه یعنی پرداخت مهریه بستگی به توانایی مالی مرد دارد. اگر مرد اموالی نداشته باشد زن نمی تواند مرد را مجبور به پرداخت آن بکند بلکه هرگاه مالی از مرد کشف شد با معرفی آن از سوی زن، توسط دادگاه توقیف می گردد. در این نوع مهریه مرد می تواند ادعا کند که مالی ندارد، لذا وظیفه ی اثبات ملائت و قدرت مالی مرد، بر عهده ی زن می باشد.


مهریه یک نوع پشتوانه ی مالی برای زن به حساب می آید و اگر مهر به صورت عندالمطالبه باشد و مرد تمایل به پرداخت مهریه نداشته باشد، در هر حال زن دو راه برای وصول آن دارد:


روش اول: از طریق اجرای ثبت


برای وصول مهریه میتوان به جای مراجعه به دادگاه از یک روش غیرقضائی و چه بسا راحت تر نیز استفاده کرد و آن وصول مهریه از طریق صدور اجرائیه ی ثبتی است. از آنجائیکه مهریه طلب زن از مرد محسوب می شود و در سند رسمی ازدواج نیز ثبت شده است لذا میتوان طبق مواد ۹۲ و ۹۳ قانون ثبت اسناد و املاک، از طریق ادارۀ اجرای ثبت، مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را وصول کند. بر حسب اینکه مهریه ای که در عقدنامه ذکر شده جزء اموال منقول و یا غیرمنقول باشد، مرجع صدور اجرائیه متفاوت است:


۱-  اگر مهریه ی ذکر شده در سند ازدواج، جزء اموال منقول باشد مانند سکه، طلا، وجه رایج، مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانۀ ازدواجی است که خطبۀ عقد را جاری و سند ازدواج را تنظیم نموده است.


۲-  اگر مهریه جزء اموال غیرمنقول ثبت شده در دفتر املاک اداره ثبت و دارای سند رسمی باشد در این صورت مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانه ی اسناد رسمی است که  آن سند را تنظیم نموده است مانند سند مالکیت آپارتمان.


نسبت به اموال غیرمنقولی که در دفتر املاک اداره ثبت سابقه ی ثبت ندارند امکان صدور اجرائیه وجود ندارد.




روش دوم: گرفتن مهریه از طریق دادگاه خانواده

زوجه می تواند برای گرفتن مهریه به دادگاه خانواده مراجعه نماید و برای این منظور بایستی کپی عقدنامه را ضمیمه ی دادخواست کرده و از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی اقدام به طرح دعوا و ثبت دادخواست به خواستۀ گرفتن مهریه علیه زوج نماید.


بر اساس قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، این راه برای آقایان وجود دارد تا در صورت اثبات اعسار از طریق معرفی دو شاهد عادل مرد، از پرداخت یکجای تمام مهریه معاف شوند و مهریه را به صورت اقساطی پرداخت کنند.


در این حالت معمولاً دادگاه های خانواده، بخشی از مهریه را به صورت پیش پرداخت مورد حکم قرار می دهند برای مثال ۱۰ سکه تمام بهار آزادی باید یکجا پرداخت شود و مابقی با توجه به وضعیت مالی و توان اقتصادی و شغل مرد، به صورت ماهانه مثلاً مورد حکم قرار میگیرد، به فرض هر ماه نیم سکه یا یک سکه یا هر دو ماه یک سکه و علی هذا…


زوج بایستی  این سکه هایی را که به صورت ماهانه پرداخت می کند به قسمت اجرای احکام شعبه ای که رأی صادر کرده تسلیم نماید و زن نیز طی رسیدی به صورت ماهانه سکه ها را دریافت کند.


تأمین خواسته

یکی از اقداماتی که بعضی از خانم ها قبل از دادخواست مهریه و یا همزمان با ارائه دادخواست انجام می دهند این است که برای تضمین پرداخت مهریه از سوی مرد، تا زمان صدور رأی قطعی، آن دسته از اموال مرد را که جز مستثنیات دین نبوده و بلامعارض باشد را توقیف کنند تا مبادا زوج آن اموال را انتقال دهد یا تلف کند و مانعی بر سر راه پرداخت مهریه بوجود بیاورد. مانند توقیف خودرو، یا توقیف آپارتمان یا توقیف حقوق ماهیانه مرد.


اگر شوهر شاغل باشد، در زمان زوجیت یک چهارم حقوق ماهیانه مرد قابل توقیف است که تا زمان صدور حکم قطعی، هر ماه از طرف کارفرما یا شرکت یا ارگانی که مرد در آن کار می کند به صندوق سپرده دادگستری واریز می شود که بعد از صدور حکم قطعی به زن داده شود.


برخی از اموال مرد قابل توقیف از طریق تأمین خواسته نیستند همانند پول پیش خانه یا قرض الحسنه و یا مستثنیات دین همچون یک دستگاه آپارتمان یا اتومبیل در حد شأن و منزلت مرد، ابزار آلات کسب و کار، اثاثیه اولیه و مورد نیاز زندگی در حد رفع حاجت.


چنانچه شخصی غیر از شوهر، متعهد پرداخت مهریه گردد، الزام شوهر به دادن مهر از بین نمی رود و ثالث در حکم ضامن خواهد بود.


هرگاه معلوم گردد که مهر در زمان عقد، معیوب بوده است، زن می تواند قرارداد مهر را فسخ کند و مثل یا قیمت آن را دریافت کند، یا آنکه مهر را همان گونه که هست بپذیرد و تفاوت قیمت میان مهر صحیح و معیوب ( ارش ) را مطالبه کند. در صورت تلف مهر قبل از تسلیم، زوج باید مثل یا قیمت آن را به زن تحویل دهد.


هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مِثلاً یا قیمتاً استرداد کند. در این حالت چنانچه افزایش قیمت مهر بواسطه افزودن مال معینی به مهر از جانب زن باشد (مانند کاشت درخت در باغ یا احداث ساختمان در زمین )، شوهر فقط مالک نصف مهر می شود نه مالک آنچه که به وسیله ی زن اضافه شده است؛ البته شوهر می تواند برای بقای اموال زن ( درخت و بنا ) روی زمین خود از وی اجرت المثل بگیرد.


اگر چنانچه افزایش بهای مهر در نتیجه ی تغییر شکل مهر در اثر تصرفات زن باشد (مانند تبدیل سنگ به مجسمه ) زن مستحق نصف افزایش قیمتی خواهد بود که حاصل عمل وی بوده است.


هرگاه مهر را شخصی به جز شوهر، به صورت تبرعی پرداخت کرده باشد، چون تبرع در مهر به منزله ی هبه به شوهر است، در صورت وقوع طلاق، نصف مهر به شوهر برمی گردد، نه به شخص پرداخت کننده مهر.


در نکاح منقطع، موت زن در اثناء مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند. در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.


در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته، شوهر می تواند آن را استرداد نماید.


* اموالی که کسی مدعی مالکیت آن نباشد.



  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

در طلاق های توافقی زوجین با توافق بر سر هر چیز از هم جدا میشوند که معمولابا بخشش قسمتی یا تمام مهریه از طرف زن این مهم انجام میشود 

مطالعه نشان داده که بیشتر این زنان بعد از اجرایی شدن طلاق با وجود شرایط بد اقتصادی وجامعه از این بخشش پشیمان میشوند 

پس قانون راهی برای جبران این جلوی پای زنان میگذارد با قرار دادن مهلت سه ماهه بعد از طلاق امکان برگشت وگرفتن قسمتی یا تمام بخششی که داشته را دارد تنها در این مدت میتواند پرونده را باز ومهریه را مطالبه کند بعد ازاین هیچ حق قانونی ندارد 

این بازگشت ومطالبه مهریه نیز خود شرایطی دارد مبنی بر این که زن باکره ویا یائسه هست یا نه که این خود شرایط وقوانینی دارد که دراین باره مفصلا میپردازیم



مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقی

مارس 6, 2019adminمراحل طلاق بدون دیدگاه

 طلاق توافقی آسانترین شیوه طلاق گرفتن وجدایی زوجین است

در طلاق توافقی مهریه نقش مهمی را ایفا می کند و یکی از ارکان مهم در این نوع از طلاق است .


در این نوع طلاق همانطور که از نامش پیداست دو طرف دعوی بر سرتمام مسائل مربوط از جمله مسائل مالی و غیر مالی به توافق نسبی می رسند و سپس اقدام به جدایی از این طریق می نماید بنابراین رای دادگاه همان توافق زوجین است و عینا توافقی که شده در گواهی عدم امکان سازش در طلاق توافقی قید می گردد .


نکته : پس از جدایی چنانچه به توافقات قید شده در گواهی عدم امکان سازش عمل نگردد ضمانت اجرایی که بابت عدم اعمال آن تعیین شده توسط دادگاه اجرا می شود .


اما آنچه مطرح است و بسیار پرسش می شود اینست که آیا پس از طلاق توافقی اخذ مهریه ممکن است ؟

در این باره باید گفت در طلاق توافقی اگر زوجه به هنگام ثبت طلاق باکره یا یائسه باشد طلاق قابل رجوع نیست اما چنانچه زوجه باکره یا یائسه نباشد طلاق از نوع رجعی است و زوجه طی مدت زمان عده که این مدت حدودا سه ماه در قانون تعیین شده مرد می تواند به زن رجوع نماید.


 


مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقی

مطالبه مهریه بعد از طلاق توافقیمهریه


 


در مورد طلاق توافقی باید گفت این طلاق از دسته طلاق های خلعی است در طلاق خلعی زوجه باید مبلغی به زوج بدهد این مبلغ می تواند بخشش بخشی از مهریه زن باشد یا هر چیز دیگری غیر از آن و حتی می تواند مبلغ خیلی ناچیزی باشد در این حالت اگر باکره و یائسه نباشد و مدت زمان عده  نیز به اتمام نرسیده باشد زن می تواند به آنچه که پرداخته رجوع کند یا به مهریه بذل کرده خود رجوع نماید .


در این حالت زوجه باید به دفترخانه ای که طلاق توافقی در آن انجام شده رجوع نماید و تقاضای رجوع از آنچه بذل نموده را بکند . پس از رجوع زوجه به ما بذل ، طلاق به ماهیت اصلی خود که رجعی بودن است باز می گردد و زوج نیز قادر است به زوجیت رجوع کند و در این حالت اثر طلاق از بین  رفته و زن و مرد رابطه زوجیت قبل بین شان برقرار می گردد .


نکته مهم اینجاست که در ، صورت انقضای مدت عده زوجه به هیچ عنوان حقی برای رجوع به ما بذل ندارد حالت دیگر ی که پیش می آید اینست که زوج در ازای پرداخت مهریه ، چک یا سفته به زوجه داده است در این صورت عدم وصول این مدارک زوجه می تواند از دادگاه درخواست مطالبه مهریه خود را بکند که این امر اصولا بعد از طلاق حادث می شود در این حالت امکان جلب و توقیف اموال مرد برای زوجه فراهم می شود اما حالتی هم هست که ممکن است مرد سندی همچون چک یا سفته نداده باشد اما اگر در توافق قید شده باشد که در موعد مقرری مهریه را بپردازد و این کار را انجام ندهد این امکان برای زوجه وجود دارد که از طریق دادگاه این امر را پیگیری کند و با ارایه دادخواست مطالبه مهریه ، مهریه خود را طبق توافق از طریق قانون از مرد بگیرد .


نکته : ازدواج مجدد زوجه پس از طلاق از همسر سابق به هیچ وجه مانعی برای گرفتن مهریه از همسر سابق خود نمی شود و این ادعا از مرد به هیچ وجه پذیرفته نیست .


درخواست طلاق از طرف زن و گرفتن مهریه

اسفند ۲۲, ۱۳۹۷r_adminطلاق یکطرفه

Rate this post

درخواست طلاق از طرف زن به جز حالتی که در طلاق خلع مطرح می شود و در آن زن ازکل یا بخشی از مهریه خود می گذرد ، در دو صورت دیگر نیز مطرح است . در این دو حالت می خواهیم به بررسی مهریه زن در ضمن طلاق بپردازیم :


 




۱-مهریه در بحث وکالت در طلاق :

براساس قانون ، ماده۱۱۳۳ قانون مدنی ، حق طلاق با مرد است . مرد می تواند این حق خود را با دادن وکالت به زن بدهد . در این حالت زن وکالتی مطلق و عام دارد که هر زمانی که بخواهد می تواند بدون هیچ دلیلی از مرد طلاق بگیرد . بدیهی است مهریه زن در این حالت قابل مطالبه بوده ونیازی به گذشت از آن نمی باشد .


۲– مهریه در بحث طلاق با استنادبه شرایط ۱۲ گانه :

با استناد و اثبات هریک از شرایط ۱۲ گانه عقد نامه ، زن می تواند از مرد طلاق بگیرد . در این حالت حکم طلاق صادر می شود . لازم نیست که زن برای صدور حکم طلاق با استناد به شرایط ۱۲ گانه از حقوق مالی خود بگذرد . بلکه طی پرونده ای جداگانه موضوع مطالبه مهریه ، می تواند به حقوق مالی خود برسد .


 گرفتن مهریه بدون طلاق

مرداد ۲۷, ۱۳۹۷r_adminمهریه

4 (80%) 1 vote

تاکنون هیچ تعریفی از مهریه در قانون ارائه نگردیده با اینکه حدود بیست و چهار ماده از قانون مدنی به این موضوع  اختصاص یافته است.  اما با توجه به مقررات مختلف و قانون حمایت از خانواده، می توان مهریه را این گونه تعریف نمود: « مهریه عبارت است از مال معینی که دارای ارزش مالی بوده و ضمن عقد نکاح یا پس از عقد نکاح، از سوی زوج (مرد) به زوجه (زن) تملیک و داده می شود و مهریه گاهی ممکن است به جای مال، انجام کاری به نفع زن باشد مانند تعهد مرد به آموزش زبان انگلیسی به زن.»


در خصوص فلسفه تعیین مهریه، نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی از علماء مثل آیت الله مطهری بر این عقیده اند که مهریه، پشتوانۀ مالی زن و وسیله ای برای جبران پایین بودن میزان سهم الارث زن میباشد.


دستۀ دیگر مهریه را هدیه و پیشکشی از مرد به زن می دانند. در آیۀ چهار سورۀ نساء، مهریه تحت عنوان «صداق» یعنی عطیه و پیشکش تعبیر شده است که دلالت بر علاقه مرد به همسر خود دارد.


در میان عده ای از نظریه پردازان از مهریه به عنوان عاملی که موجب جلوگیری از طلاق توافقی می شود نام برده اند.


با وجود منبع قانونی و شرعی برای مهریه، تعیین آن در زمان عقد ضروری و اجباری نیست؛ یعنی ممکن است شرط به عدم تعیین مهریه شود یا اینکه صرفاً یک شاخه گل یا یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان به عنوان مهریه تعیین شود. در نتیجه ازدواج دائم بدون تعیین مهریه هم قانوناً و هم شرعاً صحیح است و زوجیت واقع می شود، اما در ازدواج موقت (صیغه) تعیین مهریه رکن اساسی و شرط صحت عقد به شمار می رود و بدون آن عقد باطل است.




برای تعیین مهریه سقف خاصی وجود ندارد و طرفین می توانند از یک ریال تا هر میزان سکه یا وجه مالی یا کاری را به عنوان مهریه و به نفع زن در سند ازدواج درج کنند. معمولاً چیزی که به عنوان مهریه تعیین می شود یک مال یا کار با ارزشی است که زن می تواند ازمنافع آن بهره مند شود. پس قرار دادن یک چیز بی ارزش که قابلیت معامله و داد و ستد را ندارد، نمی تواند به عنوان مهریه تلقی شود. برخلاف آنچه که در میان مردم شایعه شده  و بعضاً شنیده می شود، هیچ گاه نمی توان دست یا پای شوهر یا اعضای دیگر بدن را به عنوان مهریۀ زن قرار داد؛ زیرا چیزی که مالیّت ندارد و در بازار قابل خرید و فروش نیست نمی تواند به عنوان مهریه قرار گیرد.


مهریه انواع و اقسام مختلفی دارد که ما برای پرهیز از اطالۀ کلام و دور نشدن از هدف کاربردی این مقاله، به سه نوع از اقسام مهریه در ذیل اشاره می کنیم:


۱ـ مهر المسمّی ( مهریه مقرر در عقدنامه )

مهر المسمّی عبارت از مال معینی است که به عنوان مهر با توافق زوجین تعیین می شود یا توسط شخصی که زن و شوهر برای تعیین مهر، انتخاب کرده اند. اعم از اینکه حین عقد تعیین شود یا پس از آن. یا در تعریف دیگر به مهریه ای که در عقدنامه های رسمی (سند ازدواج) با توافق و رضایت زوجین و خانواده ها تعیین و ثبت می شود، مهر المسمّی گفته میشود. برای مثال سیصد سکه تمام آزادی، که در عقد نامه درج می شود، مهرالمسمّی نام دارد. دختر و پسر در تعیین میزان مهریه آزاد هستند و عملاً در تعیین مهریه هیچ گونه محدودیت خاصی وجود ندارد و می توانند هر مالی یا کاری را که دارای ارزش مالی است را به نفع زن به عنوان مهریه قرار داد.




سوال: آیا امروزه مثل گذشته می توانیم هر چقدر که بخواهیم مهریه تعیین کنیم یا اینکه سقف مهریه ۱۱۰ عدد سکه تعیین شده است و مهر المسمّی نمی تواند بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد؟


پاسخ: امروزه همچون گذشته هیچ گونه محدودیتی برای تعیین میزان مهریه وجود ندارد و این موضوع ۱۱۰ سکه از مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۲ نشأت گرفته و بسیاری از افراد جامعه که اطلاعات حقوقی آن ها کافی نیست دچار شک و ابهام و برداشت ناصحیح از این قانون شده اند و گمان می کنند سقف نهایی مهریه ۱۱۰ عدد سکه می باشد.


طبق مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده:


«هر گاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصد و ده سکۀ تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات مادۀ ۳ قانون اجرای محکومیت های مالی است. چنانچه مهریه، بیشتر از این میزان باشد در خصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبۀ مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.»


مادۀ ۳ قانون نحوۀ اجرای محکومیت های مالی:


« اگر استیفای محکومٌ به (مهریه) از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد، محکومٌ علیه (زوج) به تقاضای محکومٌ له (زوجه) تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود. چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه ی صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد، حبس نمی شود، مگر این که دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.


تبصره ۱ : چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این مادهف ضمن ارائه صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خود را اقامه کند، هرگاه محکومٌ له آزادی وی را بدون اخذ تأمین بپذیرد یا محکوم ٌ علیه به تشخیص دادگاه کفیل با وثیقه معتبر و معادل محکومٌ به ارائه نماید، دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار، از حبس محکومٌ علیه خودداری و در صورت حبس، او را آزاد می کند. در صورت ردّ دعوای اعسار به موجب حکم قطعی، به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکومٌ علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور، حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکومٌ به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است. نحوه ی صدور قرارهای تأمینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است.


تبصره ۲ : مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.»


معنی و مفهومم ماده ی ۲۲ قانون حمایت خانواده این است که چنانچه مهریۀ زن بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد، اگر مرد نتواند تمام مهریه را یکجا بپردازد ولی توان پرداخت ۱۱۰ سکه یا معادل آن را داشته باشد، در این صورت بعداز پرداخت ۱۱۰ عدد سکه، نسبت به باقیمانده ی سکه ها نیازی نیست تقاضای اعسار و تقسیط را از دادگاه بخواهد، اما اگر توان مرد کمتر از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، مشمول مادۀ ۳ قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی می شود؛ یعنی به درخواست زن مرد را حبس می کنند، مگر اینکه مرد دادخواست اعسار به دادگاه خانواده بدهد تا پس از قبول آن حکم به پرداخت قسطی مهریه صادر شود. بنابراین اگر مردی حتی ۱۰۹ عدد سکه را به عنوان بخشی از مهریه به همسرش بپردازد، بابت یک سکه دیگر باید دادخواست اعسار بدهد، در غیر اینصورت به درخواست زن حبس می شود، در هر حال پس از صدور حکم به اعسار و یا پرداخت ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی، هرگاه مالی از مرد شناسایی شود، با معرفی زن قابل توقیف است تا این که تمام مهریه ی قانونی زوجه، حتی اگر بیش از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی باشد، به طور کامل پرداخت و تصفیه شود.


۲ـ مهر المثل ( مهریۀ متعارف )

اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد یا اینکه مالی که به عنوان مهریه ذکر شده مجهول باشد، نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد، مهر را به تراضی معیّن کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهر المثل خواهد بود.


چنانچه در نکاح شرط شده باشد که زن هیچگونه مهری نداشته باشد، این شرط به جهت مخالفت با قاعده ی امری استحقاق زوجه به مهر، نامشروع و باطل خواهد بود؛ به عبارت دیگر مهریه از آثار قانونی ازدواج است و توافق طرفین تنها در میزان و چگونگی آن مؤثر است.


ناگفته نماند اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.


سوال: مهر المثل چقدر ارزش دارد و ملاک آن چیست و به چه صورتی به زن تعلق می گیرد؟


پاسخ: مقدار مهر المثل بر حسب جایگاه اجتماعی و شرافت خانوادگی زن با لحاظ سایر صفات او مانند تحصیلات و شغل و اوضاع و احوال او در مقایسه با نزدیکان و فامیل و افرادی که هم رتبه و هم شأن او هستند تعیین می شود. برای مثال اگر یکی از دختران فامیل که از جهات بسیاری، ویژگی هایی شبیه زنی که برای او مهریه تعیین نشده است، داشته باشد و مهریه او متعارف باشد، همان مهریه را ملاک برای تعیین مهریه قرار می دهند.


در صورت عدم تعیین مهر و فسخ نکاح در اثر عنن ( ناتوانی جنسی مرد )، زن مستحق نصف « مهر المثل » خواهد بود.


۳ـ مهر المتعه ( مهریه با توجه به وضعیت مالی مرد )


اگر ازدواج میان زن و مرد از نوع دائمی باشد و در هنگام انعقاد عقد نکاح، مهریه تعیین نشده یا مجهول باشد، یا شرط عدم تعیین مهریه در عقدنامه ذکر شده باشد، در صورتی که قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی و رابطه ی زناشویی، طلاق واقع شود زن مستحق مهر المتعه است. برای تعیین میزان مهر المتعه، برعکس مهر المثل، شرایط و وضعیت مرد از حیث فقر و غنا در نظر گرفته می شود. یعنی اگر دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر نماید و در ضمن آن حکم به پرداخت مهرالمتعه از سوی مرد به زن شود، دادگاه با تعیین کارشناس رسمی دادگستری و یا خود می تواند تحقیقات لازمه را انجام دهد و وضعیت واقعی مرد از جهت اقتصادی و درآمدی را احراز کرده و مبلغی را از باب مهریه تعیین نماید و زوج را ملزم به پرداخت آن به زوجه جهت اجرای صیغه ی طلاق کند.


سوال: آیا میشود به محض وقوع عقد، زن مهریه اش را از مرد بخواهد یا اینکه حتماً باید تشریفات عروسی و رابطۀ زناشویی اتفاق بیوفتد تا زن استحقاق دریافت مهریه را داشته باشد؟


آیا زن می تواند بدون اینکه تقاضای طلاق کند مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را از زوج دریافت کند؟؟


پاسخ: به موجب مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی ” به مجرد عقد ( به محض اینکه خطبه ی نکاح جاری شد )، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.


تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحوه دیگری تراضی کرده باشد.”


اثر فوری مالکیت زن بر مهر، در موردی است که مهر، عین معین باشد. در مواردی که مهر کلی فی الذمه یا حقی بر ذمۀ مرد باشد، زن به محض وقوع عقد، طلبکار آن می گردد و می تواند هر زمان که بخواهد برای مطالبۀ آن، به شوهر رجوع کند.


تبصره ی ماده فوق شامل کسی هم که ضمانت پرداخت مهر را کرده است، می شود؛ زیرا تکلیف فوق ناظر به اصل دین است، نه شخص مدیون.


نظریه ی شمارۀ ۴۷۰۱/۷ – مورخ ۱۵/۲/۱۳۷۸  اداره ی حقوقی قوۀ قضائیه : ” مستفاد از ماده ی یک آیین نامۀ اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوب ۱۳۷۷ این است که صدور رأی به پرداخت مهریه بر اساس شاخص بانک مرکزی موکول به تقاضای زوجه است و دادگاه نمی تواند رأساً اقدام نماید.


با وجود این، اداره ی حقوقی در نظریۀ مورخ ۲۶/۳/۹۲، از نظریۀ سابق خود عدول کرده و تبصره ی فوق را امری دانسته و دادگاه مکلف به رعایت آن دانسته است ولو اینکه خواهان در دادخواست تقدیمی، محاسبه به نرخ روز را درخواست نکرده باشد.( قسمت اخیر ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱ )


محاسبه ی مهریه به نرخ روز مستلزم این است که مهریه پول ایرانی باشد ولی عادی یا رسمی بودن نکاحنامه در آن، شرط است.


زوجه میتواند برای مطالبه مهر خود علاوه دادگاه، در صورتی که مهر در سند رسمی نکاح درج شده باشد به دایرۀ اجرای ثبت هم رجوع کند.


همانطور که در اشاره کردیم زن به محض وقوع عقد، مالک مهر شده و میتواند آنرا از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه ی آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری را نخواهد داشت.


چنانچه مهریه، عندالاستطاعه باشد و تا پایان عمر، زوج، اموالی به جز مستثنیات دین نداشته باشد، مهریه از ماترک زوج، قابل وصول است، زیرا بحث مستثنیات دین در استیفای طلب از ماترک، موضوعیت ندارد.


بنابر آنچه گفته شد، بدیهی است که گرفتن مهریه بدون طلاق با توجه به مقررات و مواد قانونی مختلف قابل تحقق است. زن می تواند تا زمانی که مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط به اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.


هرگاه قسمتی از مهر حال و قسمتی مؤجل باشد، حق حبس فقط نسبت به قسمتی که حال است، حاصل میشود و پس از دریافت آن قسمت، دیگر زن نمی تواند از ایفاء وظایف زناشویی، سرباز بزند.


مطابق نظر مشهور فقها، تقسیط مهر و دادن مهلت عادله به مرد از سوی دادگاه، مسقط حق حبس نیست و نباید آن را با مهر مؤجل قیاس کرد؛ به عبارت دیگر اگرچه اعسار، زوج را از پرداخت مهریه به نحو یکجا معاف می کند ولی زوجه را مجبور به تمکین نمی کند. بنابرین حق حبس اعم از آن است که شوهر معسر باشد یا توانگر (مَلیء)، مگر اینکه پرداخت مهریه منوط به تمکن مالی شوهر شده باشد.


حق حبس، یک قاعدۀ استثنایی و مختص زوجه می باشد و مرد نمی تواند از آن استفاده کرده و مثلاً پرداخت مهر را منوط به تمکین زن نماید.


با توجه به آیه ی چهارم سورۀ نساء ( اتوا صدقاتهن نحله ) مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای صدق رفتارش به زن می پردازد و در مقابل عوضی نیست. البته اگرچه مهریه توافق فرعی و جدای از اصل نکاح است لیکن تابع آن است و به مناسبت آن برقرار می گردد.

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

درمسیر طلاق واجرای حکم طلاق بیشترین مشکل واسترس زا ترین حق حضانت کودکان است 

اگر طلاق توافقی صورت بگیرد که طبق توافق طرفین ومندرجات توافقنامه پرونده اجرایی میشود درغیر این صورت قوانینی وجود دارد وبه زوجین ابلاغ میگردد وبنا به شرایط وتوافقشان عمل میشود

قوانین نسبت به دختریا پسر بودن طفل متفاوت است دختران وپسران تا سن مشخصی حق حضانتشان به مادر داده میشود وبعد از آن به پدر سپرده میشوند واز سنی هم به بعد خود کودک در این مورد تصمیم میگیرد در غیر اینصورت طرفین باید عدله کافی وقانونی را برای عدم صلاحیت  به دادگاه ارائه دهند

در این مقاله به همه ی این موارد میپردازیم



طلاق توافقی و حضانت فرزند

ژوئن 2, 2018adminطلاق توافقی1 دیدگاه

امروزه در طلاق توافقی زوجین بر سر تمام مسائل مالی و غیر مالی با یکدیگر توافق می کنند و حضانت فرزند و ملاقات آن ها  یکی از مسائلی است که در زمان طلاق؛ برای والدین استرس آور است.


به طور کلی قوانینی مبتنی بر حضانت فرزند بعد از طلاق وجود دارد؛ که عبارتست از :


طلاق از نوع طلاق توافقی باشد؛ همه موارد به توافقات بین زن و مرد بستگی دارد.

اگر مادر حضانت فرزند را بر عهده بگیرد می تواند مبلغی را به عنوان نفقه طفل از مرد دریافت کند. البته خانم ها باید توجه داشه باشند که به دلیل تورم مبلغ نفقه می تواند افزایش داشته باشد.

برای هر فرزند نفقه جداگانه ای در نظر گرفته می شود.

نپرداختن نفقه جرم بود و مجازات آن 6 ماه تا 2 سال حبس می باشد

طلاق از نوع طلاق غیر توافقی باشد؛ که به سن فرزندان بستگی دارد.

مادر می تواند حضانت فرزند پسر و حضانت فرزند دختر را تا سن 7 سالگی بر عهده بگیرد و پس از آن حضانت فرزندان به پدر تعلق می گیرد.

حضانت فرزند دختر از 9 سالگی و فرزند پسر از 15 سالگی خارج می شود و فرزندان در این سن می توانند تصمیم بگیرند که با مادر یا پدر خود زندگی کنند.

مشاوره حضانت فرزند بعد از طلاق


چون حضانت فرزندان؛ حق و تکلیف است؛ لذا هیچ کدام از پدر و مادر نمی توانند از زیر بار حضانت شانه خالی کنند و بگویند حضانت فرزند خود را نمی پذیرند. اما اگر دادگاه تشخیص دهد که پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزندان را ندارد؛ ممکن است حضانت فرزندان را به پدر بزرگ و یا سازمان های بهزیستی بسپارد.


همچنین اگر پدر یا مادر اعتیاد داشته باشند؛ حضانت فرزند یا فرزندان به والد دیگر سپرده می شود اما این اصل با مشکلاتی رو به رو است؛ چرا که اثبات اعتیاد فرد مستلزم آزمایشاتی است که فرد از انجام این آن اجتناب می کند.


 حضانت فرزندان در صورت ازدواج مادر


طبق قانون مدنی در صورت (ازدواج مادر)؛ حضانت از مادر سلب شده و به عهده پدر قرار می گیرد. البته طرفین می توانند در مورد این موضوع توافقی بر خلاف قانون انجام دهند. همچنین اگر پدر دچار فساد اخلاقی شده باشد حتی در صورت ازدواج مادر هم؛ حضانت از او سلب نمی شود.


طلاق توافقی و حضانت فرزند

خرداد ۲۱, ۱۳۹۷r_adminطلاق توافقی

Rate this post

امروزه در طلاق توافقی زوجین بر سر تمام مسائل مالی و غیر مالی با یکدیگر توافق می کنند و حضانت فرزند و ملاقات آن ها یکی از مسائلی است که در زمان طلاق توافقی؛ برای والدین استرس آور است.


به طور کلی قوانینی مبتنی بر حضانت فرزند بعد از طلاق توافقی وجود دارد؛ که عبارتست از :


۱٫ طلاق از نوع طلاق توافقی باشد؛ همه موارد به توافقات بین زن و مرد بستگی دارد.


اگر مادر حضانت فرزند را بر عهده بگیرد می تواند مبلغی را به عنوان نفقه طفل از مرد دریافت کند. البته خانم ها باید توجه داشه باشند که به دلیل تورم مبلغ نفقه می تواند افزایش داشته باشد.

برای هر فرزند نفقه جداگانه ای در نظر گرفته می شود.

نپرداختن نفقه جرم بود و مجازات آن ۶ ماه تا ۲ سال حبس می باشد

۲٫ طلاق از نوع طلاق غیر توافقی باشد؛ که به سن فرزندان بستگی دارد.


مادر می تواند حضانت فرزند پسر و حضانت فرزند دختر را تا سن ۷ سالگی بر عهده بگیرد و پس از آن حضانت فرزندان به پدر تعلق می گیرد.

حضانت فرزند دختر از ۹ سالگی و فرزند پسر از ۱۵ سالگی خارج می شود و فرزندان در این سن می توانند تصمیم بگیرند که با مادر یا پدر خود زندگی کنند.

مشاوره حضانت فرزند بعد از طلاق توافقی

چون حضانت فرزندان؛ حق و تکلیف است؛ لذا هیچ کدام از پدر و مادر نمی توانند از زیر بار حضانت شانه خالی کنند و بگویند حضانت فرزند خود را نمی پذیرند. اما اگر دادگاه تشخیص دهد که پدر و مادر صلاحیت نگهداری فرزندان را ندارد؛ ممکن است حضانت فرزندان را به پدر بزرگ و یا سازمان های بهزیستی بسپارد.

همچنین اگر پدر یا مادر اعتیاد داشته باشند؛ حضانت فرزند یا فرزندان به والد دیگر سپرده می شود اما این اصل با مشکلاتی رو به رو است؛ چرا که اثبات اعتیاد فرد مستلزم آزمایشاتی است که فرد از انجام این آن اجتناب می کند.


حضانت فرزندان در صورت ازدواج مادر


طبق قانون مدنی در صورت ( ازدواج مادر )؛ حضانت از مادر سلب شده و به عهده پدر قرار می گیرد. البته طرفین می توانند در مورد این موضوع توافقی بر خلاف قانون انجام دهند. همچنین اگر پدر دچار فساد اخلاقی شده باشد حتی در صورت ازدواج مادر هم؛ حضانت از او سلب نمی شود.


  • گروه وکالت مجد