گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلاق چه پیامدهایی برای زنان دارد» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


در امر طلاق تنها جدایی والدین نیست ومشکلات آن در این بین بچه ها آسیب های زیادی میبینند که باید مورد توجه قرار بگیرد تا از عواقب تلخ آن جلوگیری کرد در سایت خوب گروه وکلای تهران به تفسیر در این باره میخوانیم ما هم این مطلب را در این بلاگ با شما بازدید کننده محترم به اشتراک گذاشته ایم


طلاق به تلخی مرگ

اخلاقی پایان تاکید کرد: «یکی از تبعات منفی ابتلای نوجوان به افسردگی بعد از طلاق والدین، ممکن است شیوع افکاری برای آسیب زدن به خود باشد. اگر چه پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می‌زنند اما در هر حال این تهدید برای دختران و پسران نوجوان درگیر با این موضوع وجود دارد که والدین باید به آن توجه داشته باشند.»

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ژامک اخلاقی، روانشناس اجتماعی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره تاثیر طلاق والدین بر فرزندان گفت: «وقتی طلاق رخ می‌دهد، فرزندان بیشترین آسیب را می‌بینند. آسیب‌های روحی و روانی که آنها را با احساس کمبود روبه‌رو می‌کند. این احساس کمبود در فرزندان روی رفتار و برنامه‌ریزی آنها تاثیر می‌گذارد و دیگر نمی‌توانند کارهایشان را به درستی انجام دهند. اگرچه این کودکان شاید توانمندی‌های زیادی داشته باشند اما بی‌شک موضوع مهم جدایی والدین بر توانمندی‌های آنها تاثیر گذاشته است.»


وی ادامه داد: «نگاه منفی به فرزندان طلاق که متاسفانه در جامعه وجود دارد، یکی از عواملی است که بر رفتارهای فرزندان طلاق تاثیر می‌گذارد و موجب افسردگی، گوشه‌گیری و عدم تمرکز در آنها می‌شود.»


این دکتر روانشناس اظهار داشت: «موضوع طلاق والدین موضوعی نیست که فقط کودکی افراد را تحت تاثیر قرار دهد بلکه در آینده فرزندان نیز تاثیر دارد اما به هر حال برخورد صحیح والدین و نحوه بیان علت جدایی می‌تواند از میزان استرس و تنش‌های کودک بکاهد.»


اخلاقی گفت: «جدایی والدین تغییرات اساسی را در سبک زندگی کودک ایجاد می‌کند که این تغییرات می‌تواند استرس‌زا باشد و سوال‌هایی را در ذهن کودک ایجاد کند. سوالاتی درباره علت جدایی یا میزان تقصیر کودک در این ماجرا. والدین باید بدانند بی‌جواب ماندن سوال‌های کودکان به آنها آسیب می‌رساند. پاسخی ناصحیح نیز می‌تواند آینده کودک را تباه کند. از این رو والدینی که قصد جدایی دارند باید خود را برای پاسخ‌های هوشمندانه به سوالات تکراری کودکان‌شان آماده کنند چراکه کودکان ممکن است حتی خود را در این جدایی مقصر بدانند.»


این روانشناس ادامه داد: «والدین در بیان علت طلاق نباید دیگری را خراب کنند اما این موضوعی است که متاسفانه طرفین طلاق به خاطر ناراحتی که از دیگری دارند به آن توجهی نمی‌کنند. بدگویی از طرف مقابل برای خوب جلوه دادن خود بدترین کار ممکن است که می‌تواند ذهنیت منفی را در کودک نسبت به پدر یا مادرش ایجاد می‌کند. ذهنیت منفی که می‌تواند برای همیشه او را درگیر کرده و مشکلاتی را برایش ایجاد کند.»


وی تاکید کرد: «طلاق و جدایی والدین شوکی بزرگ برای کودک محسوب می‌شود که از این رو لازم است والدین، زندگی کودک بعد از جدایی را بسیار شبیه زندگی او قبل از این ماجرا کنند تا کودک بتواند شرایط سخت جدید را راحت‌تر بپذیرد و با آن کنار بیاید. تغییرات اساسی در سبک زندگی کودک نباید اتفاق بیفتد. تغییر محل زندگی، تغییر مدرسه و جدا کردن کودک از دوستان و همکلاس‌هایش ضربه‌ای است که بعد از طلاق والدین می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری را برای وی به همراه داشته باشد.»


اخلاقی ادامه داد: «اغلب کودکان طلاق با مشکلات گسترده‌ای همچون ناسازگاری، انزوا، گوشه‌گیری و اضطراب درگیر هستند. حتی در برخی مواقع به دلیل عدم وجود سرپرست مشخص، ممکن است زمینه برای گرایش آنها به بزهکاری و انواع آسیب‌های اجتماعی ایجاد شده باشد اما بسیاری از والدین فکر می‌کنند زمانی که فرزندان‌شان بزرگ‌تر شدند و به سن نوجوانی رسیدند، بهترین زمان برای جدایی است تا از آسیب‌های وارد شده به کودک کم شود اما تحقیقات نشان داده که همیشه این‌طور نیست؛ طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.»


وی گفت: «یک نوجوان شاید بسیار سخت‌تر از یک کودک با این مشکل کنار بیاید. نوجوان در سنی قرار دارد که می‌تواند به مشکلات مالی بعد از جدایی از والدین و به امکان ازدواج مجدد یکی از آنها فکر کند و این موضوعی است که موجب استرس بیشتر وی می‌شود. طلاق والدین حتی ممکن است باعث شود نوجوان برای همیشه از ایجاد یک رابطه مبتنی‌بر عشق در آینده بترسد.»


وی در پایان تاکید کرد: «یکی از تبعات منفی ابتلای نوجوان به افسردگی بعد از طلاق والدین، ممکن است شیوع افکاری برای آسیب زدن به خود باشد. اگر چه پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می‌زنند اما در هر حال این تهدید برای دختران و پسران نوجوان درگیر با این موضوع وجود دارد که والدین باید به آن توجه داشته باشند.»



منبع: گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰


استفاده از وکیل در طلاق توافقی اجباری است؟ اگر سوالی دراین باره دارید به سایت خوب گروه وکلای تهران مراجعه وبه جواب تمام سوالات خود برسید 

ما قسمتی از مطالب سایت را با شما به اشتراک میگذاریم



طلاق توافقی بدون وکیل و مراحل آن


الزام قانونی برای استفاده از وکیل در طلاق توافقی برای زوجین وجود ندارد ،

و طرفین خواهان طلاق می توانند مراحل طلاق توافقی را بدون دادن وکالت طی کنند .

اما دادن وکالت به وکیل به جهت طلاق توافقی مزایایی برای موکل و حتی طرف مقابل دارد

که به آن اشاره خواهیم داشت:

• در صورت گرفتن وکیل نیاز به حضور هیچ یک از خواهان طلاق نیست ,بنابراین لطمه شغلی و یا حیثیتی که

احیانا ممکن است برای بعضی از افراد در اثر حضور در دادگاه خانواده محتمل شود ، به ایشان وارد نمی آید .

• اضطراب و تنش  زوجین در شرف طلاق کاهش می یابد ،

طلاق توافقی از سریع ترین راه های طلاق است که ممکن است در صورت عدم آگاهی طرفین

هفته ها یا ماه ها به طول انجامد , و  طرفین را متحمل مشکلی جدید کند .

•  داشتن وکیل در کیفیت کار و حفظ حقوق موکل ( مخصوصا بانوان )

  و هم چنین مدت زمان انجام طلاق توافقی کاملا تاثیر گذار است.

در عین حال داشتن وکیل امری صد در صد اختیاری است.

 


طلاق توافقی بدون وکیل

 

زوجین متقاضی جدایی از طریق طلاق توافقی در صورت نداشتن وکیل ،

باید همراه با کارت ملی , شناسنامه و عقدنامه  (مدارک لازم برای طلاق توافقی)

به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و درخواست طلاق توافقی را ثبت و حتما امضاء کنند.

پس از ارجاع دادخواست به شعبه دادگاه ، می بایستی زوجین  به شعبه مربوطه مراجعه کنند

تا پس از انجام مشاوره دادگاه که جزوی از مراحل رسمی طلاق توافقی و اجباری است ,

نزد قاضی حاضر شده و صورتجلسه دادگاه را امضاء نمایند.

زوجین تمام توافقات درباره ی مواد مشترک را به شکل مکتوب به دادگاه ارائه می دهند .

پس از صدور رای طلاق توافقی و اخذ قطعیت ،

زوجین به مدت ۳ ماه  برای مراجعه به دفتر طلاق و  جاری کردن صیغه ی طلاق و ثبت رسمی آن مهلت دارند.

آنچه در دادگاه های تهران مرسوم است فرستادن خانم برای اخذ گواهی بکارت از پزشکی قانونی ست .

اگر زوجه دوشیزه نباشد و یائسه نیز نشده باشد اخذ گواهی بارداری نیز به جهت ثبت طلاق الزامی است.

لازم به ذکر است در هیچ یک از مراحل طلاق توافقی چه با “وکیل” و چه بدون آن ،

هیچ الزام قانونی برای حضور یا اجازه والدین زوجین نیست ،رحتی اگر زوجه دوشیزه باشد.

 


منبع:سایت گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰


طلاقها متفاوتند وشرایط وانواع مختلفی دارند که اگر میخواهید بیشتر بدانید باید به سایت خوب باشگاه خبرنگاران جوان مراجعه کنید ما قسمتی از مطالب این سایت را در این بلاگ برای آگاهی شما بازدید کننده ی عزیز آورده ایم



تفاوت طلاق توافقی با طلاق خلع و مبارات 


چنانچه زوجین هر دو در مورد طلاق توافق داشته و در مورد نحوه جدایی و پرداخت حقوق زن و فرزندان به تفاهم برسند، طلاق توافقی است. این طلاق برای سرعت بخشیدن به کار کسانی است که با توافق مصّر به طلاق هستند. طلاق خلع و مبارات نیز دو صورت طلاق توافقی است البته اجرای این طلاق نیز همچون دیگر طلاق‌هایی که به درخواست زن و مرد است، منوط به انجام تشریفات در مراجع قضایی و صدور گواهی عدم امکان سازش است. طلاق خلع و مبارات از نوع طلاق بائن است که امکان رجوع در آن وجود ندارد. 


بر اساس ماده 1146 قانون مدنی، طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر دارد، در مقابل مالی که به او می‌دهد، طلاق می‌گیرد، اعم از اینکه مال مزبور عین مهر، معادل آن، یا بیشتر یا کمتر از مهریه باشد. همچنین بر اساس ماده 1147 قانون مدنی، طلاق مبارات آن است که کراهت از سوی طرفین باشد اما در این صورت عوض باید زاید بر میزان مهر نباشد. در واقع در این طلاق هر دو طرف از هم کراهت و تمایل به طلاق دارند اما میزان بخششی که زن به مرد می‌دهد، بیش از مهریه نیست.


از لحاظ ماهیت در طلاق خلع و مبارات مادامی که زن رجوع به عرض نکرده باشد، طلاق بائن است یعنی اگر زن پس از طلاق خواهان مبلغی نباشد که برای گرفتن اجازه طلاق به مرد داده است، طلاق بائن و رجوع ممکن نیست. زن در این نوع طلاق حق گرفتن نفقه ندارد و از شوهرش ارث نمی‌برد اما اگر زن خواهان مهریه‌اش باشد و بخواهد مالش را پس بگیرد، ماهیت طلاق تغییر و تبدیل به طلاق رجعی می‌شود بنابراین امکان رجوع مرد ایجاد شده و زن حق ارث و نفقه را دارد./حمایت



منبع: سایت باشگاه خبرنگاران جوان

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰


درسایت باشگاه خبرنگاران جوان در مورد روند پرونده طلاق وچگونگی مراحل ومشکلات آن اطلاعات به دست بیاورید ما هم چکیده ای از این اطلاعات را در این بلاگ برایتان گذاشته ایم



 رویه دادگاه خانواده در مورد طلاق توافقی


در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در تمامی امور با یکدیگر توافق کرده‌اند که باید با مراجعه شخصی به دادگاه خانواده یا توسط وکیل خانواده خود، اعلام توافق خود را در اموری همچون وصول یا بذل مهریه، نفقه ایام عده، حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، شیوه استرداد جهیزیه و سایر حقوق دوران زوجیت را کتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقدیم کنند. 


برای اجرا شدن طلاق، اخذ گواهی عدم امکان سازش الزامی است، ضمن اینکه دادگاه پس از بررسی موضوع، مساله را به داوری ارجاع می‌دهد و پس از کسب نظر داوران مبادرت به صدور حکم می‌کند.


دادگاه به زوجین اعلام می‌کند که داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی کنند. چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور می‌کند. داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل دارای 40 سال تمام بوده و تا حدودی با وضعیت روحی زوجین آشنا باشند (یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند.) داوران سعی در ایجاد سازش میان زوجین می‌کنند و چنانچه موفق به این کار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه مذکور درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند تا با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق، حکم صادره اجرا، صیغه طلاق جاری و وارد شناسنامه زوجین شود.


دادگاه در هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زوجه باردار نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زوجه برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد (معمولا پزشکی قانونی) معرفی می‌شود یا آن که دادگاه بر مبنای اقرار زوجه به باردار نبودن مراتب را گواهی می‌کند. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ صدور است و اگر تا پایان آن مدت، طرفین یا یکی از آنها برای ثبت به دفترخانه مراجعه نکند، گواهی مذکور از درجه اعتبار ساقط است. ماده 1129 قانون مدنی می‌گوید: در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می‌کند همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.


منظور قانونگذار از اجبار طرفین به مراجعه به دادگاه، تعیین داور و سرانجام تعیین مدت معین برای حل و فصل اختلافات، به ظاهر آن است که شاید طی این دوران زن و شوهر پشیمان شده و به زندگی مشترک خود بازگردند. از سوی دیگر، گفته می‌شود که به این ترتیب از اختیارات مرد برای استفاده از حق یک طرفه طلاق کاسته می‌شود.


حال اگر مردی با وجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریه‌ای برای شوهر بفرستند و اگر شوهر حضور پیدا نکرد، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل به دادگاه مراجعه کند. (وکالت در توکیل در اینجا بدین معنا است که قاضی با انتقال این وکالت به زن به او حق می‌دهد به جای شوهر نسبت به طلاق خود اقدام کند. چون در قانون طلاق‌دهنده مرد است، زن بدین ترتیب می‌تواند به وکالت از شوهر این کار را انجام بدهد.) 


با درخواست زن دادگاه می‌تواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در توکیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارایه حکم عدم امکان سازش و وکالت‌نامه فوق‌الذکر، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد شخصا با مراجعه به آنجا و ارایه گواهی عدم امکان سازش می‌تواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه موضوع را به زن ابلاغ خواهد کرد.


در صورت مراجعه به وکیل باید این نکته را مد نظر داشت که یک وکیل نمی‌تواند از طرف هر دو نفر یعنی زوج و زوجه، وکالت در طلاق را داشته باشد. اگر زوجه از زوج وکالت در طلاق را داشته باشد وکیل دادگستری، در واقع وکیل با واسطه زوج خواهد بود. بنابراین حضور زوجه در دادگاه و امضای دادخواست و سایر مدارک از سوی او الزامی است. مگر اینکه زوج و زوجه هر کدام به دو نفر وکیل دادگستری برای انجام امور وکالت بدهند که در این صورت نیاز به حضور هیچ یک از زوجین در دادگاه نیست و تمامی اقدامات حتی ثبت و انجام تشریفات طلاق بدون حضور آنها انجام می‌شود.

 


منبع: سایت باشگاه خبرنگاران جوان

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

مشکلات طلاق توافقی

 

 در سایت باشگاه خبرنگاران جوان درباره مشکلات طلاق توافقی بخوانید وبا اطلاعات وارد این راه شوید ما نیز این مشکلات را برای شما دراین بلاگ آورده ایم



مشکلات طلاق توافقی 


معمولا پس از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد، به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد، بنابراین برای حل این مشکل شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را نیز جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذکر کنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌توان الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است، از دادگاه درخواست کرد.



  مزایای طلاق توافقی


1- عدم تشکیل پرونده‌های متعدد در دادگستری.

2- جلوگیری از رجوع مکرر زوجین به محل دادگستری. 

3- دخالت طرفین در طلاق و صدور گواهی‌ عدم امکان سازش.

 4- کوتاه بودن زمان صدور گواهی مربوط برای جواز اجرای طلاق.

5- مدت‌دار بودن این گواهی در عرض 3 ماه که سبب حفظ دوام عقد نکاح است. در حالی‌ که در حکم طلاق، که بدون مدت اجرایی است، هر لحظه دوام زندگی تهدید می‌شود.

6- درگیری کمتر و کاهش تنش بین خانواده‌های زوجین.

7- احتمال رجوع بیشتر زوجین در آینده به یکدیگر و تشکیل مجدد زندگی مشترک به دلیل مورد ششم.

8- کاهش استرس فرزندان.


منبع:سایت باشگاه خبرنگاران جوان

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰


درسایت باشگاه خبرنگاران جوان به طور کامل ومشروح درباره طلاق توافقی بخوانید ما هم برخی از این مطالب را با شما در این بلاگ به اشتراک میگذاریم



طلاق توافقی

برای گرفتن طلاق توافقی، زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسایل مانند حضانت فرزند و ملاقات با او و نیز امور مالی مانند مهریه، جهیزیه و نفقه را مشخص کنند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در وقوع طلاق توافقی، همه چیز به توافق زن و شوهر بستگی دارد و معمولا آنها پس از توافق در مسایل مربوط به زندگی مشترک از جمله مهریه، نفقه، جهیزیه و در صورت داشتن فرزند مشترک، حضانت فرزند، به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش ( طلاق توافقی ) را تنظیم و به دادگاه تسلیم می‌کنند. 

برای گرفتن طلاق توافقی، زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسایل مانند حضانت فرزند و ملاقات با او و نیز امور مالی مانند مهریه، جهیزیه و نفقه را مشخص کنند. پس از تقدیم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تکلیف می‌کند که هر یک از زوجین داوری از میان بستگانشان معرفی کند که این داوران باید با زوجین مذاکره کرده و سعی در مصالحه آنها داشته باشند. 


اگر داوران به نتیجه‌ای نرسیدند، گزارش خود را به دادگاه ارایه می‌دهند و دادگاه نیز بر اساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آنها می‌توانند با ارایه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند.گواهی عدم امکان سازش به مدت ۳ ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف ۳ ماه آن را اجرا نکردند، دیگر اعتباری ندارد.


 گفتنی است شوراهای حل اختلاف در خصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، در حالی‌ که در طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کند، ارجاع می‌شوند. 


باید اشاره کرد که برای گرفتن طلاق توافقی زوجین از هم نیازی به شرایط و دلایل محکمه‌پسندی وجود ندارد.در طلاق توافقی زن و شوهر با توجه به شرایط و وضعیت خانوادگی خود به این نتیجه می‌رسند که دیگر نمی‌توانند با هم زندگی کنند و در مورد جدایی به توافق می‌رسند. بنابراین به طور مشترک در دادگاه خانواده حاضر می‌شوند و صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه‌ طلاق توافقی را درخواست می‌کنند. تمام شرایط مالی و غیرمالی مربوط به عقد نیز با توجه به توافق زوجین منظور می‌شود.


منبع:ساین باشگاه خبرنگاران جوان


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

گرفتن مهریه برای زنان چه در امر طلاق چه بدون گرفتن طلاق شرایط ومراحل خود را دارد ومداک خاص خود را میطلبد با تمام این مراحل در سایت کامل گروه وکلای تهران آشنا میشوید

ما نیز این مطالب را با شما درمیان میگذاریم




گرفتن مهریه | مدارک لازم برای گرفتن مهریه

گرفتن مهریه؛ به محض وقوع عقد، زن مالک تمام مهر شده و میتواند آن را از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری نخواهد داشت. قانون مدنی برای تأدیه و پرداخت مهریه دو شیوه را پیش بینی کرده است که در اسناد رسمی ازدواج ( عقدنامه ) نیز درج شده است:

الف) عندالمطالبه.

ب) عند الاستطاعه.

انتخاب یکی از این شیوه ها در عقدنامه منوط به توافق طرفین و خانواده ی آنهاست. اما متأسفانه بسیاری از زوجین از وجود این دو شیوه از پرداخت مهریه و یا امکان انتخاب یکی از آن ها اطلاعات کافی ندارند و معمولاً هم دفاتر رسمی ازدواج به صورت پیش فرض شیوه ی عندالمطالبه را در پرداخت مهریه تعیین می کنند.

ما در این مقاله سعی داریم روش مطالبه ی مهریه و معنا و مفهوم این دو شیوه از پرداخت مهریه و تفاوت آن ها با یکدیگر را شرح دهیم تا با اطلاع از هر یک از این شیوه ها انتخاب آگاهانه ای داشته باشید.

عند المطالبه: اگر مهریه به صورت عندالمطالبه باشد، به محض اجرای صیغه ی نکاح، زن می تواند تمام مهریه را به صورت یکجا از مرد مطالبه کند، قانون مدنی در ماده ی ۱۰۸۵ یک ضمانت اجرای خاصی هم قرار داده که زوجه می تواند در شرایط ویژه ای از آن استفاده کند

طبق ماده ی۱۰۸۵ قانون مدنی مقرر شده است که:

« زن می تواند تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.»

بنابراین در صورتی که مهریه عندالمطالبه باشد، زن می تواند تا زمانی که تمام مهریه به او تسلیم نشده است، از ایفاء مطلقِ وظایفی که شرعاً و قانوناً در برابر شوهر دارد امتناع کند؛ (رأی وحدت رویه شماره ۷۱۸ مورخ ۱۳/۲/۱۳۹۰ هیئت عمومی دیوان عالی کشور) ، تمکین در ماده ی حاضر، مطابق رای وحدت رویۀ اخیر الذکر، محدود به تمکین خاص ( رابطۀ جنسی ) نیست.

البته آقایان (زوج) هم بایستی آگاه باشند که قانونگذار در این راستا یک طرفه به قضیه ننگریسته؛ چرا که یک مسیر اختصاصی و ویژه برای آن ها پیش بینی کرده که اگر به موقع و درست از آن استفاده کنند متضرر نخواهند شد. موضوع ازین قرار است که در ماده ی ۱۰۸۶ قانون مدنی اشاره شده:

« اگر زن قبل از اخذ مهر، به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم مادۀ قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه ی مهر دارد ساقط نخواهد شد.»

حق قانونی ایجاد شده با رضایت ذی حق یا به حکم قانون، ساقط می شود. پس چنانچه زن مکرَه به تمکین شده باشد، موجب سقوط حق حبس نخواهد شد.

نظر دکتر حسین صفایی در کتاب مختصر حقوق خانواده اینست که همین که زن اراده و رضایت خود مبنی بر تمکین را اعلام نماید، ولو آنکه نزدیکی صورت نگیرد، موجب سقوط حق حبس خواهد بود.

عند الاستطاعه: قرار دادن مهریه به صورت عندالاستطاعه یعنی پرداخت مهریه بستگی به توانایی مالی مرد دارد. اگر مرد اموالی نداشته باشد زن نمی تواند مرد را مجبور به پرداخت آن بکند بلکه هرگاه مالی از مرد کشف شد با معرفی آن از سوی زن، توسط دادگاه توقیف می گردد. در این نوع مهریه مرد می تواند ادعا کند که مالی ندارد، لذا وظیفه ی اثبات ملائت و قدرت مالی مرد، بر عهده ی زن می باشد.

مهریه یک نوع پشتوانه ی مالی برای زن به حساب می آید و اگر مهر به صورت عندالمطالبه باشد و مرد تمایل به پرداخت مهریه نداشته باشد، در هر حال زن دو راه برای وصول آن دارد:


روش اول: از طریق اجرای ثبت


برای وصول مهریه میتوان به جای مراجعه به دادگاه از یک روش غیرقضائی و چه بسا راحت تر نیز استفاده کرد و آن وصول مهریه از طریق صدور اجرائیه ی ثبتی است. از آنجائیکه مهریه طلب زن از مرد محسوب می شود و در سند رسمی ازدواج نیز ثبت شده است لذا میتوان طبق مواد ۹۲ و ۹۳ قانون ثبت اسناد و املاک، از طریق ادارۀ اجرای ثبت، مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را وصول کند. بر حسب اینکه مهریه ای که در عقدنامه ذکر شده جزء اموال منقول و یا غیرمنقول باشد، مرجع صدور اجرائیه متفاوت است:

۱-  اگر مهریه ی ذکر شده در سند ازدواج، جزء اموال منقول باشد مانند سکه، طلا، وجه رایج، مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانۀ ازدواجی است که خطبۀ عقد را جاری و سند ازدواج را تنظیم نموده است.

۲-  اگر مهریه جزء اموال غیرمنقول ثبت شده در دفتر املاک اداره ثبت و دارای سند رسمی باشد در این صورت مرجع درخواست و صدور اجرائیه، دفترخانه ی اسناد رسمی است که  آن سند را تنظیم نموده است مانند سند مالکیت آپارتمان.

نسبت به اموال غیرمنقولی که در دفتر املاک اداره ثبت سابقه ی ثبت ندارند امکان صدور اجرائیه وجود ندارد.



روش دوم: گرفتن مهریه از طریق دادگاه خانواده

زوجه می تواند برای گرفتن مهریه به دادگاه خانواده مراجعه نماید و برای این منظور بایستی کپی عقدنامه را ضمیمه ی دادخواست کرده و از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی اقدام به طرح دعوا و ثبت دادخواست به خواستۀ گرفتن مهریه علیه زوج نماید.

بر اساس قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، این راه برای آقایان وجود دارد تا در صورت اثبات اعسار از طریق معرفی دو شاهد عادل مرد، از پرداخت یکجای تمام مهریه معاف شوند و مهریه را به صورت اقساطی پرداخت کنند.

در این حالت معمولاً دادگاه های خانواده، بخشی از مهریه را به صورت پیش پرداخت مورد حکم قرار می دهند برای مثال ۱۰ سکه تمام بهار آزادی باید یکجا پرداخت شود و مابقی با توجه به وضعیت مالی و توان اقتصادی و شغل مرد، به صورت ماهانه مثلاً مورد حکم قرار میگیرد، به فرض هر ماه نیم سکه یا یک سکه یا هر دو ماه یک سکه و علی هذا…

زوج بایستی  این سکه هایی را که به صورت ماهانه پرداخت می کند به قسمت اجرای احکام شعبه ای که رأی صادر کرده تسلیم نماید و زن نیز طی رسیدی به صورت ماهانه سکه ها را دریافت کند.


تأمین خواسته

یکی از اقداماتی که بعضی از خانم ها قبل از دادخواست مهریه و یا همزمان با ارائه دادخواست انجام می دهند این است که برای تضمین پرداخت مهریه از سوی مرد، تا زمان صدور رأی قطعی، آن دسته از اموال مرد را که جز مستثنیات دین نبوده و بلامعارض باشد را توقیف کنند تا مبادا زوج آن اموال را انتقال دهد یا تلف کند و مانعی بر سر راه پرداخت مهریه بوجود بیاورد. مانند توقیف خودرو، یا توقیف آپارتمان یا توقیف حقوق ماهیانه مرد.

اگر شوهر شاغل باشد، در زمان زوجیت یک چهارم حقوق ماهیانه مرد قابل توقیف است که تا زمان صدور حکم قطعی، هر ماه از طرف کارفرما یا شرکت یا ارگانی که مرد در آن کار می کند به صندوق سپرده دادگستری واریز می شود که بعد از صدور حکم قطعی به زن داده شود.

برخی از اموال مرد قابل توقیف از طریق تأمین خواسته نیستند همانند پول پیش خانه یا قرض الحسنه و یا مستثنیات دین همچون یک دستگاه آپارتمان یا اتومبیل در حد شأن و منزلت مرد، ابزار آلات کسب و کار، اثاثیه اولیه و مورد نیاز زندگی در حد رفع حاجت.

چنانچه شخصی غیر از شوهر، متعهد پرداخت مهریه گردد، الزام شوهر به دادن مهر از بین نمی رود و ثالث در حکم ضامن خواهد بود.

هرگاه معلوم گردد که مهر در زمان عقد، معیوب بوده است، زن می تواند قرارداد مهر را فسخ کند و مثل یا قیمت آن را دریافت کند، یا آنکه مهر را همان گونه که هست بپذیرد و تفاوت قیمت میان مهر صحیح و معیوب ( ارش ) را مطالبه کند. در صورت تلف مهر قبل از تسلیم، زوج باید مثل یا قیمت آن را به زن تحویل دهد.

هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مِثلاً یا قیمتاً استرداد کند. در این حالت چنانچه افزایش قیمت مهر بواسطه افزودن مال معینی به مهر از جانب زن باشد (مانند کاشت درخت در باغ یا احداث ساختمان در زمین )، شوهر فقط مالک نصف مهر می شود نه مالک آنچه که به وسیله ی زن اضافه شده است؛ البته شوهر می تواند برای بقای اموال زن ( درخت و بنا ) روی زمین خود از وی اجرت المثل بگیرد.

اگر چنانچه افزایش بهای مهر در نتیجه ی تغییر شکل مهر در اثر تصرفات زن باشد (مانند تبدیل سنگ به مجسمه ) زن مستحق نصف افزایش قیمتی خواهد بود که حاصل عمل وی بوده است.

هرگاه مهر را شخصی به جز شوهر، به صورت تبرعی پرداخت کرده باشد، چون تبرع در مهر به منزله ی هبه به شوهر است، در صورت وقوع طلاق، نصف مهر به شوهر برمی گردد، نه به شخص پرداخت کننده مهر.

در نکاح منقطع، موت زن در اثناء مدت موجب سقوط مهر نمی شود و همچنین اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند. در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.

در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته، شوهر می تواند آن را استرداد نماید.

* اموالی که کسی مدعی مالکیت آن نباشد.



منبع : گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰


با مراجعه به سایت توانای گروه وکلای تهران با تمام شرایط گرفتن مهریه چه بعد از طلاق چه قبل از آن آشنا شوید 

این مطالب را ما هم دراین بلاک آورده ایم


گرفتن مهریه بدون طلاق


تاکنون هیچ تعریفی از مهریه در قانون ارائه نگردیده با اینکه حدود بیست و چهار ماده از قانون مدنی به این موضوع  اختصاص یافته است.  اما با توجه به مقررات مختلف و قانون حمایت از خانواده، می توان مهریه را این گونه تعریف نمود: « مهریه عبارت است از مال معینی که دارای ارزش مالی بوده و ضمن عقد نکاح یا پس از عقد نکاح، از سوی زوج (مرد) به زوجه (زن) تملیک و داده می شود و مهریه گاهی ممکن است به جای مال، انجام کاری به نفع زن باشد مانند تعهد مرد به آموزش زبان انگلیسی به زن.»

در خصوص فلسفه تعیین مهریه، نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی از علماء مثل آیت الله مطهری بر این عقیده اند که مهریه، پشتوانۀ مالی زن و وسیله ای برای جبران پایین بودن میزان سهم الارث زن میباشد.

دستۀ دیگر مهریه را هدیه و پیشکشی از مرد به زن می دانند. در آیۀ چهار سورۀ نساء، مهریه تحت عنوان «صداق» یعنی عطیه و پیشکش تعبیر شده است که دلالت بر علاقه مرد به همسر خود دارد.

در میان عده ای از نظریه پردازان از مهریه به عنوان عاملی که موجب جلوگیری از طلاق توافقی می شود نام برده اند.

با وجود منبع قانونی و شرعی برای مهریه، تعیین آن در زمان عقد ضروری و اجباری نیست؛ یعنی ممکن است شرط به عدم تعیین مهریه شود یا اینکه صرفاً یک شاخه گل یا یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان به عنوان مهریه تعیین شود. در نتیجه ازدواج دائم بدون تعیین مهریه هم قانوناً و هم شرعاً صحیح است و زوجیت واقع می شود، اما در ازدواج موقت (صیغه) تعیین مهریه رکن اساسی و شرط صحت عقد به شمار می رود و بدون آن عقد باطل است.



برای تعیین مهریه سقف خاصی وجود ندارد و طرفین می توانند از یک ریال تا هر میزان سکه یا وجه مالی یا کاری را به عنوان مهریه و به نفع زن در سند ازدواج درج کنند. معمولاً چیزی که به عنوان مهریه تعیین می شود یک مال یا کار با ارزشی است که زن می تواند ازمنافع آن بهره مند شود. پس قرار دادن یک چیز بی ارزش که قابلیت معامله و داد و ستد را ندارد، نمی تواند به عنوان مهریه تلقی شود. برخلاف آنچه که در میان مردم شایعه شده  و بعضاً شنیده می شود، هیچ گاه نمی توان دست یا پای شوهر یا اعضای دیگر بدن را به عنوان مهریۀ زن قرار داد؛ زیرا چیزی که مالیّت ندارد و در بازار قابل خرید و فروش نیست نمی تواند به عنوان مهریه قرار گیرد.


مهریه انواع و اقسام مختلفی دارد که ما برای پرهیز از اطالۀ کلام و دور نشدن از هدف کاربردی این مقاله، به سه نوع از اقسام مهریه در ذیل اشاره می کنیم:


۱ـ مهر المسمّی ( مهریه مقرر در عقدنامه )

مهر المسمّی عبارت از مال معینی است که به عنوان مهر با توافق زوجین تعیین می شود یا توسط شخصی که زن و شوهر برای تعیین مهر، انتخاب کرده اند. اعم از اینکه حین عقد تعیین شود یا پس از آن. یا در تعریف دیگر به مهریه ای که در عقدنامه های رسمی (سند ازدواج) با توافق و رضایت زوجین و خانواده ها تعیین و ثبت می شود، مهر المسمّی گفته میشود. برای مثال سیصد سکه تمام آزادی، که در عقد نامه درج می شود، مهرالمسمّی نام دارد. دختر و پسر در تعیین میزان مهریه آزاد هستند و عملاً در تعیین مهریه هیچ گونه محدودیت خاصی وجود ندارد و می توانند هر مالی یا کاری را که دارای ارزش مالی است را به نفع زن به عنوان مهریه قرار داد.

سوال: آیا امروزه مثل گذشته می توانیم هر چقدر که بخواهیم مهریه تعیین کنیم یا اینکه سقف مهریه ۱۱۰ عدد سکه تعیین شده است و مهر المسمّی نمی تواند بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد؟

پاسخ: امروزه همچون گذشته هیچ گونه محدودیتی برای تعیین میزان مهریه وجود ندارد و این موضوع ۱۱۰ سکه از مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۲ نشأت گرفته و بسیاری از افراد جامعه که اطلاعات حقوقی آن ها کافی نیست دچار شک و ابهام و برداشت ناصحیح از این قانون شده اند و گمان می کنند سقف نهایی مهریه ۱۱۰ عدد سکه می باشد.


طبق مادۀ ۲۲ قانون حمایت خانواده:


«هر گاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یکصد و ده سکۀ تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، وصول آن مشمول مقررات مادۀ ۳ قانون اجرای محکومیت های مالی است. چنانچه مهریه، بیشتر از این میزان باشد در خصوص مازاد، فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. رعایت مقررات مربوط به محاسبۀ مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.»


مادۀ ۳ قانون نحوۀ اجرای محکومیت های مالی:


« اگر استیفای محکومٌ به (مهریه) از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد، محکومٌ علیه (زوج) به تقاضای محکومٌ له (زوجه) تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود. چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه، ضمن ارائه ی صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد، حبس نمی شود، مگر این که دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.


تبصره ۱ : چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این مادهف ضمن ارائه صورت کلیۀ اموال خود، دعوای اعسار خود را اقامه کند، هرگاه محکومٌ له آزادی وی را بدون اخذ تأمین بپذیرد یا محکوم ٌ علیه به تشخیص دادگاه کفیل با وثیقه معتبر و معادل محکومٌ به ارائه نماید، دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار، از حبس محکومٌ علیه خودداری و در صورت حبس، او را آزاد می کند. در صورت ردّ دعوای اعسار به موجب حکم قطعی، به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکومٌ علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور، حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکومٌ به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر است. نحوه ی صدور قرارهای تأمینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است.

تبصره ۲ : مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.»

معنی و مفهومم ماده ی ۲۲ قانون حمایت خانواده این است که چنانچه مهریۀ زن بیش از ۱۱۰ عدد سکۀ تمام بهار آزادی باشد، اگر مرد نتواند تمام مهریه را یکجا بپردازد ولی توان پرداخت ۱۱۰ سکه یا معادل آن را داشته باشد، در این صورت بعداز پرداخت ۱۱۰ عدد سکه، نسبت به باقیمانده ی سکه ها نیازی نیست تقاضای اعسار و تقسیط را از دادگاه بخواهد، اما اگر توان مرد کمتر از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد، مشمول مادۀ ۳ قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی می شود؛ یعنی به درخواست زن مرد را حبس می کنند، مگر اینکه مرد دادخواست اعسار به دادگاه خانواده بدهد تا پس از قبول آن حکم به پرداخت قسطی مهریه صادر شود. بنابراین اگر مردی حتی ۱۰۹ عدد سکه را به عنوان بخشی از مهریه به همسرش بپردازد، بابت یک سکه دیگر باید دادخواست اعسار بدهد، در غیر اینصورت به درخواست زن حبس می شود، در هر حال پس از صدور حکم به اعسار و یا پرداخت ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی، هرگاه مالی از مرد شناسایی شود، با معرفی زن قابل توقیف است تا این که تمام مهریه ی قانونی زوجه، حتی اگر بیش از ۱۱۰ عدد سکه تمام بهار آزادی باشد، به طور کامل پرداخت و تصفیه شود.


۲ـ مهر المثل ( مهریۀ متعارف )

اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد یا اینکه مالی که به عنوان مهریه ذکر شده مجهول باشد، نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد، مهر را به تراضی معیّن کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهر المثل خواهد بود.

چنانچه در نکاح شرط شده باشد که زن هیچگونه مهری نداشته باشد، این شرط به جهت مخالفت با قاعده ی امری استحقاق زوجه به مهر، نامشروع و باطل خواهد بود؛ به عبارت دیگر مهریه از آثار قانونی ازدواج است و توافق طرفین تنها در میزان و چگونگی آن مؤثر است.

ناگفته نماند اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.

سوال: مهر المثل چقدر ارزش دارد و ملاک آن چیست و به چه صورتی به زن تعلق می گیرد؟

پاسخ: مقدار مهر المثل بر حسب جایگاه اجتماعی و شرافت خانوادگی زن با لحاظ سایر صفات او مانند تحصیلات و شغل و اوضاع و احوال او در مقایسه با نزدیکان و فامیل و افرادی که هم رتبه و هم شأن او هستند تعیین می شود. برای مثال اگر یکی از دختران فامیل که از جهات بسیاری، ویژگی هایی شبیه زنی که برای او مهریه تعیین نشده است، داشته باشد و مهریه او متعارف باشد، همان مهریه را ملاک برای تعیین مهریه قرار می دهند.

در صورت عدم تعیین مهر و فسخ نکاح در اثر عنن ( ناتوانی جنسی مرد )، زن مستحق نصف « مهر المثل » خواهد بود.


۳ـ مهر المتعه ( مهریه با توجه به وضعیت مالی مرد )


اگر ازدواج میان زن و مرد از نوع دائمی باشد و در هنگام انعقاد عقد نکاح، مهریه تعیین نشده یا مجهول باشد، یا شرط عدم تعیین مهریه در عقدنامه ذکر شده باشد، در صورتی که قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی و رابطه ی زناشویی، طلاق واقع شود زن مستحق مهر المتعه است. برای تعیین میزان مهر المتعه، برعکس مهر المثل، شرایط و وضعیت مرد از حیث فقر و غنا در نظر گرفته می شود. یعنی اگر دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر نماید و در ضمن آن حکم به پرداخت مهرالمتعه از سوی مرد به زن شود، دادگاه با تعیین کارشناس رسمی دادگستری و یا خود می تواند تحقیقات لازمه را انجام دهد و وضعیت واقعی مرد از جهت اقتصادی و درآمدی را احراز کرده و مبلغی را از باب مهریه تعیین نماید و زوج را ملزم به پرداخت آن به زوجه جهت اجرای صیغه ی طلاق کند.


سوال: آیا میشود به محض وقوع عقد، زن مهریه اش را از مرد بخواهد یا اینکه حتماً باید تشریفات عروسی و رابطۀ زناشویی اتفاق بیوفتد تا زن استحقاق دریافت مهریه را داشته باشد؟


آیا زن می تواند بدون اینکه تقاضای طلاق کند مهریه اش را به اجرا گذاشته و آن را از زوج دریافت کند؟؟


پاسخ: به موجب مادۀ ۱۰۸۲ قانون مدنی ” به مجرد عقد ( به محض اینکه خطبه ی نکاح جاری شد )، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.

تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحوه دیگری تراضی کرده باشد.”

اثر فوری مالکیت زن بر مهر، در موردی است که مهر، عین معین باشد. در مواردی که مهر کلی فی الذمه یا حقی بر ذمۀ مرد باشد، زن به محض وقوع عقد، طلبکار آن می گردد و می تواند هر زمان که بخواهد برای مطالبۀ آن، به شوهر رجوع کند.

تبصره ی ماده فوق شامل کسی هم که ضمانت پرداخت مهر را کرده است، می شود؛ زیرا تکلیف فوق ناظر به اصل دین است، نه شخص مدیون.

نظریه ی شمارۀ ۴۷۰۱/۷ – مورخ ۱۵/۲/۱۳۷۸  اداره ی حقوقی قوۀ قضائیه : ” مستفاد از ماده ی یک آیین نامۀ اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوب ۱۳۷۷ این است که صدور رأی به پرداخت مهریه بر اساس شاخص بانک مرکزی موکول به تقاضای زوجه است و دادگاه نمی تواند رأساً اقدام نماید.

با وجود این، اداره ی حقوقی در نظریۀ مورخ ۲۶/۳/۹۲، از نظریۀ سابق خود عدول کرده و تبصره ی فوق را امری دانسته و دادگاه مکلف به رعایت آن دانسته است ولو اینکه خواهان در دادخواست تقدیمی، محاسبه به نرخ روز را درخواست نکرده باشد.( قسمت اخیر ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۱ )

محاسبه ی مهریه به نرخ روز مستلزم این است که مهریه پول ایرانی باشد ولی عادی یا رسمی بودن نکاحنامه در آن، شرط است.

زوجه میتواند برای مطالبه مهر خود علاوه دادگاه، در صورتی که مهر در سند رسمی نکاح درج شده باشد به دایرۀ اجرای ثبت هم رجوع کند.

همانطور که در اشاره کردیم زن به محض وقوع عقد، مالک مهر شده و میتواند آنرا از شوهر، مطالبه کند، اما در صورتی که برای تأدیه ی آن مهلت در نظر گرفته شده باشد، حق مطالبۀ فوری را نخواهد داشت.

چنانچه مهریه، عندالاستطاعه باشد و تا پایان عمر، زوج، اموالی به جز مستثنیات دین نداشته باشد، مهریه از ماترک زوج، قابل وصول است، زیرا بحث مستثنیات دین در استیفای طلب از ماترک، موضوعیت ندارد.

بنابر آنچه گفته شد، بدیهی است که گرفتن مهریه بدون طلاق با توجه به مقررات و مواد قانونی مختلف قابل تحقق است. زن می تواند تا زمانی که مهریه به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط به اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.

هرگاه قسمتی از مهر حال و قسمتی مؤجل باشد، حق حبس فقط نسبت به قسمتی که حال است، حاصل میشود و پس از دریافت آن قسمت، دیگر زن نمی تواند از ایفاء وظایف زناشویی، سرباز بزند.

مطابق نظر مشهور فقها، تقسیط مهر و دادن مهلت عادله به مرد از سوی دادگاه، مسقط حق حبس نیست و نباید آن را با مهر مؤجل قیاس کرد؛ به عبارت دیگر اگرچه اعسار، زوج را از پرداخت مهریه به نحو یکجا معاف می کند ولی زوجه را مجبور به تمکین نمی کند. بنابرین حق حبس اعم از آن است که شوهر معسر باشد یا توانگر (مَلیء)، مگر اینکه پرداخت مهریه منوط به تمکن مالی شوهر شده باشد.

حق حبس، یک قاعدۀ استثنایی و مختص زوجه می باشد و مرد نمی تواند از آن استفاده کرده و مثلاً پرداخت مهر را منوط به تمکین زن نماید.

با توجه به آیه ی چهارم سورۀ نساء ( اتوا صدقاتهن نحله ) مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای صدق رفتارش به زن می پردازد و در مقابل عوضی نیست. البته اگرچه مهریه توافق فرعی و جدای از اصل نکاح است لیکن تابع آن است و به مناسبت آن برقرار می گردد.



منبع : گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

اگر درخواست کننده طلاق زنان باشند شرایط ومراحل طلاق چگونه خواهد بود سوال شما در سایت خوب گروه وکلای تهران به خوبی پاسخ داده شده ما هم این مطالب را با شما به اشتراک گذاشته ایم تا هدایت کننده شما در این مسیر پر پیچ وخم باشیم وبهترین راه را انتخاب کنید 




درخواست طلاق از طرف زن و گرفتن مهریه


درخواست طلاق از طرف زن به جز حالتی که در طلاق خلع مطرح می شود و در آن زن ازکل یا بخشی از مهریه خود می گذرد ، در دو صورت دیگر نیز مطرح است . در این دو حالت می خواهیم به بررسی مهریه زن در ضمن طلاق بپردازیم :




۱-مهریه در بحث وکالت در طلاق :

براساس قانون ، ماده۱۱۳۳ قانون مدنی ، حق طلاق با مرد است . مرد می تواند این حق خود را با دادن وکالت به زن بدهد . در این حالت زن وکالتی مطلق و عام دارد که هر زمانی که بخواهد می تواند بدون هیچ دلیلی از مرد طلاق بگیرد . بدیهی است مهریه زن در این حالت قابل مطالبه بوده ونیازی به گذشت از آن نمی باشد .


۲– مهریه در بحث طلاق با استنادبه شرایط ۱۲ گانه :

با استناد و اثبات هریک از شرایط ۱۲ گانه عقد نامه ، زن می تواند از مرد طلاق بگیرد . در این حالت حکم طلاق صادر می شود . لازم نیست که زن برای صدور حکم طلاق با استناد به شرایط ۱۲ گانه از حقوق مالی خود بگذرد . بلکه طی پرونده ای جداگانه موضوع مطالبه مهریه ، می تواند به حقوق مالی خود برسد .


 منبع : گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

شرایط طلاق غیابی


اگر تصمیمتان بر طلاق غیابی است اطلاعات کامل را در سایت گروه وکلای تهران جستجو کنید وبا شرایط ومراحل آن آشنا شوید مانیز این مطالب را با شما به اشتراک میگذاریم 

طلاق غیابی 

 شرایط طلاق غیابی

دادخواهی در رای غیابی

شرایط طلاق غیابی از طرف مرد

شرایط طلاق غیابی از طرف زن



طلاق غیابی + شرایط طلاق غیابی + دادخواهی در رای غیابی


لازم است که بدانیم طلاق غیابی چیست ؛

اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و  کسی که علیه او خواسته مطرح شده است ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را

به شخصه تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی “آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد ” و  یا این که

“در جلسات دادگاه حاضر نشود ” و  “لایحه نیز در ماهیت نداده باشد” در صورت محکوم شدن او رای صادره غیابی است،

رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است .

و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند در ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی

و رسیدگی مجدد کند.

  رویه طلاق به صورت غیابی نیز به همین شکل است و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز

حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت طلاق صادره غیابی است.

اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند از طرف زوج (مرد) یا زوجه (زن) باشد

به تفکیک در این خصوص تفاوت جزئی وجود دارد.



شرایط طلاق غیابی از طرف مرد

 

طبق قانون، حق طلاقدر اختیار مرد است و چه زن در دادگاه حاضر شود چه نشود حکم راجع به طلاق صادر می‌شود.

اما اگر زن در دادگاه حضور نیابد و لایحه هم ندهد رأی صادره راجع به طلاق، غیابی محسوب می‌شود؛

و زن در مهلت ۲۰ روز حق واخواهی دارد.

به درخواست مرد امکان صدور رأی طلاق وجود دارد اما برای ثبت طلاق مرد باید حق و حقوقِ مالیِ زن که عبارت است از ؛

مهریه ، اجرت المثل ایام زوجیت، نفقه‌ی ایام عده، نفقه‌ی معوقه

(چنانچه که زوجه شرایط مطالبه داشته باشد و مطالبه نماید)

و شرط تنصیف (نصف شدن) اموال درج شده در عقدنامه (به شرایط امضا و وجود شرایطش) را بپردازد

که این موضوع در رأی دادگاه درج می‌شود.


شرایط طلاق غیابی از طرف زن

 


اگر دادخواست طلاق از طرف زوجه (زن) باشد و دلیل موجه طلاق را هم دارا باشد و زوج با وجود ابلاغ،

در دادگاه حضور نیابد و لایحه نفرستد و برگه‌ی ابلاغیه به خود شخص زوج داده نشده باشد،

دادگاه رأی طلاق غیابی صادر می‌کند. هرگاه زوج چهارسال تمام غایبِ مفقودالاثر باشد ؛

(یعنی غایب باشد و هیچ خبری از وی در دست نباشد)

و زوجه دادخواست طلاق بدهد، محکمه سه نوبت آگهی -هریک به فاصله‌ی یک ماه-

در جراید محل و یکی از جراید کثیرالانتشار محل تهران با هزینه‌ی فرد خواهان منتشر می‌کند.

پس از گذشتن یک سال از اولین آگهی چنانچه خبری از  زوج نشود دادگاه حکم به موتِ فرضی زوج می‌دهد.

یکی دیگر از شرایطی که زن می‌تواند غیابی طلاق بگیرد , نپرداختن نفقه توسط زوج به مدت ۶ماه است،

حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل شرایط مالی و فقر وی باشد.

ابتدا زن می‌تواند برای مطالبه‌‌ی نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد،

می‌تواند دادخواست طلاق دهد.

هم چنین اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف مقرره برایش بدون دلیل موجه امتناع ورزیده باشد،

ناشزه محسوب می‌شود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت.

درست است که حق طلاق برای مرد در نظر گرفته شده، اما زن می‌تواند

برای خلاصی از زندگی سخت و تحمل‌ناپذیر درخواست طلاق نماید ؛

و در صورت اثبات عُسر و حَرَج خود و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه رأی به طلاق صادر می‌کند.



منبع :گروه وکلای تهران

  • گروه وکالت مجد