گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

گروه وکالت مجد

در این بلاگ تمامی اخبار و مطالب مرتبط با گروه وکالت مجد در دسترس شماست

۹۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


وکالت داشتن درطلاق خود قوانینی دارد که برای اجرایی کردن آن باید اقداماتی انجام بگیرد برای به دست آوردن این اطلاعات به سایت گروه وکلای پارسای سری بزنید



وکالت در طلاق و چند نکته در مورد آن (چگونگی طلاق با وکالت طلاق)


۱-    گرفتن وکالت زن در طلاق از مرد به دو روش امکان پذیر است یا به صورت شرط ضمن عقد نکاح که در سند ازدواج درج می شود و یا به صورت مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی و اخذ وکالت در طلاق از زوج. اگر زوج خارج از کشور باشد اعطای وکالت از طریق تنظیم وکالتنامه طلاق در سفارت یا کنسولگری ایران نیز می باشد.


۲-    اگر وکالت در طلاق به صورت شرط در ضمن عقد نکاح (سند ازدواج) باشد چون به اصطلاح حقوقی عقد ازدواج دائم، قراردادی لازم است وکالت مذکور قابل عزل نیست به عبارت دیگر مرد (موکل) نمی تواند زن (وکیل) را عزل نماید.


۳-    اگر وکالت در طلاق بعد از عقد، و در دفترخانه به زوجه یا شخص دیگری داده شود از سوی مرد قابل عزل است. مگر این که مدت داشته باشد و تا مدت مشخص مرد حق عزل را از خود ساقط کرده باشد و یا این که در ضمن عقد لازمی وکالت اخذ شده باشد. مرسوم است که در خود وکالت در طلاق، قابلیت عزل و یا عدم عزل و یا مدت آن را درج می کنند.


۴-    داشتن وکالت طلاق یا همان تعبیر عامیانه وکالت حق طلاق از سوی مرد به زن به منزله این نیست که مرد دیگر نمی تواند همسرش را طلاق بدهد. اساسا واگذاری حق طلاق از سوی مرد به زن و یا هر شخص دیگری از لحاظ حقوی غلط است چون حق طلاق قابل واگذاری نیست.زوج(شوهر)میتواند به دیگری از جمله زوجه وکالت برای طلاق اعطا کند نه اعطای حق طلاق.


۵-    مرد می تواند وکالت برای طلاق را به غیر از همسرش نیز واگذار نماید فرض کنید مردی مقیم خارج از کشور است، و به برادرش در ایران از طریق وکالتی که در سفارت یا کنسولگری ایران در کشور محل اقامت تنظیم کرده، وکالت برای طلاق همسرش را می دهد.


۶-    هیچکس از جمله زنی که از مرد وکالت طلاق دارد نمی تواند بدون وکیل دادگستری وکالت را اعمال نماید به عبارت دیگر کسی می تواند در دادگاه وکالت کند که وکیل دادگستری باشد. در وکالت در طلاقی که مثلا زن از شوهر دارد، برای طلاق باید از طریق انتخاب وکیل دادگستری برای همسر اقدام نماید. در این راستا زن به استناد وکالتنامه طلاق به وکیل دادگستری مراجعه می کند و بر طبق حدود اختیارات وکالتنامه، برای شوهر وکیل انتخاب می کند و وکیل منتخب، وکیل مع الواسطه شوهر می شود.


۷-    کامل بودن متن وکالت در طلاق بسیار اهمیت دارد و متاسفانه بسیاری از وکالت در طلاق های که دفاتر اسناد رسمی استفاده می شود ناقص هستند. اما از همه بدتر شرط وکالت در طلاقی است که زوج به زوجه در سند ازدواج می دهد غالب آن ها دارای مشکل هستند. توصیه می شود در این خصوص با وکیل مجرب طلاق مشورت نمایید. در اینجا دو نمونه کامل وکالت در طلاق با مهریه و وکالت در طلاق بدون مهریه در اختیار شما گذاشته شده است.


۸-    در خصوص مراحل طلاق با وکالت در طلاق و نحوه طلاق با وکالت در طلاق بهتر است که به لینک آبی رنگ متمایز شده مراجعه نمایید.


۹-    برای اطلاع از هزینه های طلاق با وکالت توسط وکیل با شماره تلفن های ذیل متن تماس حاصل کنید.


۱۰- مدت زمان طلاق با حق طلاق زوجه و وکالت طلاق زوجه، همان مدت زمان طلاق توافقی است یعنی کمتر از یک هفته (فقط تهران). مگر این که در حدود اختیارات وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی نباشد که در این صورت ۴۴ روز پس از ابلاغ رای امکان ثبت طلاق وجود دارد.


۱۱ – امکان واگذاری وکالت برای طی مراحل طلاق از سوی زوجه (زن) به دیگری و حتی شوهر وجود دارد.اولا مهم در اینجا شفاف بودن وکالت در بذل از سوی زوجه است ثانیا بایستی وکالت در تعیین تکلیف جهیزیه، اجرت، المثل، نفقه، حضانت و ملاقات فرزندان نیز در وکالت نامه مشخص شده باشد.ثالثا بهتر است که گواهی مربوط به بارداری یا عدم آن هم از زوجه اخذ شود


۱۲ – مدارک مورد نیاز برای شروع طلاق با وکالت عبارت است از سند ازدواج یا رونوشت شناسنامه زوجه کپی کارت ملی زوجه ترجیحا کپی شناسنامه زوج و اصل وکالتنامه محضری طلاق.


اصطلاحات حق طلاق زوجه و یا حق طلاق زن که در بین مردم رایج شده است منظور همان وکالت در طلاق زوجه است.


منبع:گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

تمکین چیست؟


قوانین طلاق پیچیده ومتعدد است یکی از این قانون ها تمکین است در سایت گروه وکلای پارسای در باره تمکین بخوانید 


دلایل رد دادخواست الزام به تمکین چیست؟


در همین سایت به کرات در خصوص تمکین زوجه و سایر مسائل حقوقی مرتبط با خانواده صحبت شده است اما سوال برخی است که دلایل رد تمکین چیست؟ و شرایط عدم تمکین چگونه است؟


در دادگاه تمکین چه بگوییم؟ و اجرای حکم تمکین به چه صورت است؟


از وظایف زن در مقابل شوهر تمکین از اوست و به زنی که بدون دلیل قانع کننده از ادای وظایف زناشویی شانه خالی می کند اصطلاحا ناشزه گفته می شود.


دلایل رد دادخواست الزام به تمکین زن می تواند یکی از موارد ذیل باشد:

۱ – مرد خانه مورد نیاز برای شروع یا ادامه زندگی مشترک را فراهم نکرده است و یا اثاثیه لازم برای زندگی مشترک را تهیه نکرده است. در چنین مواردی در واقع خود مرد هم تمایل به تمکین زوجه ندارد و فقط برای بدست آوردن مزایای آن به تعبیری تله تمکین را به پا می کند. اما باید توجه داشت دادخواست تمکین مستلزم تهیه مسکن و اثاثیه متناسب با شان زوجه است.


۲ – زن اگر بتواند ثابت کند عدم تمکین او به دلیل سوء رفتار و سوء معاشرت زوج می باشد مثل ضرب و جرح، اعتیاد شدید، مصرف بی رویه الکل، توهین، تهدید و … دادخواست تمکین شوهر رد می شود.


۳ – استفاده از حق حبس زوجه هم از دلایل موجه عدم تمکین است.


۴ – توانایی نپرداختن نفقه زوجه و همچنین نپرداختن نفقه زن نیز می تواند از دلایل موجه عدم تمکین باشد.


۵ – اگر زن بتواند ثابت کند که زوج صوری درخواست تمکین داده و در عمل علاقه ای به ادامه زندگی و همسر ندارد، می تواند از دلایلی باشد که موجب رد دادخواست الزام به تمکین شود. در پرونده ای که چند سال قبل در گروه وکلای پارسای وکالت آن را بر عهده داشتیم. شوهر در پیامک های زیادی که به زوجه داده بود علاوه بر توهین، نوشته بود که زوجه را دوست ندارد و قصد ازدواج با شخص دیگری را دارد و… با ارائه مدارک فوق به قاضی محترم شعبه در جلسه رسیدگی و البته تایید زوج که از تلفن همراه او بوده است، مشخص شد که در واقع شوهر تمایلی به تمکین زوجه و زندگی مشترک ندارد.


در پرونده ای دیگر زوجه با شهادت همسایگان آپارتمان توانست ثابت کند که در آپارتمانی مستاجر بوده اند و زوج به مدت ۵ ماه ترک منزل کرده است و درخواست تمکین زوج با توجه به ترک منزل او رد شد.


۶ – عدم حضور زوجه در جلسه دادرسی نیز از دلایل رد درخواست تمکین است.


۷ – در رای دادگاهی چند سال قبل دیدم که قاضی محترم استدلال کرده بود که در عرف خانوادگی محل زندگی زن و شوهر، گرفتن مراسم مرسوم به عروسی، خاصه برای زنی که ازدواج اول او است اهمیت فراوان دارد و از صحبت های زوجین در جلسه دادرسی هم استنباط می شود که توافق زوجین در هنگام عقد، گرفتن مراسم عروسی توسط شوهر است و در این پرونده علی رغم اینکه بین زوجین نزدیکی واقع شده است ولی چون زندگی مشترک را آغاز نکرده اند و زوج مراسم عروسی متعارف که تعهد داده بوده تدارک ندیده است لذا حکم به رد تمکین زوج صادر کرده بود. با اعتراض به حکم عدم تمکین توسط زوج، دادگاه تجدید نظر هم شرایط عدم تمکین زوجه مذکور را موجه تشخیص داده و دادنامه بدوی تایید شد.


۸ – می دانیم که دعوی تمکین از پرونده هایی محسوب نمی شود که مشمول اعتبار امر مختومه شود به زبان ساده رد دعوی تمکین باعث نمی شود که زوج نتواند مجدداً دادخواست تمکین بدهد. ولی اگر دلیل رد دادخواست تمکین که در ازای ذکر شده از بین نرود، درباره دادخواست تمکین دادن زوج بی فایده خواهد بود. مگر اینکه دلیل جدیدی ارائه شود. مثال: رد شدن دعوی تمکین شوهر به دلیل نداشتن مسکن بوده خوب اگر زوج مسکن تهیه کند دوباره می تواند دادخواست تمکین مجدد بدهد.


منبع :گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

به تمام سوالات حقوقی شما در باره طلاق توافقی سایت خوب گروه وکلای پاریای پاسخ میدهد


شرط محدود کردن حق طلاق زوج – وکیل پایه یک دادگستری


موضوع بحث این است محدود کردن حق طلاق زوج : اگر ضمن عقد نکاح زوجه شرط کند که مرد (زوج) نمی تواند زوجه را طلاق دهد مگر با موافقت زوجه،


از لحاظ حقوقی و قضایی اثر آن چگونه است؟

در کتاب آرای قضایی شعب دیوان عالی کشور (حقوقی) بهار ۱۳۹۳ پژوهشگاه قوه قضاییه صفحات ۱۳۶ الی ۱۳۸ در این خصوص به پرونده ای استناد شده است که زوجه در ضمن عقد و در سند ازدواج شرط کرده است که: «زوج، زوجه را طلاق ندهد مگر با موافقت وی» در نهایت با کش و قوس های فراوان شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور چنین نظر داده است که:

«توافق طرفین در عقدنامه و این چنین شرطی نمی تواند خلاف شرع باشد زیرا زوج طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق دارد و با اختیار و رضای خود ضمن عقد این حق را محدود می کند به موافقت زوجه، تایید بر این مطلب فتاوای پنج نفر از علما و مراجع از جمله مقام معظم رهبری حفظه الله است که با ملاحظه جمله مذکور در عقدنامه به صراحت فتوا داده که در طلاق رضایت زوجه باید جلب گردد.»


اما فارغ از پرونده مذکور جای سوال است که حدود و ثغور شرط مذکور تا کجاست و اگر در هیچ شرایطی زوجه حاضر به طلاق نباشد یعنی با شرط محدود کردن حق طلاق زوج , زوج هیچ گاه نخواهد توانست زوجه را طلاق دهد؟! این به منزله سلب حق طلاق از مرد نیست؟ آیا طلاق در شرع حق محض است یا جنبه حکمی هم دارد؟ آیا در شرع آمده که «الطلاق بید من اخذ بالساق» این شرط به منزله دخیل کردن اراده دیگری و لو زن در طلاق نیست؟


به نظر ما می رسد که می شود حق طلاق زوج را محدود کرد ولی نه محدود به اراده محض دیگری از جمله زوجه آن هم به صورت مطلق که مرد حق طلاق ندارد مگر به موافقت زن! در حالی که ملاک موافقت زوجه مشخص نشده است.


منبع:گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

بسیاری پیش میآید که بعد از نامزدی زوجین به این نتیجه میرسند که به درد هم نمیخورند وتصمیم به جدایی میگیرند قوانین مربوط به این شرایط را در سایت گروه وکلای پارسای بخوانید 



تکلیف هزینه های دوران نامزدی پس از به هم خوردن آن چیست؟

 

معمولا در ابتدای راه زندگی مشترک که همان نامزدی است طرفین برای ابراز علاقه به یکدیگر، هدایا و به اصطلاح یادگاری های زیادی به هم می دهند و گاهی هم برای پدر و مادر یکدیگر کادو می خرند. این در حالی است که اگر هر یک از دو طرف به دلایل مختلف از این ازدواج منصرف شود و تصمیم بگیرد که نامزدی را به هم بزند، او و طرف مقابل می توانند از همدیگر بخواهند هدیه ها را پس بدهند. در صورتی که عین هدایا به هر دلیل وجود نداشته باشد باید قیمت آن پرداخت شود جز در مواردی که فرد در نگهداری از وسایل کوتاهی نکرده و از آن مراقبت کافی کرده باشد اما به دلیلی وسیله مورد نظر از بین برود.


البته باید به این موضوع تاکید کرد که اگر اصل هدایا از بین رفته باشد صرفا قیمت آنهایی را می شود درخواست کرد که معمولا نگه داشته می شود اما قیمت هدایای مصرف شدنی مانند لباس و عطر را نمی شود مطالبه کرد.


نکته: اگر نامزدی بر اثر فوت یکی از طرفین بر هم خورد طرف مقابل نمی تواند هدایا را مطالبه کند.


معمولا در دوره نامزدی افراد مبالغی را برای مواردی مانند برگزاری جشن هزینه می کنند؛ اگر هر یک از طرفین متحمل هزینه ای برای برگزاری جشن نامزدی شد در صورت به هم خوردن این موضوع می تواند هزینه مورد نظر را از طرف مقابل بگیرد.


نکته: هر یک از طرفین ازدواج می توانند از طرف مقابل بخواهند به پزشک مراجعه کرده و پس از انجام معاینات لازم، گواهی پزشکی درباره سلامت خود ارایه کند تا از سلامت طرف مقابل مطمئن شود. قانون گذار گواهی صحت سلامت را به بیماری های مسری که ممکن است به دیگران منتقل شود مانند سفلیس و سل محدود کرده است.


منبع: گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

تمام قوانین وتبصره های طلاق با عسر و حرج را در سایت گروه وکلای پارسای بخوانید 



طلاق با عسر و حرج چیست و تفاوت آن با ۱۲شرط عقدنامه چیست

عسر و حرج در طلاق چیست؟

عسر و حرج یکی از قواعد فقهی است که در روابط زوجیت نیز قابل اعمال است. عقد ازدواج پایبندی و تعهدی برای زوجین در پی دارد اما اگر شرایطی به وجود آید که تحمل زندگی مشترک و دوام آن سختی زیاد و مشقت فراوان برای زوجه ایجاد کند به گونه ای که تحمل آن مشکل باشد اصطلاحاً به آن عسر و حرج می گویند. بر طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی که در سال ۱۳۸۱ اصلاح شد، عسر و حرج وضعیتی است که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد که در این صورت زن حق تقاضای طلاق دارد و در مورد اینکه چه چیزهایی عسر و حرج است باید گفت که مصادیق کامل آن در قانون ذکر نشده است و فقط به نمونه و مثال بسنده شده است. رویه دادگاه ها برای عسر و حرج در طلاق این است که به صورت موردی عسر و حرج زوجه متقاضی طلاق را بررسی می کنند.


ممکن است که سوال شود که عسر و حرج مرد چگونه است؟ باید توجه داشت که مرد می تواند با پرداخت حقوق مالی زوجه هر وقت که بخواهد دادخواست طلاق از طرف مرد بدهد و نیازی هم به اثبات عسر و حرج ندارد.


ماده ۱۱۳۰ قانونی مدنی: «در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و‌حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده‌ می‌شود.»


‌تبصره – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که‌ادامه زندگی را برای زوجه با مشقّت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل ‌درصورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌گردد:


۱- ترک زندگی  خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه‌ متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه .


۲-  اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به‌اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی‌که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.‌در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک، مجدداً به مصرف‌ موارد مذکور روی آورد، بنا به درخواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.


۳-  محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.


۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوء‌ رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه‌ قابل تحمل نباشد.


۵-  ابتلاء زوج به بیماری‌های صعب ‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب‌ العلاج‌ دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.


‌موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج‌ زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.


تفاوت طلاق با اثبات عسر و حرج و طلاق با اثبات شروط ۱۲گانه عقدنامه

می دانیم که طلاق از طرف زن در صورتی که مرد مخالف طلاق باشد بسیار دشوار است به عبارت دیگر اگر طلاق توافقینباشد و زن وکالت در طلاق نداشته باشد در شرایطی می تواند در پرونده طلاق از جانب زوجه موفق باشد که دلیل موجه برای طلاق به دادگاه خانواده ارائه کند. می بایستی یا از طریق اثبات عسر و حرج به نتیجه برسد یا یک از ۱۲ شرط مندرج در سند ازدواج را – درصورت امضاء زوج – اثبات کند حال قصد توضیح این دو روش را در این مختصر نداریم و علاقمندان می توانند لینک های مربوطه را دنبال و مطالعه کنند اما بین دو تفاوت های است.



۱-    دادگاه در درخواست طلاق زوجه با اثبات عسر و حرج، حکم طلاق صادر می کند و به عبارت دیگر مرد را اجبار به طلاق می کند ولی در مواردی که طلاق با تحقق شرط ضمن عقد نکاح است دادگاه گواهی عدم امکان سازش صادر می کند.


۲-    مدت اعتبار رای دادگاه پس از قطعیت ۶ ماه است یعنی اگر ظرف ۶ ماه طلاق ثبت نشود رای مذکور قابلیت اجرا ندارد ولی مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش ۳ ماه از زمان قطعیت آن است.


۳-    در طلاق از طریق شرط ضمن عقد (شروط ۱۲گانه عقدنامه) پس از اثبات یکی از موارد، زن وکیل مرد در طلاق و قبول بذل می شود و به وکالت از شوهر می تواند قبول مابذل کند ولی در طلاق از طریق عسر و حرج قبول مابذل با قاضی رسیدگی کننده به پرونده است.


۴-    ملاک تصمیم دادگاه در بررسی عسر و حرج وضع فعلی زوجین و خاصه زوجه است. بدین توضیح که رئیس دادگاه خانواده بررسی می کند که آیا زوجه در حال حاضر و زمان تقدیم دادخواست در عسر و حرج است یا خیر؟ و اگر قبلا عسر و حرج داشته و هم اکنون رفع شده به آن ترتیب اثر نخواهد داد. به بیان دیگر باید زوجه در حال عسر و حرج باشد و آن را اثبات نماید. اما در اثبات موارد ۱۲گانه عقدنامه ها چنین نیست همین که زن ثابت نماید یکی از آن موارد حتی در چند سال قبل محقق شده است زن وکیل شوهر در طلاق خواهد شد و گذشت زمان اسقاط وکالت زن را نمی کند. فرض کنید که زوجه ثابت نماید در چند سال گذشته شوهر اعتیاد شدید و مضر به الکل داشته است ولی مدتی است که شوهر ترک کرده است در این جا علی رغم ترک شوهر در حال حاضر، وکالت زن در طلاق محقق شده است و او وکیل شوهر است و وکیل اجباری ندارد که بلافاصله و به فوریت وکالت را اعمال نماید.


موارد فوق بسیار فنی و دقیق است و حاصل تجربیات فراوان وکلای پایه یک گروه پارسای است که به صورت کاملا تخصصی بیش از ۱۲ سال است در زمینه دعاوی خانوادگی فعالیت دارند. برای اعطای وکالت و مشاوره با وکیل طلاق در تهران و کرج می توانید از ساعت ۱۰ الی ۸ شب با تلفن های دفتر تماس حاصل کنید.


منبع:گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

اگر حق طلاق باشماست وتصمیمتان طلاق است با مراحل آن در سایت گروه وکلای پارسای آشنا شوید وبیشتر بدانید این مطلب خوب وکامل را ما هم در این بلاگ آورده ایم



مراحل طلاق با داشتن حق طلاق

 

پس از این که زن حق طلاق (وکالت در طلاق) را از همسرش اخذ می کند میتواند مراحل طلاق با داشتن حق طلاق را طی نماید.

زوجه با مدارک کامل مثل وکالتنامه طلاق ، عقدنامه یا رونوشت ، اصل شناسنامه و کپی کارت ملی خود و ترجیحا کپی شناسنامه و کارت ملی شوهر، به وکیل دادگستری مراجعه می کند – توجه داشته باشید در وکالت در طلاق اخذ وکیل طلاق توافقی برای شوهر اجباری است .

با مراجعه زن (زوجه) به شوهر و امضاء وکالتنامه، وکیل دادگستری با توجه به وکالتی که زن از شوهرش دارد وکیل مع الواسطه زوج می شود و به عنوان وکیل زوج (شوهر) می تواند همراه با زوجه دادخواست طلاق توافقی ثبت نماید که بقیه مراحل شبیه طلاق توافقی عادی می باشد که می توانید به لینک طلاق توافقی مراجعه کنید.


متاسفانه بعضی از وکالت نامه های طلاق به تعبیر عامیانه حق طلاقی که زن دارد ناقص است و در عمل مشکلاتی برای پرونده طلاق توافقی ایجاد می کند. یکی از شایع ترین آن ها ننوشتن حق قبول بذل در وکالت نامه های محضری است و دومی ننوشتن اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی است.


مراحل طلاق با داشتن حق طلاق


توصیه می شود قبل از اخذ وکالت در طلاق با وکیل خانواده گروه پارسای تماس بگیرید. مشاوره حقوقی برای طلاق توافقی رایگان است.


با توجه به این که در وکالت در طلاق، دادن وکالت به وکیل طلاق توافقی اجباری است اگر نیاز به وکیل برای طلاق توافقی در تهران داشتید با ما تماس بگیرید و از روند کار و هزینه ها اطلاع حاصل کنید.


اگر وکالت در طلاق زوجه، کامل باشد در حال حاضر در شهر تهران با توجه به رویه دادگاه ها، در کمتر از یک هفته دادنامه طلاق توافقی صادر می شود و پس از آن زوجه در ظرف ۳ ماه با در دست داشتن حکم دادگاه (گواهی عدم امکان سازش) و وکالت در طلاق، می تواند به یکی از دفاتر رسمی طلاق برای ثبت آن مراجعه کند.


نکته ای مهم در مراحل طلاق با داشتن حق طلاق باید در نظر داشت این است که اگر زنی در وکالتنامه، وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی را نداشته باشد بیشتر دادگاه ها قطعیت گواهی عدم امکان سازش را موکول به گذشتن مهلت تجدید نظر و فرجام خواهی یعنی ۴۴ روز بعد می کنند.


منبع : گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

با همه ی قوانین مربوط به پرداخت مهریه در سایت خوب گروه وکلای پارسای آشنا شوید 



معامله به قصد فرار از دین مهریه

 

این سوال بسیاری از عزیزان مراجعه کننده و موکلین است که مثلا همسرم به جهت فرار از پرداخت مهریه و توقیف نشدن اموال، مال خود که ممکن است خودرو یا ملک باشد به نام دیگری و خاصه یکی از نزدیکان خود کرده است و مالکیت ملک را انتقال داده است.


یک سوال دقیق تر این است که در بازه زمانی اختلاف و مهم تر بعد از ابلاغیه دادگاه با اداره ثبت، شوهر اقدام به انتقال مال کرده است در دین آیا فرار از دین می توان شکایت کرد؟


به این سوال ها از دو منظر حقوقی و کیفری که مفید فایده برای مردم باشد توسط وکیل خانواده متخصص پاسخ داده می شود:


مستند قانونی جرم معامله به قصد فرار از دین ماده ۲۱ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴ است. در مورد تحلیل و تفسیر این ماده که در ادامه می آید کمی اختلاف است. اما به زعم ما فقط در صورتی این جرم محقق می شود که از سوی دادگاه در خصوص مهریه رای صادر شده باشد. بنابراین اگر بعد از اختلاف زوجین یا حتی بعد از اخطاریه دادگاه و یا اقدام مطالبه مهریه از طریق اداره ثبت انتقالی و لو به نزدیکان صورت گرفته باشد جرم (انتقال) به قصد فرار از دین محقق نشده است. استدلال هایی همه در این خصوص وجود دارد و آن اینکه عنوان قانون، به قانون محکومیت های مالی است یعنی این قانون ناظر به جایی است که رای صادر باشد مضافاً بر اینکه در آخر ماده ۲۱ از لغت “محکوم به” استفاده کرده است تفسیر مضیق قوانین کیفری هم چنین اقتضایی دارد. استدلال دیگر این است که اگرچه قانونگذار از لغت مدیون استفاده کرده است اما اثبات آن مستلزم رسیدگی قضایی و حکم است.

البته واقعیت این است که آماده این ماده تاب تفاسیر متعدد دارد و متاسفانه دقیق تنظیم نشده است.


در خصوص ابطال معامله به قصد فرار از دین باید به این نکته مهم توجه کرد که فقط انتقالی قابل ابطال است که به صورت صوری بوده باشد بنابراین معامله به قصد فرار از دین باطل نیست بلکه معامله به قصد فرار از دین صوری قابل ابطال است و قابلیت استناد به شخص ثالث ندارد.

فرض کنید که شوهر خودروی خود را پس از اختلاف با همسر و مطالبه مهریه از سوی زوجه بلافاصله به شخص ثالث انتقال میدهد و زوجه امکان توقیف خودرو را به دست نمی آورد نکته اینجاست که پس از صدور حکم مهریه همانطور که می دانیم نپرداختن مهریه تا سقف ۱۱۰سکه یا معادل ریالی آن جلب دارد وقتی که شوهر دادخواست اعسار می دهد بایستی به دادگاه گزارش معاملات یک سال گذشته خود ر ا بدهد که از جمله همان انتقال خودرو است. در دین فرض براین است که شوهر مبلغ خودرو را در اختیار دارد و تا مبلغ خودرو اعسار وی پذیرفته نخواهد شد.


منبع:گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

اگر میخواهید از همسر خود نفقه بگیرید باید با قوانین مربوط به آن آشنا باشید پس به سایت گروه وکلای پارسای بروید وهمه چیز را در این سایت مطالعه کنید برخی از این مطالب در این بلاگ نیز آمده است



مطالبه نفقه توسط زوجه با وجود زندگی مشترک

 

ازدواج برای زن و مرد حقوق و تکالیفی ایجاد می کند. یکی از تکالیف مرد تامین مخارج زندگی و پرداخت نفقه زوجه است. در حقوق ایران تامین نفقه بر عهده شوهر است.

پرداخت نفقه زن یعنی بر طرف کردن نیاز های مادی مورد نیاز معیشت زن به صورت آبرومندانه و متعارف و متناسب با شأن زن ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی مقرر کرده است نفقه  عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن ‌از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت ‌عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.(اصلاحی مصوب۱۳۸۱/۸/۱۹ مجلس)


آنچه در ماده مذکور آمده است مصادیق بارز موارد نفقه است و نه همه آن


شرایط استحقاق زن به مطالبه نفقه در زمان حیات زوج و قبل از طلاق

۱ – عقد دائم : در عقد موقت زن مستحق نفقه نیست. مگر اینکه در عقد شرط شده باشد و یا از اوضاع و احوال زندگی زوجین چنین برآید که مرد موظف به پرداخت نفقه است. به عنون مثال در صیقه نامه های عقد موقت ۹۹ ساله و امثالهم به نظر می آید که پرداخت نفقه تکلیف زوج باشد. اما در عقد دائم بدون لزوم شرطی پرداخت نفقه بر عهده شوهر است.


ماده ۱۱۱۳ قانون مدنی – در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر این که شرط شده یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.


۲ – تمکین زوجه (زن): استحقاق زن به نفقه مشروط به تمکین است. در خصوص تمکین، موارد موجه عدم تمکین برای زوجه و همچنین بار اثبات دعوی در دعوی تمکین، لینک های مربوطه را دنبال کنید.


مطالبه نفقه


نفقه زن بعد از جدایی و طلاق

اگر طلاق زوجین رجعی باشد یعنی طلاق به درخواست مرد باشد اولا زوجین در ۳ ماه عده از هم ارث می برند و ثانیا زن مستحقق دریافت نفقه است. غالبا در رای دادگاه طلاق به درخواست زوج، نفقه ایام عده زوجه مشخص می شود.


مطلب مرتبط :   تنفر زوجه از زوج، کراهت زوجه در طلاق و بررسی امکان طلاق با آن

اما نفقه زن در طلاق بائن –  به مطلب انواع طلاق مراجعه کنید – زن باید عده نگه دارد اما شوهر تکلیفی به پرداخت نفقه ایام عده ندارد.


نکته: اگر زن در هنگام طلاق باردار (حامله) باشد، فارغ از نوع طلاق نفقه تا پایان وضع حمل بر عهده زوج است.


در صورت فوت شوهر، زن بایستی عده وفات نگه دارد که ۴ ماه و ده روز است.


ماده ۱۱۱۰ قانون مدنی مقرر کرده که در ایام عده وفات، مخارج زندگی زوجه در صورت مطالبه او از اموال نزدیکان زوج که ملزم به پرداخت نفقه اند پرداخت شود. ماده مذکور بسیار گنگ و بد تنظیم شده است و نیازمند اصلاح قانونگذار است.


مطالبه نفقه زن با وجود زندگی مشترک

اگر مردی نفقه همسر را با وجود تمکین پرداخت نکند زوجه می تواند با دادن دادخواست به شورای حل اختلاف یا دادگاه خانواده و از طریق ثبت در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مطالبه نفقه معوقه مطالبه کند. اما نکته اصلی بر سر اثبات و بار اثبات دعوی است. به عبارت ساده تر اگر زوجین با هم زندگی مشترک داشته باشند و به تعبیری زیر یک سقف باشند به منزله این است که زوجه نفقه دریافت میکرده است. زیرا زندگی مشترک اماره پرداخت نفقه از سوی شوهر به زن است. مگر اینکه زن (زوجه) ثابت کند مثلاً زوج ترک منزل کرده یا منزلی تهیه نکرده یا بیکار است یا….


اگر در مقام دفاع، زوج مدعی عدم تمکین همسر باشد اولا پذیرفته که نفقه پرداخت نکرده و ثانیا بایستی دادخواست تمکینی داده و رای مربوطه قطعی را اخذ می کرده است تا بتواند از مزایای آن استفاده کند. در غیر اینصورت محکوم به پرداخت نفقه خواهد شد.


نفقه به طور کل یک وجه حقوقی دارد که در قالب مطالبه نفقه معوقه است که توضیح داده شد اما وجه کیفری نفقه و شکایت کیفری نفقه به ترک انفاق معروف است مقوله دیگری است که می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر به مطلب مربوطه مراجعه نمایید


نمونه پرونده مطالبه نفقه


زندگی مشترک زوجین در یک منزل اماره ای است بر تامین نفقه ایشان توسط زوج، مگر این که خلاف آن ثابت شود.


«رای دادگاه»


در خصوص دعوی خانم م.ف به طرفیت م.ش به خواسته مطالبه نفقه از تاریخ ۹۱/۱۱/۱۲ با جلب نظر کارشناس با توجه به اقرار صریح خواهان در جلسه دادرسی مبنی بر این که با یکدیگر زندگی می کنند و تا کنون جدایی بین ایشان نبوده است و زندگی مشترک زوجین در یک منزل اماره ای است بر تامین نفقه ایشان توسط زوج مگر این که خلاف ثابت گردد که در ما نحن فیه چنین امری محقق نگردیده لذا دعوی وارد تشخیص داده نمی شود و به استناد ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم بر بی حقی خواهان صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری و قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان تهران است.


«رای دادگاه تجدید نظر»


در خصوص تجدید نظر خواهی خانم م.ف به طرفیت آقای م.ش از دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۲۱۶۴۸۰۰۹۵۱ – ۹۲/۷/۲ شعبه محترم ۲۷۵ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم بر بی حقی در مورد نفقه معوقه صادر گردیده است و از این حیث مورد اعتراض مشارالیها واقع شده است وارد نمی باشد زیرا رای بر اساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح می باشد و تجدید نظر خواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده لذا بنا به مراتب دادگاه مستندا به قسمت اخیر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ۷۹/۱/۲۱ ضمن رد اعتراض معترض عنه دادنامه معترض عنه را عینا تایید می نماید.


رای دادگاه به موجب ماده ۳۶۵ قانون فوق الذکر قطعی است.


منبع: گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

اگر میخواهید مهریه خود را در ازای حضانت فرزندتان ببخشید قبل از آن حتما مطالب مربوط به این موضوع را در سایت خوب گروه وکلای پارسای بخوانید وبعد تصمیم بگیرید

ما مطلب مربوطه را در این بلاگ در معرض دید بازدید کنندگان محترم قرار دادهایم



بخشیدن مهریه در ازای حضانت دائم فرزند


این سوال به دفعات زیاد از وکلای گروه پارسای پرسیده می شود که آیا می توان در ازای حضانت دائم فرزند مهریه را بخشید؟ و آیا امکان اخذ حضانت دائمی فرزند وجود دارد؟


قبل از هر چیز باید خاطر نشان کرد که بر طبق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف پدر و مادر است یعنی در عین حال هر کدام از پدر و مادر حق دارند حضانت دائم فرزند را داشته باشند تکلیف قانونی و شرعی هم در این خصوص دارند.


بر طبق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی حضانت فرزند دختر و پسر تا پایان ۷ سالگی با مادر است و پس از این سن تا بلوغ قانونی دختر ۹ و پسر ۱۵ ، با پدر است. اما با وجود این پیش فرض ها ملاک حضانت برای دادگاه بر طبق تبصره همان ماده مصلحت طفل است یعنی این که به تشخیص دادگاه با رعایت مصلحت طفل است که فرزند مشترک نزد کدامیک از ابوین باشد و دیگری فقط حق ملاقات داشته باشد.


با توجه به این توضیحات در حقوق خانواده نظر غالب بر این است که هیچ کدام از ابوین نمی تواند از خود در زمینه حضانت فرزند اسقاط حق کند گر چه رویه قضایی در طلاق های توافقی می پذیرد که زوجین با توافق حضانت را به دیگری واگذار کند زیرا همانطور که گفته شد حضانت هم جنبه حق دارد و هم جنبه تکلیف و با قبول حضانت پدر یا مادر و موافقت دیگری جنبه حتی حضانت دائم فرزند با توافق تفویض می شود و اگر مخالفت مصلحت طفل نباشد دادگاه هم ممانعتی ندارد.


اما این که می شود بخشش مهریه در قبال حضانت دائم فرزند قرار اگر رویه قضایی شفافیت لازم را ندارد و بین حقوقدان ها اختلاف نظر است. در طلاق خلع زن چیزی از مهریه یا غیر آن را در قبال طلاق بذل می کند که این مطلقا ارتباطی به حضانت فرزندان ندارد حال اگر قرارداد صلحی منعقد شود که زن مهریه را در قبال گرفتن حضانت دائم فرزند مشترک صلح کند به این معنی که مرد نتواند مطلقا حتی در صورت از بین رفتن صلاحیت مادر یا اثبات به صلاح فرزند نبودن حضانت با مادر نتواند حضانت دائم فرزند را پس بگیرد به عقیده وکیل خانواده گروه وکلای پارسای با قاعده آمره ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی که حضانت را تکلیف کرده است و ملاک حضانت دائم فرزند را برای دادگاه مصلحت طفل قرار داده است، در تعارض است. حضانت طفل و رعایت مصلحت او نمی تواند وجه المصالحه قرار گیرد.


به دو نشست قضایی متفاوت در این خصوص استناد می شود:


بذل مهر در قبال اخذ حق حضانت دائم فرزند

سوال – نظر به این که حسب مدلول ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی (نگهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است) در مدتی که حضانت با پدر است، اگر زوجه در قبال انتقال حضانت از ناحیه زوج، مهرش را به زوج بذل کند، در این فرض؛ اولا، آیا مهر بذل شده محسوب می شود؟ و ثانیا، آیا طلاق خلعی است یا رجعی؟


نظر اکثریت – حق حضانت بنا به دلایل زیر قابل اسقاط و معامله نیست:


از ماده راجع به حضانت متوجه می شویم که حق حضانت پدر قابل اسقاط نیست چون ولایت است و اصلا حق ولایت قابل اسقاط نیست، و لو این که قرارداد ببندند.

ولایت یک اصل ذاتی و قائم به شخص پدر و جد پدری است؛ قانونگذار در مدت کوتاهی حق حضانت را به مادر داده است، چون تکلیف است، قابل اسقاط نیست.

در حضانت، حق و تکلیف، چنان به هم آمیخته است که از نظر قانون مدنی این حق قابل اسقاط نیست و در فرض سوال، بذلی که از سوی زوجه صورت پذیرفته، یک شرط باطل و خلاف شرع و قانون است.

نظر اقلیت – در حضانت آنجا که حق است، قابل اسقاط است. آنجا که تکلیف است، قابل اسقاط نیست. دلیل این امر، آن است که حق قابل اسقاط است ولی پذیرفتن مسئولیت طفل تکلیف است. نگهداری تا جایی که مرز حق است، صد در صد قابل اسقاط است و در فرض سوال چون بذل در مقابل حق حضانت است، طلاق رجعی است.


نظر کمیسیون – در مورد سوال مطروحه، نظر به این که زوجه مهر خود را در قبال انتقال حضانت فرزندان مشترک، به زوج می دهد موضوع منصرف از بذل مهر بوده و مهر بذل شده، محسوب نیست و با توجه به این که حسب مقررات ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی که می گوید: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقال مالی که به شوهر می دهد طلاق بگیرد اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.» چون در فرض سوال موضوع کراهت از شوهر مطرح نیست، چنین طلاقی به فرض وقوع، طلاق خلعی نیست بلکه رجعی محسوب می شود.


توافق زوجین هنگام طلاق در خصوص حضانت دائم فرزند و صلح مهر

سوال – چنان چه در حین رسیدگی به درخواست طلاق توافقی زوجین بر این شرط قرار گیرد که زوجه در مقابل تحصیل حق حضانت فرزندان (حتی بیش از سن ۷ سالگی) مهر خویش را صلح کند. آیا این شرط صحیح است و قابلیت اجرایی دارد؟


اتفاق نظر – برای معتبر شناختن این نوع توافق، باید ابتدا به ساکن بررسی شود که آیا حضانت قابل انتقال و تفویض به فردی غیر از شخصی که وظیفه و حق این امر را دارد، است؟ در این ارتباط می توان به قانون حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آن ها مصوب ۶/۵/۱۳۶۴ اشاره کرد که طبق آن اگر چه جد پدری (ولی قهری) زنده باشد اما امکان تفویض حضانت فرزندان به مادر وجود دارد.


علاوه بر آن ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی نیز چنین امری را پیش بینی کرده است و در آن قید سن را نیز بیان نکرده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت بر خلاف حق ولایت، حق حضانت قابلیت تفوض را دارد و در حین طلاق چنان چه صلح مهر بر مبنای تفویض حق حضانت فرزندان (حتی بیش از ۷ سال سن) به مادر داده شود این صلح صحیح و لازم تلقی خواهد شد.


نظر کمیسیون – در خصوص حضانت و نگهداری اطفال به موجب ماده ۱۱۶۹ تصریح شده که برای نگهداری، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت اولویت دارد و پس از پایان این مدت حضانت با پدر است. مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آن ها با مادر است.


در سال ۱۳۸۲ تبصره ای به این ماده اضافه ضده است که بعد از سن هفت سال در صورت حدوث اختلاف در حضانت طفل، دادگاه با رعایت مصلحت کودک برای حضانت طفل تصمیم می گیرد. با توجه به اصلاحیه مذکور و این که منعی برای حضانت مادر نشده در صورتی که زوجین وقت طلاق برای حضانت فرزندان خود توافق کرده باشند، این توافق الزام آور است.


نظر نهایی وکیل خانواده گروه وکلای پارسای

مطابق ماده ۴۱ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ حتی اگر زوجین در طلاق توافقی بر حضانت دائم یکی از والدین و یا توافق حضانت تا سن خاص توافق کرده باشند، اگر دادگاه در آینده تشخیص دهد که این حضانت به مصلحت طفل نیست، می تواند تصمیم لازم را اتخاذ نماید؛ یا سلب حضانت یا تعیین ناظر.


عنایت داشته باشید که توافق زوجین برای حضانت در طلاق توافقی و غیر آن معتبر و لازم الاجراست ولی در آینده اگر بتوان برای دادگاه ثابت کرد که مصلحت طفل، سلامت یا تربیت او در معرض خطر است و برای دادگاه ثابت شود، حتی اگر قبلا توافقی بوده باشد ملاک برای دادگاه رعایت مصلحت طفل است.


منبع: گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد
  • ۰
  • ۰

درباره امکان یا عدم امکان اسقاط حق تجدید نظر خواهی توسط وکیل مع الواسطه در طلاق توافقی به شکل کامل در سایت گروه وکلای پارسای توضیح داده شده است برای آگاهی خود حتما مطالعه کنید ما نیز این مطلب را در این بلاگ برای بازدید کنندگان گذاشته ایم



امکان یا عدم امکان اسقاط حق تجدید نظر خواهی توسط وکیل مع الواسطه در طلاق توافقی

پرسش- اگر زوج در دفتر اسناد رسمی، طی وکالتنامه ای کلیه اختیارات قانونی را در خصوص طلاق به زوجه اعطا نماید و زوجه از ناحیه زوج، وکیل مع الواسطه تعیین نماید آیا وکیل مع الواسطه می تواند حق تجدید نظر خواهی را اسقاط نماید یا خیر؟


محل تشکیل نشست: مجتمع قضایی خانواده ۲

تاریخ تشکیل نشست: ۱۳۹۳/۷/۲


جناب آقای سمیعی ریاست محترم شعبه ۲۷۳ دادگاه خانواده تهران: در خصوص سوال، با توجه به بند ۱ ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال ۷۹، یکی از مواردی که حتما در وکالتنامه ها باید تصریح شود حق تجدید نظر خواهی است و چون در فرض سوال، این مطلب ذکر نشده است، وکیل نمی تواند حق تجدید نظر خواهی را اسقاط نماید؛ چون تصریح قانونی است و اگر این حق را اسقاط نماید قابل پذیرش نمی باشد و خوانده حق اعتراض و تجدید نظر خواهی دارد.


جناب آقای صادقی سرپرست محترم مجتمع قضایی خانواده دو تهران: طلاق واقع شده است و چون وکیل حق تجدید نظر خواهی را نداشته است موکل می تواند در موعد قانونی تجدید نظر خواهی نماید مگر این که موکل به وکیل این حق اسقاط حق تجدید نظر خواهی را طبق وکالت مدنی داده باشد و وکالت مدنی هم این حق را به وکیل دادگستری داده باشد؛ ولی اگر از ابتدا این حق داده نشده باشد حقی وجود ندارد که تفویض شود و وکیل مع الواسطه حق اسقاط حق تجدید نظر خواهی را ندارد و آرایی در این زمینه داشته ایم که در دیوان عالی کشور نقض شده است؛ چون که وکیل حق اسقاط تجدید نظر خواهی را نداشته است.


جناب آقای عموزادی ریاست محترم شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده: در خصوص قسمت دوم سوال، چون وکالت کلی داده شده است دیگر تجدید نظر خواهی و اسقاط آن معنایی ندارد.


جناب آقای حیدری ریاست محترم شعبه ۲۶۳ دادگاه خانواده: در مورد قسمت دوم سوال، باید دید که وکالت چگونه تنظیم شده است. در برخی از وکالتنامه ها می گوید: وکالت می دهند حتی ثبت در دفترخانه و حضور زوج لازم نباشد و اذن در شیء اذن در لوازم آن است و در خصوص تجدید نظر خواهی، اختصاص به وکالت در دادگستری دارد و نیازی نیست که حق تجدید نظر خواهی را اسقاط نماید که البته نیاز به تنظیم وکالتنامه دارد و یک نکته در خصوص ماده ۶۸۳ قانون مدنی اینکه در خصوص بحث، متعلق وکالت می تواند گاهی انجام عمل باشد و گاهی اجرای حق و در مثال های این ماده، متعلق وکالت، انجام عمل است ولی در خصوص طلاق، متعلق وکالت، اجرای حق است.


سرکار خانم داودی معاون محترم رئیس کل دادگستری استان تهران: اما در خصوص قسمت دوم سوال، وقتی زوج ضمن وکالتنامه ای به همسر خود وکالت می دهد که با مراجعه به دادگاه خود را مطلقه نماید با توجه به اینکه مطابق قانون مدنی وکالت داده است، اذن در شیء اذن در لوازم آن است؛ یعنی وقتی وکالت در بذل داد وکالت در قبول بذل هم دارد. اما در خصوص وکیل دادگستری، طبق مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ که ماده ۳۵ آن تصریح دارد، باید تمامی موارد را نام برد و اسقاط حق تجدید نظر خواهی در ماده ۳۵ قانون مذکور نیامده است و دادگاه مواجه با تکلیفی نیست و موکل باید طرح دعوا نماید.


سرکار خانم میری مشاور محترم قضایی دادگاه خانواده: در خصوص قسمت دوم سوال، رویه قضایی در مقابل نص حاکمیت ندارد و در خصوص تجدید نظر خواهی، نص صریح در ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی وجود دارد.


جناب آقای پاداش اصل ریاست محترم شعبه ۲۶۲ دادگاه خانواده: در خصوص سوال، وکالتی که زوج به زوجه می دهد مطابق قانون مدنی است و زوجه اختیارات وکیل دادگستری را ندارد و در سند رسمی کلیه اختیارات را تفویض کرده و موضوع تجدید نظر خواهی و هم اسقاط آن در خصوص وکیل دادگستری است که باید مطابق ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی باشد و می تواند حق تجدید نظر خواهی را ساقط نماید.


نظر اکثریت: در پاسخ به سوال، اگر در وکالت مدنی کلیه اختیارات قنونی به زوجه جهت طلاق و متفرعات آن داده شده باشد دیگر نیازی به تصریح موارد مندرج در ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نیست و تصریح موارد ماده مذکور فقط در خصوص وکلای دادگستری است که زوجه مع الواسطه از ناحیه زوج جهت طرح دعوای طلاق به دادگاه معرفی می نماید.


به نقل از کتاب نشست های قضایی دادگستری استان تهران در امور مدنی سال۱۳۹۳


منبع: گروه وکلای پارسای


  • گروه وکالت مجد