اگر در زندگی مشترکتان به انتهای خط رسیدید وتصمیم به جدایی گرفتید واژه میخوام طلاق بگیرم را سرچ کنید ودر سایت خوب گروه وکلای تهران در این باره بخوانید وبدانید بهترین برای شما کدام است ما هم این مطالب را از این سایت برای شما در این بلاگ آورده ایم
میخوام طلاق بگیرم
اگر برای جدایی از همسرتان، تشکیل پرونده داده اید، باید مواظب باشید که طوری برخورد کنید کهوضعیت آشفته خود را از آنچه که هست بدتر نکنید.شاید فرصتی پیش آید که خود شما بتوانید از تقاضای طلاق خود صرف نظر کنید.
در این بین ، چیزهایی وجود دارد که ممکن است در نظر شما بی اهمیت باشند ،ارزش زیادی پیدا می کنند و حتی ممکن است در زندگی مشترک شما سرنوشت ساز واقع گردد.
به زبان دیگر :
– ممکن است شما که قصد طلاق از همسرتان را دارید ، برای این که همسر خود را مقصر جلوه دهید،
و دلسوزی و حمایت دوستان و فامیل را به خود جلب کرده ، و در مورد همسر خود نزد آنان بدگویی کنید.
ممکن است در این میان عده ای فرصت طلب و دشمنِ دوست نما بخواهند از این فرصت استفاده کنند.
و بدی های همسر شما را از آنچه که هست بزرگتر نشان دهند که این باعث خواهد شد شما بیشتراز همسر خود بیزار شوید
اگر احساس کردید که همسرتان پشیمان شده او را مجبور نکنید که در مقابل آشنایان و دوستان اعتراف کند
که اشتباه کرده است ؛ ممکن است از فکر زندگی مجدد با شما منصرف گشته و از روی لجبازی برای طلاق پافشاری کند.
– ممکن است شما به خاطر شرایط ناراحت کننده ای که به خاطر درخواست طلاق برای شما ایجاد شده است ،
خیلی پریشان و غمگین شوید .
این وضعیت ممکن است شما را نسبت به کارهای ضروری ، شخصی و خانوادگی روزمره بی تفاوت و بی علاقه کند.
برای مثال ممکن است ک میل به غذا خوردن را از دست بدهید تا جایی که دچار ضعف شوید ،
و چون عقل سالم در بدن سالم است وقتی ضعف و گرسنگی غلبه کرد، دیگر فکرتان درست کار نمی کند.
و در نتیجه نمی توانید برای جدایی خود از همسرتان ، تصمیم عقلانی و خردمندانه ای بگیرند.
• بعضی از زوجین ( شاید حتی شما هم جزو این دسته باشید ) برای رهایی از استرس و ناراحتی به خاطر طلاق ،
بدون تجویز پزشک از داروهای خواب آور و مسکن استفاده می کنند
که این داروها مسلماً اثر سوء ، بر جسم و اعصاب آنها خواهند داشت …
طلاق بگیرم یا نه؟ سوالاتی که باید قبل از طلاق از خودتون بپرسید.
بعد از کلی جر و بحث و دعوا شاید اول چیزی که به ذهنتون میرسه اینکهبا جدا شدن و طلاق گرفتن حداقل دیگه اینقدر عصابتون خورد نمیشه.
اما اینجا چهار تا سوال رو براتون مینویسم که باید حتما از خودتون بپرسیدو جوابش رودرست و حسابی پیدا کنید و بعد از اون جداشید.
۱-آیا من زود به این نتیجه رسیدم ….؟
دکتر Molly Barrow ” روانشناس و نویسنده امریکایی ” در کتاب خودش نوشته که ؛
معمولا زن هایی رو میبینه که فکر می کنند ،
که ناراحتی های زندگی شون کلا مربوط به همسرشون میشه.
اگر شما هم از اون زن هایی هستین که فکر می کنید علت اصلی تمام مشکلاتتون همسر شماستو همسرتون جلوی پیشرفت و رسیدن به آرزوهای شما رو گرفته، بهتره کمی صبر کنید. آروم بشینید :و یک کاغذ بر دارید و خوبی و ها و بدی های همسرتون رو روی اون بنویسید و روی کاغذ با هم مقایسه کنید.
این تیکه کاغذ دوتا خوبی داره.
اول چشمان خود شما رو بیشتر بر روی زندگی مشترکتون باز میکنه و شما رو یاد چیزی هایی میندازه که شایددر محاسباتتون اصلاً بهش توجه نکردید و دوم به شوهرتون نشون میده که شما چقدر جدی هستیدو اون متوجه میشه که چه ایراد ها و عیب هایی داره که باعث ناراحت کردن شما میشده در صورتیکی خودش نمیدونسته.
۲-اختلافات و مشکلات ما چقدر بزرگه و ما چقدر از هم فاصله داریم؟
همه ما خانوم ها می دونیم که شوهر ایده آلی که در رویاهامون ساختیم متاسفانه در واقعیت وجود نداره !برای همین بخودمون میگیم که این یک ذره خواسته هایی که داریم منطقی و واقع گرایانه هست. خوب درسته تا حدودی حق با ماست. ولی وقتی شوهرمون تولد بچه خودش رو یادش میره یا با وجود لباس کار، لباس پلو خوری خودش رو کثیف میکنه و یا هر دفعه میاد خونه فامیل های ما( یعنی خونه ی فامیل های خانومش ) لباس های نا مرتبی دارهو ادکلن نمیزه و یا خیلی دیگه از مسائل شبیه به این ،
اون قدر ارزش جر و بحث و غصه خوردن نداره که بخواهیم بخاطرش طلاق بگیریم.
در واقع می خوام اینو بگم که شکاف هایی که بین شما و شوهرتون به مرور زمانی بخاطر مشکلاتی مثل ؛
عدم رضایت جنسی کامل شما از اون، کم حرف بودن شوهرتون و یا اختلاف های شخصیتی شمابا هم بوجود اومده اونقدر وحشتناک نیستند که نشه درمانشون کرد.
بر عکس مشکلاتی مثل خیانت ، مواد مخدر ، ناتوانی ژنتیکی برای بچه دار شدن و مشکلاتی از این قبیل هستکه نمیشه به این راحتی ها حلش کرد و میتونه به طلاق کشیده بشه.
پس اگر سر هر موضوعی از کوره در نروید و بشینید منطقی با هم صحبت کنید ،می توانید خیلی از مشکلات روزمره خودتون رو حل کنید،
فقط کافیه اندکی کوتاه بیاید و مرغتون یک پا نداشته باشه.قبول کنید که گل بی خار خداست و هر کسی ((حتما باید)) یک اخلاق های بدی داشته باشه که همسر مهربونش اونها رو بپذیره و باهاشون کنار بیاد.
۳-چه قدر از زندگی و خانواده دور شده ایم
شما هر روز صبح از خواب بلند میشید و سر یک سری مسائل تکراری با شوهرتون بحث می کنیدو تا شب هم سر اون کاری های اعصاب خورد کن شوهرتون حرص میخورید و دوباره شب با ناراحتی می خوابید و روز از نو روزی از نو .
نتیجه: دیگه حالم بهم میخوره از این زندگی نکبتی!خوب چطوره کارهایی که حالتون رو کمتر بهم میزنه انجام بدید. بلند شید برید قهر خونه هر کی دوست دارید و یک مدت طولانی از شوهرتون دور باشید.
اینطوری دیگه در اون محیط زجر آور نیستید و فکرتون باز میشه و بهتر می توانید فکر کنید و شوهرتون هم حساب کار میاد دستش.
هرچی از خونه و خانواده و زندگی عادی خودتون بیشتر دور شید نتیجه بهتری میگیرید.اگر هم نمی توانید این کار رو بکنید، حداقل برید یک جایی پیاده روی که خلوت باشه و در فضای باز خودتون باشید و خدای خودتون.یک مدت تنهایی میتونه ذهن شما رو باز کنه تا بهتر تصمیم بگیرید.
۴-آن چه به زن ها به عنوان زن مطلقه تحمیل می شود ….
بعضی از خانوم های متاهل بعد از یک مدتی زندگی مشترک، مدام حسرت زندگی مجردی رو میخورند.
و در ذهنشون زندگی مجردی رو خیلی بهتر از متاهلی می دونند.
میدونم وقتی مجرد بودید و با رفقا میرفتید کوه، ۱۰۰ تا پسر درخواست دوستی بهت میدادند و خیلی خوش می گذشت.
الان هم اگر طلاق بگیرید و با دوستانتون برید بیرون دنبال تفریح و شادی ، شاید بازهم خیلی ها بخواهندکه شماره ی تو رو داشته باشند .
ولی چیزی که متاسفانه بعد از طلاق می فهمی و الان نمیدونی اینکه دیگه این پسر ها نیستند که دنبال شمارت هستندبلکه کسانی میافتند دنبالت که یا خودشون زن و بچه دارند و یا کلا خانوم باز هستندو تو رو برای یک شب خوشگذرونی می خوان و فرداش تلفنت رو هم ریجکت می کنند و یا در بهترین حالتخودشون به تازگی از خانومش با کلی جنگ و دعوا جدا شدند و خودشون مطلقه هستند.
دیگه الان اون شانس هایی که در ۲۰ سالگیت داشتی الان نخواهی داشت.
بر فرض اینکه تو بخواهی تا آخر عمرت مجرد بمونی، اون موقع میفهمی که پول خرید یه مانتو ساده می تونهچقدر برات گرون باشه ! اون موقع می فهمی که
(( وقتی درآمد نداشته باشی، همه چیز-هر چقدر هم که ارزون باشه-برات گرونه )).
وقتی از خونه میایی بیرون همه یجوری نگاهت میکنند که حتی اگر فاسد هم نباشی،انگار هر روز داری به یک مرد غریبه قرار میذاری و میری خونشون تا به اون یارو سرویس بدی !
بله متاسفانه در جامعه ی ما اینطوری جا افتاده.قبول دارم که خیلی از خانوم ها هستند که سالیان ساله که دارند با کار کردن با عفت با پاکی و با نجابت
تمام زندگی خودشون رو میگذرونند ولی مردم همیشه بدترین فکر رو می کنند.زن مطلقه مشکلاتی داره که هیچ زن دیگری درک نمی کنه.
ممکنه جواب دادن به این سوالات برای شما چند ماه طول بکشه؛ اشکال نداره صبر کنید تا جواب درستی پیدا کنید و با چشم باز تصمیم بگیرید و اگر باز هم به این نتیجه رسیدید که اگر طلاق بگیرید خوشبخت تر خواهید بود من یک پیشنهاد براتون دارم :
۵-جدا شید و طلاق بگیرید و اما طلاق نگیرید !
حتما این کار رو بکنید.
توی این مدته پیش طلاق اتفاقاتی براتون میفته که اصلا انتظارش رو نداشتید و براتون خیلی عجیب خواهد بود.
با انتخاب دوره پیش طلاق (و یا کار آموزی طلاق !)از یک طرف به شوهر تون وقت میدید تا تغییرات اساسی در خودش ایجاد کنهو از طرف دیگه خودتون رو تست می کنید.اگر دیدید می توانید مطلقه باشید خوب مشکلی نیست :
بعد از گذشت این چند ماه کار آموزی میرید محضر طلاق می گیرید و اگر دیدید کهزندگی یک زن مطلقه خیلی سخت تر از اون چیزیه که فکرش رو می کردید،می تونید با چندتا حرکت و ناز و عشوه شوهر خودتون رو بر گردونیدسر زندگی و کلی هم منت رو سرش بذارید که بر گشتید به زندگی متاهلی زیر سایه همسرتون !
امیدوارم هر تصمیمی که میگیرید بهترین باشه و باعث شاد شدن زندگیتون در دراز مدت بشه.
اگر شما نظر یا راه حلی دارید که اینجا نوشته نشده، باور کنید که ما مشتاق خوندن نظر شما هستیم.
منبع: گروه وکلای تهران
